آخرین خبر/ متن پیش رو در وبسایت العهد منتشر شده و ترجمه آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست

علی مراد-العهد| حدود یک ماه از عملیات نیروهای ائتلاف عربی و متحدان غربی شان در ساحل غربی یمن می گذرد و همچنان این نیروها نتوانسته اند در این عملیات دستاوردی داشته اند.

وبسایت لبنانی العهد در مقاله ای به نقش امارات در این نبرد پرداخته است. به نوشته این وبسایت از سال گذشته ائتلاف عربی به دنبال کسب یک پیروزی که بتواند در میز مذاکرات با انصارالله از آن استفاده کند بوده است. مارتین گریفیث فرستاده سازمان ملل به یمن در همین راستا در دو سفر اخیر به صنعا حامل هیچ گونه پیشنهادی برای مذاکره نبوده و صرفا شرط های دولت های مهاجم را با صنعا مطرح کرده و اینکه در صورت عدم اجرای این شرط ها بمباران، محاصره و قحطی ادامه خواهد داشت.
نکته قابل توجه در نبرد ساحل نقش بیشتر امارات نسبت به عربستان در فرماندهی آن است. به نظر می رسد که واشنگتن به چند دلیل تصمیم گرفته است که ماموریت حمله به حدیده را به ابوظبی بسپارد: مهمترین دلیل آن رابطه و هماهنگی سطح بالای اماراتی ها با اسرائیل و نا امیدی آمریکا از عملکرد نظامی ضعیف عربستان در حمله به یمن است. در واقع ابوظبی نبرد حدیده را نبرد خود می داند. با اینکه امارات از آغاز حمله به یمن فعالیت در جنوب یمن را ترجیح داده است و در همین راستا به سرعت پس از عقب نشینی نیروهای ارتش و کمیته های مردمی از جنوب دستش را بر بندرهای ساحلی این منطقه گذاشته و در بیش از یک بندر در طول خط ساحلی مرزی با پادشاهی عمان از شرق تا بندر عدن در غرب زیر ساخت های ویژه خودش را بنا ساخته است و همچنین به سیطره بر جزایر یمنی در دریای عرب که مهمترین آن ها سقطری و جزیره میون در تنگه باب المندب مبادرت کرده است، اما در عین حال به دنبال گسترش سیطره اش بر ساحل غربی یمن و شاخ آفریقا است که یک منطقه ژئو استراتژیک برای تجارت بین المللی و کشتیرانی جهانی است.
شهر حدیده و بندرش اهمیت بزرگی در قلب پروژه هژمونی که امارات به نمایندگی از واشنگتن و تل آویو در جنوب غرب آسیا بر عهده دارد، داراست. بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل پیش از حمله به یمن نگرانی اش از وجود جنبش انصارالله در تنگه هرمز را پنهان نساخته بود، وی و ارتشش پیشتر درباره خطر این حضور بر منافع ژئواستراتژیک اسرائیل هشدار داده بودند. انور عشقی ژنرال بازنشسته سعودی در دیدار سال 2015 با دوری گولد مدیرکل سابق وزارت خارجه اسرائیل از طرحی با نام "برنامه اقدام مشترک اسرائیل-عربستان" نام برد و یکی از بندهای این طرح هفت بندی پلی است که دو قاره آسیا و آفریقا را از بندر نور در جیبوتی به بندر حدیده متصل می کند، پلی که شاخ آفریقا را به شبه جزیره عرب و به عبارت دیگر شورای همکاری متصل می کند.
چند روز پیش انور قرقاش وزیر مشاور در امور خارجه امارات در مقاله ای در روزنامه بریتانیایی تلگراف با عنوان "برای شکست حوثی ها در یمن باید حدیده را آزاد ساخت" منتشر ساخته بود. وی کمی پس از آن در حساب توییترش نوشت "سیطره بر حدیده به کوتاه شدن مدت جنگ خواهد انجامید". بدین گونه هدف مستقیم جنگ حدیده مشخص می شود. ائتلاف عربی در صورت اشغال بندر حدیده (تنها راه ادامه رسیدن کمک ها و به مناطق زیر سیطره شورای عالی سیاسی یمن) بر توزیع دارو، مواد غذایی و سوخت سیطره پیدا می کند و بدین گونه به دنبال باج خواهی از انصارالله در صنعا و تسلیم آنان است. به وضوح قرقاش از نیت استفاده از قحطی و گرسنگی دادن به عنوان یک سلاح جنگی که یکی از مهمترین جنایت های جنگی به موجب قوانین بین المللی است پرده بر می دارد.

امارات که نیروهای سلفی القاعده ای (لشکر عمالقه) را از جنوب یمن، باقیمانده های نیروهای علی عبدالله صالح و مزدورانی از سودان و شرکت های چند ملیتی را به خدمت گرفته است به نظر می رسد که خیالش درباره اینکه نیروهای اماراتی در این نبرد آسیب نخواهند دید آسوده است. از نگاه امارات این یمنی ها هستند که با یکدیگر می جنگند و از این رو نسبت به مزدورانی که به خدمت گرفته مسئولیتی احساس نمی کند. جسدهای این مزدوران در طول خط ساحلی و حاشیه راه ها رها شده و امارات برای جمع آوری آن تلاشی نمی کند. مصلحت ابوظبی، ریاض و واشنگتن و نیروهای پشتیبان شان طولانی شدن این نبرد نیست، چرا که این بار افکار عمومی بین المللی نسبت به پیامدهای انسانی این نبرد پیش از آغاز آن هشدار داده بود و حتما طنین این اعتراض حتی در داخل واشنگتن در روزهای آینده بلندتر خواهد شد.