صبح نو/ متن پیش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
با اینکه خودش میگوید تئوریسین جریان اصلاحات نیست اما چه کسی است که نداند نظریهپردازیهایش، آثار و عواقب خاصی میان رفورمیستهای وطنی دارد. از آقای سعید حجاریان سخن میگوییم؛ همان چهرهای که پس از ترور در اسفند سال 78، روزنامههای زنجیرهای در رثایش تیتر زدند، «مغز اصلاحات ترور شد.»
چند روزی میشود که گفتوگوی حجاریان با ویژه برنامه اینترنتی «عصر ما» در حال دست به دست شدن میان کاربران است. گفتوگویی پر نکته که بیانگر موضوعات مهمی است. از ترویج حجاب عرفی و اعلام تلویحی رویگردانی از انتخابات تا نقد عملکرد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و تجویز نسخه جدید برای ساختارسازی در جبهه اصلاحات.
عرفیزاسیون حجاب
حجاریان در بخشی از گفتوگویش ضمن دفاع از مقوله عرف، برخلاف قانون رسمی کشور، از بیحجابی دفاع و تصریح کرد: «ما به همراه عرف جامعه پیش میرویم؛ مثلاً میگیم فلانچیز عرفیه مثلاً لباس عرفیه؛ طرز پوشش عرفیه؛ مثلاً عرف جامعه قبول کرد که بیحجابی عرف باشد؛ ما قبول داریم. اما الان جامعه ممکنه بگه با لباس شنا نمیشه اومد تو خیابان ما هم میگیم نَه چون جامعه قبول نمیکنه.»
حجاریان تنها عرفگرایی نیست که از «پدیده غیرقانونی بیحجابی» دفاع میکند. سال گذشته که موجی تحت عنوان «دختران خیابان انقلاب» با ضریببخشی و
پمپاژ سوء رسانههای معاند ایجاد شد، برخی نمایندگان زن عضو فراکسیون امید، صریحاً از هجمه ایجادشده، دفاع و حتی اقدام قانونی ماموران نیروی انتظامی در برخورد با بیحجابیهای صورتگرفته را بهشدت تقبیح و تفسیق کردند.
ماهها قبل از مُدشدن دختران خیابان انقلاب، تنها چند روز پس از انتخابات مجلس دهم، خانم پروانه سلحشوری عضو لیست امید در گفتوگویی با یک رسانه خارجی، ضمن نفی «حجاب اجباری» در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسید: اگر من نخواهم روسری سر کنم، میتوانم سر نکنم، گفت: «البته زمانش میرسد!»
طرح موضوعاتی اینچنینی از زبان برخی مسوولان کشوری، رهبر معظم انقلاب را به واکنش واداشت. ایشان در اسفندماه سال96 در دیدار مداحان اهل بیت، با اشاره به تبلیغات پُرحجم رسانههای غربی علیه مساله حجاب فرمودند: «آنهمه هزینه، فکر و تبلیغات کردند که در نتیجه آن چند دختر فریب بخورند و در گوشهوکنار روسری از سر بردارند و همه تلاشهایشان در این نتیجه کوچک و حقیر خلاصه شد که این مسألهای نیست اما آنچه بنده را حساس میکند، طرح مسأله حجاب اجباری از دهان برخی خواص است.»
نه به جمهوریت
عرفیزاسیون حجاب، تنها موضوع مورد پرداخت توسط حجاریان نبود. وی در بخش دیگری از گفتوگوی خود، درباره اهمیت انتخابات برای اصلاحطلبان، گفت: «ممکنه صندوق رأی برای ما جعبه پاندورا(جعبهای که بنابر افسانههای یونانی از آن بلا بیرون میآید) باشه. انتخابات بت نیست برای ما؛ کی گفته اصلاً باید شرکت کرد یا نکرد. ممکنه شرکت کنیم؛ ممکنه شرکت نکنیم. بستگی به شرایط داره. ممکنه ما هم بگیم که شرکت نمیکنیم با وضع کنونی.»
تحریم انتخابات در جبهه اصلاحات سابقهای بس طولانی دارد. چپهای دیروز و اصلاحطلبان امروز، هر گاه معادلات زمین بازی را به نفع خواست خود مناسب ندیدند، با طرح بهانههایی واهی، نظیر
رد صلاحیتهای گسترده، میدان رقابت را یکسویه و یکجانبه ترک گفتهاند.
«مجمع روحانیون مبارز» بهعنوان نماد و نمود جناح چپ، پس از شکست مطلق در انتخابات مجلس دوره چهارم -چپها در این انتخابات با وجود تأیید صلاحیت چهرههای نامآشنای خود، جناح راست و نهاد شورای نگهبان را به بهانه تمامیتخواهی، تا توانستند کوبیدند- تا انتخابات ریاست جمهوری سال 76،
به طور خودخواسته از عرصه رقابت خارج و حاشیهنشینی اختیار کرد.
نوبت دوم تحریم انتخابات از سوی اصلاحطلبان به انتخابات مجلس هفتم بازمیگردد؛ آنجایی که طیف چپ جبهه اصلاحات -شامل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب- برخلاف طیف راست -شامل حزب کارگزاران سازندگی- بنابر آنچه رد صلاحیت گسترده شورای نگهبان میخواندند، عطای حضور در انتخابات را به لقایش بخشیدند.
