وطن امروز/ متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محسن شهمیرزادی| سالهای گذشته همواره ضیافت افطاری ریاستجمهوری با اهالی فرهنگ و هنر مملو از سلبریتیهایی بود که چهرههایی شناخته شده و محبوب در میان مردم داشتند. چهرههایی که بهار سال گذشته را با هشتگ #باروحانی_تا_1400 به پایان رساندند و امسال با هشتگ #من_به_افطاری_نخواهم_آمد حاشیهساز شدند. روز گذشته تعداد قابل توجهی از هنرمندان پستهای عمدتا مشابهی را مبنی بر تحریم افطاری ریاستجمهوری منتشر کردند و با گلایههای خود، اعلام کردند در افطاری امسال ریاستجمهوری حضور نخواهند داشت. افرادی چون پرویز پرستویی، مازیار میری، سارا بهرامی، احسان کرمی، پرستو گلستانی، برزو ارجمند، آناهیتا همتی، شیلا خداداد، مهناز افشار، فاطمه گودرزی، فلور نظری، امیرحسین رستمی، علی جلیلوند و... با انتشار عکس کارت دعوت افطاری رئیسجمهور به صورت دستهجمعی اقدام به تحریم این مراسم کردند.
مردم گرسنهاند، افطاری نمیخوریم!
تعدادی از سینماگران از جمله پرویز پرستویی، برزو ارجمند، مازیار میری، سارا بهرامی و احسان کرمی، متن و هشتگی مشترک را برای تحریم دستهجمعی افطاری رئیسجمهور به کار بردند. در این نامه علت حضور نیافتن در این مراسم، «شرایط بد اقتصادى و روحى مردم کشورمان» و هزینه زیاد افطاری عنوان شده است. آنها همچنین با کنایه به رئیسجمهور بیان داشتند «ظاهرا شما هم دنبال گوش شنوایى هستید که مشکلات را حل کند و از این نظر دقیقا مانند مایید» و از این جهت به تحقق نیافتن وعدههای روحانی اعتراض کردند.
آناهیتا همتی که نخستین خبر تحریم افطاری از وی در رسانهها منتشر شد، با گلایه از تمام مصائب اجتماعی و طبیعی چون وضعیت نامناسب استان سیستان و بلوچستان، کولهبران، مناطق زلزلهزده بم و کرمانشاه و... از حضور نیافتن خود در این مراسم نوشته است. همچنین پرستو گلستانی نیز مشکل اقتصادی مردم را دلیل خود برای حضور نیافتن در افطاری عنوان کرد و نوشت: «وقتی مردم ما به سختی زندگی میکنند و حتی دستهای از مردم سفره سحریشان خالی است؛ این افطاریها از گلویم پایین نمیرود، پس نخواهم آمد. دور هم میل بفرمایید، شاید کمی هم در دلتان هنگام اذان به فکر افطاری دردمندان افتادید». فلور نظری نیز ضمن اعتراض به شرایط سخت مردم و هنرمندان خطاب به رئیسجمهور نوشت: «در شرایطى که به وعدههایتان عمل نکردید و حتى توضیحى هم نمىدهید، در شرایطى که روز به روز مشکلات نهتنها حل، بلکه زشتتر و بدتر مىشود، من به این افطارى نمىآیم. اى کاش ذوق و امید و دلخوشى ما و مردمى را که به شما اعتماد کردند به یأس و ناامیدى تبدیل نمىکردید. اى کاش...». مهناز افشار نیز با کنایههای سیاسی نوشت: «از شما میخواهم به جای من، آتنا دائمی (فعال حقوق بشر و زندانی سیاسی) را که بتازگی در زندان قرچک ورامین 30 ساله شده و اکنون در زندان اوین به سر میبرد دعوت کنید». شیلا خداداد خود را گلایهمند از عملکرد ریاستجمهوری عنوان کرد و نوشت: «جناب آقای رئیسجمهور باز چه کمکی از ما برمیآید؟ باز هم احتیاج به حمایت بازیگران و نخبگان و ورزشکاران دارید؟ برای کوچکتر شدن سفره مردم یا گرانتر شدن دلار یا بیاهمیتی به کودکان بدسرپرست یا کودکآزاری یا کمبود و گرانی دارو یا مواد مخدری که براحتی در دسترس نوجوانان و جوانان قرار دارد؟ من به عنوان عضو بسیار کوچک جامعه هنری از شما گلهمندم و در این ضیافت شرکت نخواهم کرد، چرا که صبح روز پنجشنبه میخواهم باز در چشمان هموطنانم نگاه کنم و شرمنده نباشم». فاطمه گودرزی نیز حمایت از روحانی را هزینه سنگینی دانست که جامعه هنری متحمل شده است و با پیشنهاد به اینکه افطاری بین ایتام توزیع شود، آورده است: «حمایت از شما جواب سنگینی دارد که باید به مردم عزیز کشورم داد، بعد از تمام مشکلاتی که به مشکلات سال پیش اضافه شده، چطور به میهمانی شما بیایم؟» اما آزاده نامداری مجری پیشین صداوسیما، برخلاف بقیه در مقام مدافع از ریاستجمهوری حاضر شد و با عباراتی چون «سطحینگری» و «عوامفریبی»، خطاب به سلبریتیهای تحریمکننده ضیافت ریاستجمهوری نوشت: «آیا در این بحران باید کنار هم بایستیم تا بحران رو طی کنیم یا دائماً حرف از یأس و نشدن بزنیم؟ به این فکر کردین با این کار چه کسانی رو در داخل و خارج کشور خوشحال میکنیم؟ آیا ما دنبال از همگسیختگی هستیم؟ آیا اسم این کار سطحینگری نیست؟ شما از دردهای آشکار و پنهان رئیسجمهور بیخبرید؟ از این همه تلاش برای ماندن در برجام، آیا حقشونه با این رفتارهای سطحی خستگی رو به تنشون بذاریم؟ مردم چشمشون به هنرمنداشونه». نامداری اما با واکنش سخت سلبریتیها مواجه شد.
