روزنامه جوان/ متن پیش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمد صادق عبداللهی| در روزهای گذشته بار دیگر رشد مجدد هزینهها آن هم در سطح نیازمندیهای اولیه زندگی از مسکن گرفته تا هندوانه بودیم. سکه بار دیگر در تاریخ رکورد زد و به دو و نیم میلیون تومان رسید و جداول قیمت خودرو اعم از داخلی و خارجی با رشدی نجومی مواجه گردید. دلار نیز آنچنان از چنگال مدیریت دولت گریخته که گویی دیگر هیچ افساری ندارد و حتی عتاب و خطاب جهانگیری نیز نمیتواند مانع آن گردد.
در این شرایط آنچه که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده است چرایی انفعال دولت در مقابل این تحولات است. در تاکسی و مترو بسیار مواجه میشویم با پچپچهای حاوی این سوال که چرا کسی از مسئولین اجرایی کشور کاری نمیکند و گزارشی به مردم داده نمیشود؟ چرا همچون کامیوندارها باید کار به اعتصاب و اعتراض بکشد تا حل مشکلات معیشتی در دستور کار قرار گیرد.
شاید بتوان پاسخ این سوال را در سخنرانی رئیسجمهور در جشنواره ملی قدردانی از کارگران در نهم اردیبهشت ماه امسال جست و جو کرد. آن جا که روحانی با تقسیم وزرا به دو دسته بیان داشت: «عدهای از وزرا، از اوّل سال، نوایشان نوای ناامیدی است؛ میگویند امسال بودجه کم است، مجلس کم تصویب کرده است، نفت ارزان است، مالیات چه شد و... اول دولت، وسط دولت، آخر دولت، سخن اینها سخنان ناامیدی است. برخی هم راجع به باران میگویند امسال وضع باران کم است، خشکسالی است و واردات باید بیشتر باشد و سخنانی از این قبیل... عدهای هم امیدوارانه حرف میزنند؛ بله امسال بارندگی کم است، ولی باید این کار را انجام دهیم و الگوی کشت را تغییر دهیم و... هم پیشنهاد میدهند هم امیدوارند... چه خاصیتی دارد ناامیدی و غصه و غم. اینکه اول سال را با گرفتاری و چهره عبوس شروع کنیم که بعد میخواهد اتفاقی رخ دهد، این درست نیست.»
روایت علی جنتی از گلایههای علنی
علی جنتی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیز در مصاحبه خود با روزنامه اعتماد در تاریخ ۱۹ خرداد ماه با بیان آنکه انتقادی به قوه مجریه ندارد، عباراتی مشابه آنچه که روحانی بیان داشت را نقل میکند. او میگوید: «دولت از اجزا و اعضای کابینه تشکیل شده است. اعضای کابینه هم متفاوت هستند. برخی بسیار باانگیزه هستند و کار خود را میدانند، از نیروهای توانمند و همراه دولت استفاده میکنند، در کارشان هم موفق هستند. برخی هم هستند که انگیزه کمتری دارند یا خودشان را در ایفای مسوولیت ناتوان میبینند یا در انتخاب معاونان و مدیرانی که به کار گرفتهاند از نیروهای توانمند و با کفایت استفاده نمیکنند یا با برخی از نمایندگان پرتوقع مجلس معامله میکنند و برای اینکه به دور از سوال یا استیضاح بمانند باجهای سنگینی به نمایندگان مجلس میدهند و برخلاف سیاستهای رییسجمهور عمل میکنند. این موضوعات باعث شده که دولت نتواند به وظیفه و رسالتی که بر دوش دارد، عمل کند و انتظارات رییسجمهور از اعضای کابینه به طور کامل محقق نشود. ایشان گاهی از برخی اعضای دولت گلایههایی دارد به این دلیل که آنچه ایدهآل اوست، تحقق پیدا نمیکند.»
وی در ادامه گفت و گو و در پاسخ به سوال "آیا این نارضایتی نباید به تغییراتی منجر شود و صرفا به اعلام نارضایتی از یک تریبون اکتفا نشود؟ " میگوید: «ایشان [رئیسجمهور]به عنوان رییس دولت برخی ضعفها و نقایص را میبیند و گاهی فوق تحمل ایشان است لذا به صورت علنی بیان میکند وگرنه به صورت طبیعی رییسجمهوری نباید این نقایص و ضعفها را به صورت علنی و در سطح عمومی جامعه بیان کند بلکه باید در درون خانواده دولت حل و فصل شود. منتها باید توجه داشت که انتخاب وزرا معمولا دارای فرآیندی سنگین است... این نقل و انتقالات از دولت وقت زیادی میگیرد که به مصلحت کشور نیست. به همین دلیل رییسجمهوری تلاش دارد ضعفها را درون دولت ترمیم کند. البته اگر همهچیز در اختیار رییسجمهور بود شاید جور دیگری عمل میکرد.»
گلایه از مشکلات یا تَکرارها
آنچنان که در گفتههای رئیس جمهور و وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد وزرایی در کابینه وجود دارند که توانایی حل مشکلات را نداشته و با روحیه ناامیدانهشان، هیچ منفعتی برای مردمی که همهی چشم امیدشان پس از خداوند به رأیی است که به امید حل مشکلاتشان به ویژه مشکلات اقتصادی و معیشتی به صندوق انداختهاند، نداشته و نخواهند داشت.
اما چرا ریس دولت دست به تغییر چنین افرادی که نه تنها ناکارآمدند بلکه آنطور که علی جنتی گفته است با فسادها و لابیهای خود چهره دولت و بالاتر از آن حاکمیت را نیز خدشه دار میکنند، نمیزند؟ آیا آنطور که علی جنتی میگوید سختی و پیچیدگی مسیر تغییر وزرا آنقدر زیاد است که ارزش دارد مردم چنین با فشارهای معیشتی دست و پنجه نرم کنند و در مقابل عدهای ناامیدانه به روزمرگیهای وزارت خانه خود برسند؟ قطعا این دلیل قانع کننده مردمی که هر روز مشکلات معیشتی گریبانگیر فکر و ذهنشان است، نمیباشد و در باورشان نمیگنجد که سختی تغییر یک وزیر از سختی شرمندگی با جیب خالی بیشتر باشد!
پس دلیل این همه تعلل چیست؟ قطع یقین عدم اقدام شخص رییس جمهور برای تغییر مردان ناامید و ناکارآمد و ادامه وضع موجود به ویژه پس از بدعهدی آمریکا در برجام که نیازمند تغییر نگرش فوری در سطوح مدیریتی برای ادامه مسیر است، این شائبه را ایجاد خواهد کرد که سهمخواهی گروه یا گروههایی که دولت تدبیر و امید چه در انتخاباتهای گذشته و چه در آینده مدیون و نیازمند تَکرار کردنهای آنان است چنان بر مدیریت کشور سایه افکنده که حتی حق تغییر یک وزیر را هم از رئیس دولت سلب کرده است و رئیسجمهور راهی ندارد جز آنکه با گلایه گذاری از کنار حجم انبوه مشکلات بگذرد و تنها تنهای به تَکرارکردنهایی که این روزها همچون زنجیر به پای او بسته شده است، بزند. شاید منظور علی آقای جنتی از عبارت «اگر همهچیز در اختیار رییسجمهور بود شاید جور دیگری عمل میکرد.» نیز همین باشد.