اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
سارا معصومی| حسن روحانی، رییسجمهور کشورمان در سفری سه روزه به اروپا ابتدا مهمان سوییسیها در برن و سپس مسافر اتریش برای دیدار با مقامهای این کشور در وین خواهد بود؛ کشورهایی که در جریان مذاکرات هستهای ایران با ١+٥ در سه سال نخست ریاستجمهوری روحانی میزبانهای ضربدری مذاکرهکنندگان ایران و ٦ کشور مقابل آن بودند. دو سال و نیم پس از اجرای برجام و دو ماه پس از خروج ایالات متحده از این توافق هستهای، ایران و کشورهای اروپایی تلاش میکنند مانع از بر باد رفتن دستاوردهای سه سال مذاکره فشرده و البته ١٣ سال تلاش برای رسیدن به توافق هستهای شوند. هرچند که سفر حسن روحانی به سوییس و اتریش در راستای تعمیق روابط دوجانبه تهران با تک به تک کشورهای اروپایی تعریف میشود اما همزمانی آن با انتظار جامعه بینالمللی برای ارایه بسته پیشنهادی تروییکای اروپایی به تهران همهچیز را تحتالشعاع قرار داده است. رابطه میان ایران و سوییس یکی از رابطههایی بوده که در چندسال پس از توافق هستهای ایران به سرعت روند تصاعدی را طی کرده و به گفته مقامهای سوییسی در مسیر مثبتی قرار دارد. براساس برنامهریزیهای انجام گرفته، حسن روحانی دوشنبه ظهر وارد فرودگاه زوریخ می شود و به گفته یک منبع آگاه به احتمال بسیار زیاد رییس جمهور سوییس برای استقبال از روحانی در فرودگاه حاضر خواهد شد. نخستین دیدار میان روسای جمهور ایران و سوییس در برن و با حضور وزرای خارجه دو کشور خواهد بود. ریاستجمهوری سوییس در بیانیهای درباره برنامهریزیهای انجام گرفته برای هیات ایرانی اعلام کرده که رایزنیهای رسمی میان هیات ایرانی و میزبان سوییسی روز سهشنبه ٣ جولای صورت خواهد گرفت و گفته شده که دو طرف در جریان این رایزنیها تفاهمنامه امضا خواهند کرد. به گفته سفیر سوییس در ایران در گفتوگو با فارس، در دیدار روسای جمهور دو کشور در برن، طرفین قصدنامههایی در زمینه علم و فناوری، بهداشت، کشاورزی و حمل و نقل جادهای خواهند داشت. یادداشتتفاهمهایی نیز در زمینه بهداشت، همکاریهایی درباره بیماریهای غیرمُسری مثل سرطان و اچ.آی.وی (ایدز) امضا خواهد شد.
اصلیترین محور گفتوگوهای رییسجمهور ایران با الن برزت و البته رایزنی هیاتهای همراه بررسی آخرین تحولات پیرامون توافق هستهای با ایران خواهد بود و گفته شده که هدف از این گفتوگوها پیرامون برجام، یافتن راهی برای تداوم پیشرفت حاصله از توافق هستهای است. همچنین کشور میزبان اعلام کرده که قصد دارد با مقامهای ایرانی درباره تلاش برای برخورداری از منطقهای عاری از سلاح اتمی در غرب آسیا نیز گفتوگوهایی داشته باشد. طبیعتا تمام این گفتوگوها تحتالشعاع خروج امریکا از برجام در نخستین روزهای ماه مه قرار خواهد گرفت. بررسی تحولات و بحرانهای جاری در غرب آسیا نیز دومین سوژهای است که روسای جمهور ایران و سوییس درباره آن صحبت خواهند کرد. از آنجا که سوییس همزمان حافظ منافع امریکا و عربستان در ایران است، پیشبینی میشود که یکی از محورهای گفتوگوها چند و چون بحران ادامهدار در رابطه تهران و ریاض و سنگاندازیهای دولت جدید امریکا چه در دوره حضور این کشور در برجام و چه پس از آن باشد. روحانی در روزهایی به سوییس و اتریش سفر میکند که دولت امریکا خود را برای بازگرداندن تحریمهای هستهای ایران آماده و ضربالاجل ٤ نوامبر را هم اعلام کرده است. در بیانیهای که ریاستجمهوری سوییس همزمان با خبر سفر روحانی به برن منتشر کرده تاکید شده که ایران شریک سیاسی و اقتصادی مهم برای این کشور است. اواخر فوریه سال ٢٠١٦ بود که با اجرایی شدن توافق هستهای ایران، تهران و برن نقشه راهی را برای توسعه روابط دو جانبه در زمینههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تبیین کردند و در دو سال و نیم گذشته نیز با رفت و آمدهایی که میان هیاتهای کارشناسی دو کشور صورت گرفته تلاش برای اجرایی کردن مفاد این نقشه راه ادامه پیدا کرده است. براساس این نقشه راه، دو طرف در حوزههای اقتصادی، مالی، حقوق بشر، امنیت هستهای و مهاجرت با هم گفتوگو میکنند.
