انتخاب/ سال60جلسه علنی در ساعت هفت ونیم صبح شروع شد و بحث عدم کفایت سیاسی رئیس جمهورادامه یافت. امروز موافقان طرح خیلی خوب صحبت کردند، مخصوصا آقایان موسویخوئینیها، سیدعلی خامنهای و مخالفها بعضی منصرف شدند و بعضی غیبت داشتند و بعضیدر موافقت صحبت کردند و رئیس جمهور هم که مخفی است، برای دفاع نیامد.
بعدازظهر رأی گرفیتم، عده حاضر 190 نفر، رأی در موافقت با عدم کفایت سیاسی 177 ومخالف یک رأی متعلق به آقای [صلاح الدین]بیانی نماینده خاف و ممتنع 12 رأی. عدهای ازمخالفان هم نیامده بودند.
متأسفانه خبر شهادت آقای دکتر چمران در جبهه دهلاویه، حلاوت رأی موافق مجلس رااز کاممان بیرون برد و اعلان خبر شهادت را تا آخر شب برای اینکه خبر مجلس، تحتالشعاعقرار نگیرد، به عقب انداخیتم.
سال61
نمایندگان آذربایجان شرقی آمدند و به بازداشت آقای فور [گیوی خلخالی]نماینده خلخال که به پنج سال محکوم شده است اعتراض داشتند. با آقای موسوی اردبیلی صحبت کردم. ایشان گفت که مراجع ذی صلاح به حکم دادگاه انقلاب اهر –که به خاطر سوابق قاضی شرع آن مورد اعتراض است- رسیدگی کرده، حکم را صحیح تشخیص دادهاند؛ ولی اعتراض نمایندگان شدید است.ظهر با روحانیت سبزوار ملاقات داشتم که به سپاه و فرمانداری اعتراض دارند. ماهها است که اختلاف دارند. اینها همدیگر را به حجتیهای [بودن] و افراطیگری متهم میکردند.
سال62
عصر آقای [غلامعلی]حداد عادل آمد و گزارشی از وضع کتب درسی آموزش و پرورش داد.راجع به بحثهای اقتصادی مشورت کرد. شکایت امام جمعه پاوه را از کتابی که در آن به بزرگاناهل سنت توهین شده، گفتم. گفت بخشی از نوشتههای آقای جلالالدین فارسی را در کتاب تاریخاسلام گذاشته بودند؛ اخیرا ممنوع کردهایم.
سال63
آقای محسن رضائی تماس گرفت؛ از پیشرفت کارها راضی است. از عدم فعال بودن وزارت راه، در طرح انتقال آب کرخه و کارون به طلائیه گفت. گفتم اطلاع دادهاند که اخیرا فعال شده [است] و قرار شد، رسیدگی کند و اطلاع بدهد. عصر، فاطی [دخترم] برای شرکت در ضیافت افطار [آیتالله خامنهای] رئیس جمهور به خانواده شهدای انفجار دفتر حزب [جمهوری اسلامی] رفت.
سال64
از فرودگاه به نقطهای در اطراف بنغازی به دیدن [آقای معمر]قذافی [رهبر جماهیری لیبی] رفتیم. او در زیر یک چادر بزرگ به سبک عشایری در صحرا مستقر بود و چند شتر و اسب هم کنار چادر بودند. هوا هم در چادر گرم بود. با حالت یک رهبر تا دم چادر به استقبال آمده بود.
آقای قذافی مفصلاً صحبت کرد. در هیأت یک ایدئولوگ درباره اهمیت شکل جامعه جماهیری لیبی و انتقاد از شکل معمول دموکراسی که ما هم آن را گرفتهایم، حرف زد. با تحلیلی عشایری درباره نفی مذاهب شیعه و سنی و پذیرش اسلام ناب حرفهائی گفت و تحلیل ناقصی از اختلاف امام علی(ع) و معاویه و امام حسین(ع) و یزید و... ارائه کرد. آقای قذافی از سفر سعودالفیصل وزیر خارجه عربستان بدون اطلاع لیبی به ایران گله کرد و از اینکه تاکنون یک موشک به عربستان نزده ایم، گله مند بود و گفت ما بیشتر انتظار داشتیم که به عربستان موشک بزنید.
سال65
آقای دعاگو آمد. از کیفیت معالجهاش در لندن گفت. سرطان داشته و با شیمیدرمانی معالجه شده. راضی است. موهایش در اثر معالجه ریختهاست. از نتایج معالجه در مدت اقامت، پیشنهاد جلوگیری از اعزام دانشجو به خارج را داشت که ارز آن را صرف تأمین استاد در داخل کنیم و همچنین در مورد اعزام بیماران به خارج و ایجاد سیستم فاضلاب در شهرها و برگرداندن آب تصفیه شده آنها برای مصارف غیر شرب به منازل و واگذاری شاهراهها به بخش خصوصی مطالبی داشت. در مورد نرفتن سرمسئولیت ریاست کمیته شمیران مشورت کرد؛ موافقت کردم.
