جهان/ متن پیش رو در جهان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
برای مقابله با انتقادات و اعتراضات همواره شیوههای مختلفی وجود داشته است. یکی از این شیوهها قدسی سازی و ارزش گذاری والا بر روی افراد تا جایی است که آنقدر قد و وزن آنان بالا برود که هیچ کس یارا و همتایشان برای انتقاد نباشد و از این رو وجهه کاذبی ساخته می شود که به خودی خود وجهه طرف مقابل را پایین تر می آورد. از این ذهن افکار عمومی اجازه نقد فرد خاطی را نمیدهد و اگر انتقادی صورت گیرد با همه منطقی بودن آن غیر قابل پذیرش خواهد بود. نوعی شرطی سازی افکارعمومی که با ارزشگذاری کاذب صورت می گیرد.
همین شیوه درباره تیم هستهای کشورمان در حال شکل گیری است. در این زمینه جریان اصلاحات نقش قدسی و افسانهای به تیم هستهای اعطا کرده است که به نوعی یک حصار پولادین و مصونیت آهنین به آنان داده شده که در برابر هر نوع انتقادی رویین تن باشند.
این موضوع از دوران مذاکرات هستهای در سال 92 آغاز شد. بعد از امضای برجام نیز رسانههای اصلاح طلب ظریف را در قامت اسطورههای عهد باستان، امیر کبیر و در کنار مصدق تصویرسازی کردند تا این رویه ادامه یابد. در جریان مذاکرات هستهای نیز با این عنوان که تیم هستهای انقلابی هستند و برای ملت ایران به مذاکره با دشمن رفته اند، منتقدان از انتقاد بازداشته شدند. «سردار دیپلماسی» لقبی بود که در این عرصه به «محمدجواد ظریف» وزیر خارجه کشورمان اعطا شد. لقب سازی که به مانند دوران های گذشته کشورمان نشانه مقام و منزلتی است که فرد را خاص و والا نشان می دهد.
حال نیز که آمریکا از برجام خارج شده بازهم همان نواها درباره تیم دیپلماسی هستهای شنیده می شود. بازهم وزیر خارجه کشورمان به عنوان سردار عرصه دیپلماسی نامیده می شود و منتقدان حسود خوانده می شوند تا آنقدر ذلیل شوند که انتقاداتشان از اثر بیفتد.
همین شیوه در سخنان «حسین مرعشی»، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران در مصاحبه با روزنامه ایران دیده می شود.
وی در این باره گفت:«اروپا بیش از ایران تلاش میکند تا برجام حفظ شود. مسأله امروز اتحادیه اروپا فقط ایران و برجام نیست؛اروپا از سندی دفاع میکند که در فرآیند گفتوگوی بینالمللی بوجود آمده و زاده شده است. حالا اگر عدهای این شرایط را درک نکنند،یا باید در درکشان تردید کرد یا باید بگوییم آنقدر درونشان بغض، حسد، بخل و کینه حکمفرماست که نمیتوانند این فضا را ببینند.فرض کنیم برجام نواقصی داشته است؛اما باید توجه کنیم اولاً قرار نیست در قراردادی که با ۶ کشور قدرتمند دنیا امضا میشود، فقط خواستههای ایران در آن لحاظ شده باشد؛ حتماً طرف مقابل ایران هم انتظاراتی داشته و ما باید به یک راهحلهای میانهای میرسیدیم...اصلاً وقت دغدغه و کشمکشهای داخلی نیست؛ وقت هو کردن وزیر خارجه نیست. با اطمینان عرض میکنم امروز از آن روزی که امام خطاب به عدهای از منتقدان فرمودند:« شما دل مسئولان را شکستید» حساستر است. هیچ کس نباید دل آقای ظریف را بشکند».
در همین رابطه، محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت بیان کرد: «وزیر خارجه قبلی آمریکا هم اعلام کرد تیم مذاکرهکننده ایران باهوش هستند و حتی ترامپ میگوید وقتی وزیر خارجه خود را با ظریف مقایسه میکند کم میآورد، مردان مذاکرهکننده ما سرداران ما هستند و حق نداریم که آنها را تحقیر کنیم.»
این گونه فضاسازی علیه منتقدان درحالی است که فضای نقد تحقیر و تخریب کسی نیست و حتی باعث می شود اشتباهات و فشارهای سیاسی طرف مقابل از بین برود. در این عرصه اینکه تیم مذاکره کننده هستهای با پشتوانه افکارعمومی که هوشیار است به مذاکره با طرف مقابل برود، به همین پشتوانه محتمل است که طرف مقابل از بسیاری از درخواستهای زیاده خواهانه دوری بجوید.
همچنین منتقدان تنها انتقادگران عرصه مذاکره نیستند بلکه با ارائه راهکار، می توانند به عنوان مشاوره خارج از تیم دیپلماسی عمل کنند تا برخی از خدعه هایی که تیم هسته ای متوجه آنها نیست، با توجه منتقدان برطرف شود. از این منظر منتقدان به عنوان ذره بین و چشم بیدار جامعه شناخته میشوند.
فضای جدی در داخل و خارج از کشور در خصوص برجام وجود دارد، تا کی با افسانه بافی و اسطوره سازی می خواهیم این فضا را به سمت وعده های دور از دسترس و ناامید کننده مردم پیش ببریم، آنهم در شرایطی که پیشرفت کار به همکاری طرف مقابل بستگی دارد؛ طرفی که نشان داده چندان به وظایف خود متعهد نیست و تنها به منافع خود می نگرد.