سفری برای رد خواب آشفته ترامپ
ایران در روزهای پس از خروج امریکا از توافق هستهای باید در دو جبهه متفاوت سیاسی و اقتصادی بجنگد. بازگشت تحریمهای ثانویه امریکا علیه ایران کار در عرصه اقتصاد بینالمللی را برای تهران سخت میکند و در این میان سایر کشورهای باقیمانده در برجام باید تلاش کنند به گونهای تهران را از لحاظ اقتصادی منتفع سازند که این کشور خروج از برجام را به ماندن در آن ترجیح ندهد. از سوی دیگر در عرصه سیاسی نیز دونالد ترامپ، رییسجمهور امریکا دست در دست محمد بن سلمان، ولیعهد جوان سعودی و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسراییل تلاش میکند ایران را از حیث ارتباطهای سیاسی در پیلهای فرو ببرد یا حداقل در فضای عمومی انزوای ایران را تبلیغ کند. در چنین شرایطی که ترامپ تلاش میکند تهران را ناقض قطعنامههای شورای امنیت، بازیگری خیره سر در منطقه و کشوری در تکاپوی سلاح اتمی به جهانیان معرفی کند، اهمیت سیاسی سفر رییسجمهور ایران اندک نیست. همزمان با نخستین سفر حسن روحانی به اروپا پس از خروج امریکا از برجام، رسانههای متفاوت غربی تلاش میکنند یا گردهمایی منافقین در فرانسه را در بوق و کرنا کنند یا خبر ناآرامی و اعتراضهای مردمی در چند شهر ایران را در صدر اخبار خود نگاه دارند. روز گذشته سفر روحانی به سوییس و اتریش هراندازه در رسانههای ایرانی پررنگ بود در رسانههای امریکایی، اروپایی و عربی منطقه نادیده گرفته شده بود. در چنین شرایطی که امریکا ادعا میکند گلوی اقتصاد ایران را در دست گرفته و تهران را در گوشه رینگ قرار داده است، سفر روحانی به برن و وین را میتوان اقدامی امیدوارکننده در راستای گسترش تعاملات بینالمللی دانست.
خروج امریکا از توافق هستهای عملا بروکسل و واشنگتن را به عنوان متحدان فراآتلانتیکی در دو سوی متفاوت قرار داد. درحالی که ترامپ آرزوی حصول اجماع علیه ایران و شکاف اندازی میان تهران و بروکسل را در سر دارد، میزبانی دو کشور اروپایی از حسن روحانی نشان از عدم تحقق خواب آشفته رییسجمهور امریکا دارد. ترامپ با توسل به دو اختلاف ایران و اروپا بر سر برد موشکها و فعالیتهای منطقهای ایران سعی داشت حمایت اروپا برای دوباره بر سر میز چانهزنی گذاشتن توافق هستهای را جلب کند که نه تنها به این هدف نرسید بلکه شاهد تلاشهای اروپا برای ارایه بسته پیشنهادی به ایران در راستای در برجام نگاه داشتن تهران است. براساس جدول زمانبندی که ایران برای اروپا تعیین کرده تا آخر این هفته سه کشور اروپایی همگام با اتحادیه اروپا باید بسته پیشنهادی خود را در اختیار ایران قرار دهند که این اقدام میتواند نشانه «نه» بلند بروکسل به واشنگتن برای دوری گزیدن از تهران باشد. تنها سه روز پیش از سفر روحانی به برن و وین، گروه ویژه اقدام مالی (FATF) نیز فرصت تهران برای عمل به تعهداتی که مانع از قرار گرفتن دوباره این کشور در لیست سیاه شود را تمدید کرد و این در حالی است که امریکا برای بستن شاهراههای اقتصادی ایران به بازگشت نام ایران به لیست سیاه گروه ویژه اقدام مالی نیاز حیاتی داشت. تمدید مهلت ایران در این گروه ویژه نتیجه مقاومت اروپاییها بود که همین مساله نشان میدهد اروپا پای کار با ایران بهرغم فشارهای متحد قدیمی خود ایستاده است. در حالی که رییسجمهور امریکا و اعضای کابینه وی در سخنرانیها و حتی توییتهای خود در فضای مجازی تلاش میکنند فعالیت منطقهای تهران را مخرب نشان دهند، اروپاییها برای مهار بحران لجام گسیخته مهاجرت که این روزها به محل افتراق کشورهای عضو بدل شده به کمک تهران در منطقه غرب آسیا نیاز دارند. هرچند خطر داعش به عنوان یک سازمان منسجم از بین رفته اما اروپا برای مبارزه با افراط گرایی و تروریسم در منطقه غرب آسیا به بازیگری نیاز دارد که میتواند ایران باشد. پس از برجام، اروپاییها نقش ایران را به عنوان بازیگری صاحب قدرت و نفوذ در منطقه غرب آسیا به رسمیت شناختهاند و در همین راستا هرچند با تهران در جزییات پروندههای منطقهای مانند سوریه، عراق و یمن اختلاف دارند اما تلاش میکنند از اشتراک نظرهای حداقلی در هرکدام از این پروندهها به عنوان بستری برای گفتوگو استفاده کنند.