احمدآقا آمد. راجع به جنگ، اعلامیههائی که اخیراً درحمایت ارتش و علیه سپاه منتشر میشوند و مسأله سیدمهدی هاشمی مذاکره شد.
سال66
در جلسه مشورتی برای اصلاح عقیدتی سیاسی ارتش در دفتر آیتالله خامنهای شرکت کردم. بالاخره پس از دو جلسه مشورت، معلوم شد عیوبی در افراد و شیوه تبلیغ و محتوای برنامهها هست. قرار شد آقای خامنهای پیگیری و اصلاح کنند.
شب جلسه سران قوا در منزل احمدآقا بود. امام هم شرکت کردند. از پیروزیهای عملیات نصر 4 خوشحال بودند. درباره خطر دخالت آمریکا در خلیج فارس هم بحث شد؛ نگران نبودند.
سال67
آقای ذوالقدر [فرمانده قرارگاه رمضان ] آمد و گفت بارزانیها برای شانه خالی کردن از تعهدات جنگیدن در داخل عراق بهانه جویی می کنند و طالبانیها هم خیلی جدی نیستند و احتمال کنار آمدن آنها با عراق و آتش بس وجود دارد. اطلاعات تایید نشدهای هم در این زمینه وجود دارد. پیشنهاد داشت در دادن مستمری مقرر بر اساس قرار سابق ، کوتاهی کنیم و به گروه های اسلامی کرد عراقی، بهای بیشتری بدهیم.شب آقای محسن رضائی آمد. گزارشی از وضع مهران و حلبچه و سایر نقاط جبهه داد و گفت در منطقه گردهرش، فشار دشمن زیاد شده و در دو روز گذشته ، حدود ده حمله دشمن دفع شده است ولی به تدریج توان کم می شود. درباره بسیج امکانات برای تقویت جبهه به توافق نسبی رسیدیم. با دکتر روحانی درباره کیفیت ختم جنگ یا کیفیت جنگیدن با بسیج امکانات، بحث طولانی داشتیم
سال68
به محل [یادمان] سربازگمنام درکنار دیوار کاخ کرملین رفتیم. مراسم نظامی داشتند. تاج گلی نثار شد. قبلاً احتمال داشت که این مراسم را برسر [آرامگاه] جنازه لنین انجام دهیم که به ملاحظاتی با آن توافق نداشتیم.
سر میز شام مذاکرات دوستانه خصوصی با گورباچف داشتیم. هر دو نطقی ایراد کردیم. او از رو خواند، ولی من بدون نوشته نطق ایراد کردم؛ گرچه متنی تهیه شده بود، ولی متن فارسی را نیاورده بودند و متن روسی توزیع شده بود؛ از نمونههای ناشیگری دیپلماتهایمان. صحبتهای بدون نوشتهام مورد توجه قرار گرفت
سال69
دیشب حدود ساعت دوازده ونیم، زلزله شدیدی آمد که در و پنجره خانه را تکان داد . یک ساعتی نگذشته بود که تلفنی اطلاع دادند، مرکز آن در منطقه دیلمان در شمال کشور است. صبح خبر دادند مرکز زلزله شهرهای رودبار و منجیل است. دستورات لازم را دادم و محسن را به منطقه فرستادم تا خبرهای دقیق تر بیاورد. گویا خسارات و تلفات بسیار زیاد است.
آقای[گودرز]افتخار جهرمى، [رییس دفتر خدمات حقوقی بین المللی ریاست جمهوری] آمد. گفت آمریکا در لاهه موافقت کرده است که بابت بخشى از سلاحها که[از زمان رژیم گذشته]، براى تعمیر در آمریکا داشتیم و آنها را توقیف کردهاند، حدود 270 میلیون دلار بپردازد؛ قرار شد بعداً جواب بدهم.
سال70
سرشب با آقاى [علی]شمخانى، [فرمانده نیروی دریایی]، دربارة نیروهاى مسلح مذاکره کردیم؛ به آیندة ارتش و سپاه، با شرایط جارى و جدا از هم خوشبین نیست و اگر روند اصلاح نشود، مایل نیست کار کند
سال71
آقاى [سید کمال] خرازى، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] آمد. دربارة وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی صحبت کردیم. قرار شد بررسى شود و براى دریافت نظرات، با رهبرى ملاقات کنند.
سال72
صبح براى استقبال آقای عسکرآقایُف، رییسجمهور قرقیزستان، از خانه به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. نیم ساعت تأخیر داشتند. مراسم استقبال و مصاحبه انجام شد.
آنها به سعدآباد رفتند و من براى شرکت در مراسم شروع هفته امر به معروف و نهى از منکر به مهدیه تهران رفتم. آقاى [محمود محمدی] عراقى، [رییس سازمان تبلیغات اسلامی] گزارش داد و خیرمقدم گفت. من هم صحبت کوتاهى در ماهیت و شرایط امر به معروف و نهى از منکر داشتم و نصیحت کردم که حدود را مراعات کنند و افراط و تفریط نکنند.