اصلاحطلبان همچنین در اسفندماه سال90، به تحریم انتخابات مجلس دوره نهم دست زدند. فضای تحریم از سوی اصلاحطلبان به قدری سنگین و ثقیل مینمود که حتی حضور رییس دولت اصلاحات در منطقه دماوند را برای رایدادن برنتابیدند و کار تا تخطئه لیدر جبهه اصلاحات هم پیش رفت.
اگر بخواهیم بنابر اظهارات حجاریان که گفت: «انتخابات برای ما بت نیست؛ ممکنه شرکت کنیم؛ ممکنه شرکت نکنیم» و همچنین سابقه اصلاحطلبان در تحریم انتخابات ادوار مختلف، نوع جهانبینی سیاسی فعالین این جبهه را قضاوت کنیم، باید بگوییم که «انتخابات» بهعنوان اصلیترین نماد جمهوریخواهی در کشورمان، نه بهماهو انتخابات بلکه بهعنوان وسیلهای جهت
راه یافتن اصلاحطلبان به ساختار قدرت، ارج و احترام دارد.نکته دیگری که در گفتوگوی حجاریان مورد توجه قرار گرفت، مساله شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان بود. وی در بخشی از این گفتوگو در پاسخ به سؤال مجری که پرسید: آیا شما به عملکرد شورا نقد دارید، گفت: «علنی نَه اما در خفا چرا. یه مقدار امور شورا داره پشت پرده صورت می گیره اما خبر دارم که بچهها دارن کار می کنن که تغییر کنه.»
هسته سخت
حجاریان همچنین در پاسخ به این سؤال که عارف در ترکیب جدید شورای عالی اصلاحطلبان چه جایگاهی خواهد داشت، گفت: «اگر اصلاحات یه دونه هسته سخت -نه به شکل فردی؛ ممکنه خاتمی باشه یا نباشه- داشته باشه، سالم و پاک و قدرتمند؛ هسته سختی که عدهای باشن، میشه انواع هالهها یا حلقههایی را دور آن کشید، حتی برسه به اعتدالگراها و راستها(اشاره به اصولگرایان) ما میخوایم کار جبههای کنیم؛ کار جبههای اگر هستهاش سخت نباشه، وا میره.»
این نظریهپرداز اصلاحطلب درباره مختصات و مشخصات افراد حاضر در این هسته سخت گفت: «قرار شده یه هسته سخت شکل بگیره؛ هسته آدمهایی هستن که برای اصلاحات هزینه دادن؛ کار کردن؛ فهمیدن اصلاحات یعنی چی و چشمی هم به قدرت ندارن.»
با برشمردن ویژگیهای افراد حاضر در هسته مدنظر حجاریان یعنی هزینهدادن برای اصلاحات، کار کردن، فهمیدن مفهوم اصلاحات و چشم نداشتن به قدرت، افراد زیادی به ذهن خطور میکند. شاید یکی از این افراد آقای عبدالله نوری باشد. چهرهای که در کارنامهاش، وزارت کشور دولتهای سازندگی و اصلاحات و پرونده قضایی روزنامه خرداد -نوری مدیرمسوول روزنامه خرداد بود- به چشم میخورد.
با بررسی اظهارات حجاریان که گفته باید به جای فرد، «تیم» مدیریتکننده شورای عالی اصلاحطلبان باشد، به این نتیجه ضمنی میرسیم که شاید پروژه حذف یا در حالتی تخفیفی، به حاشیه راندن محترمانه عارف و به تبع آن، جایگزینی افرادی نظیر «نوری» یا «نوری»ها بهجای وی، زودتر از آن چیزی که تصور میشد، آغاز شده است.
آقای غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، هفته گذشته طی گفتوگویی، در رثای وجاهت عبدالله نوری در جبهه اصلاحات و احتمال جایگزینی وی بهجای عارف گفت: «عبدالله نوری شخصیتی قابل احترام، توانا در حل مسائل سیاسی، صالح و با سوابق مثبت است که میتواند گزینه مناسبی برای جایگزینی عارف باشد اما در اینباره باید اعضای پارلمان نظر بدهند.»
یادمان نمیرود، همین چند هفته پیش آقای زهیر موسوی از جوانان فعال در جبهه اصلاحطلبی، پس از دیدار با آقای خاتمی، در نقل قولی از سوی رییس دولت اصلاحات گفت: «خاتمی گفت من عارف را اصلاحطلبتر از روحانی نمیدانم.» این نقل قول اگرچه در نگاه اول، عجیب مینمود اما هیچگاه از سوی دفتر خاتمی رد یا در توضیح آن، توضیحات تکمیلی ارائه نشد.
اظهارات حجاریان بهعنوان تئوری پرداز جبهه اصلاحطلبی، شاید در نگاه نخست، عادی به نظر برسد اما با واکاوی و تحلیل آن میشود نقشه پیش روی این جبهه را برای آینده پیشبینی و ترسیم کرد.