فارس/ استاد حسین انصاریان:

من که خیلی تحمل دارم، می‌دانید چرا؟ چون نمی‌فهمم و حالی‌ام نیست، جاهل هستم؛ پس اینهایی که برای مردم می‌گویی، چیست؟ من الفاظ اینها را می‌گویم و حقیقتش را نمی‌دانم؛ اگر حقیقتش را بفهمم که همان جلسه اوّل می‌روم. رفیقی داشتم، گاهی به افرادی که برمی‌خورد و چیزی نمی‌فهمیدند، به آنها می‌گفت خوش‌به‌حالت! چون آدم اگر بفهمد، خیلی عوض می‌شود؛ اگر آدم بفهمد، در هراس می‌افتد؛ 
اگر آدم بفهمد، مثل زین‌العابدین(ع) حرف می‌زند و می‌گوید: خدایا! به‌ خاطر یک گناه در همه عمرم، اگر به‌ جای غذا خاکستر سوخته داغ به من بخورانی و در عمرم آب پرلجن در حلق من بریزی، جبران آن یک گناهی را نمی‌کند که در محضر تو کرده‌ام. حالا هر کاری می‌خواهی بکن! بد کرده‌ام، آن‌هم یک دفعه در کل عمرم! اگر آدم بفهمد که جور دیگری می‌شود.
هفتصدسال پیش جلال‌الدین ناله می‌زد و می‌گفت: «مُردم اندر حسرت فهم درست»؛ اگر همه می‌فهمیدند که ما در این کشور، به‌عنوان کشور شیعه طلاق نداشتیم، زندانی نداشتیم، زندان نداشتیم...