کنایه جالب نوبخت به اعتراضات سلبریتیها
اما نخستین واکنش از سوی مقامات دولتی به این اتفاق از سوی محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت انجام شد؛ واکنشی معنادار که به نوعی پاسخی به فرار سلبریتیها از حمایت همهجانبهشان از دولت حسن روحانی در جریان انتخابات سال گذشته بود. نوبخت در سخنانی درباره تحریم افطاری و انتقادات به رئیسجمهور از جانب جامعه هنری گفت: «ما همه تلاشمان را کردیم تا مشکلات حل شود، برای بزرگ شدن سفره مردم بیشتر تلاش میکنیم؛ واقعاً اگر به ما بگویند چه کاری انجام دهیم همان کار را انجام میدهیم، مگر سفره مردم پارسال رنگینتر بود که این افراد حمایت کردند؟»
حمایت میکنم ولی پاسخگو نیستم!
اما همه این اعتراضات در شرایطی است که با نگاهی به حضور سلبریتیها در عرصههای سیاسی میتوان حضور فعال و یکهتازی آنها را در انتخاباتهای چند دوره اخیر دید. آن هنگامی که به اعتبار شهرت و محبوبیت خود- که از ایفای نقش در فیلمها و سریالهای سینمایی و تلویزیونی به دست آمده بود- بخش زیادی از طرفداران خود را برای حمایت و رای دادن به کاندیدای مدنظرشان تحریک کردند. آنها پس از پراهمیت شدن فضای مجازی، همواره با هشتگهای ثابت و بعضا تبلیغات بسیار مشابه هم- مانند آنچه در تحریم افطاری دولت رخ داده- به حمایت سیاسی از نامزدهای مورد نظر خود میپرداختند اما اکنون در زمانی که دولت تقریبا هیچ کدام از وعدههای اصلی خود را عملی نکرده و فشار اقتصادی بیشتر از هر زمانی بر دوش مردم است، سلبریتیها از پاسخگویی درباره وضع موجود امتناع کرده و برای فرار از مسؤولیت، موج جدیدی برای بازپسگیری محبوبیت خود به راه انداختهاند. این تنزه طلبی در حالی است که در متنهای منتشر شده هنوز از ترفند «رقیبهراسی» به عنوان دلیلی کافی برای توجیه حضور جوزده و احساسی خود در عرصه سیاسی استفاده میکنند. آنجا که در انتهای متن یکی از این افراد آمده است: «شاید اگر شما رئیسجمهور نبودید اکنون همین امکان براى ابراز نظر نیز فیلتر شده بود و همین کوچک هم نتیجه راى به شماست. اینها را درک میکنیم و ممنونیم اما شما هم ما را درک کنید».
افطاری هزینهبر است، میهمانیهای مجلل فرش قرمزها چطور؟
چهرههای برجسته هنری، برای حضور در افطاری ریاستجمهوری، استدلالی واحد را به کار بردند؛ شرایط بد اقتصادی و مشکلات معیشتی مردم موجب شده چنین افطاریهای پرخرجی را نتوانند ببینند و معتقدند «وقتی دستهای از مردم سفره سحریشان خالی است، این افطاریها از گلویمان پایین نمیرود، پس نخواهیم آمد». (بخشی از نامه پرستو گلستانی) استدلالهای در ظاهر منطقی سلبریتیها موقعی جذاب خواهد بود که آنها با همین استدلال از حضور در میهمانیهای مجلل و فرش قرمزهای میلیاردی نیز خودداری کنند. این تناقضهای معنادار تنها به این یک مورد محدود نخواهد شد، چرا که یکی از خطوط قرمز این افراد انتشار میزان دستمزد آنها از پروژههای مختلف دولتی و غیردولتی است. به نظر نمیرسد افرادی که مشکلات اقتصادی را دلیلی برای تحریم افطاری پرخرج رئیسجمهور میدانند، حاضر باشند دستمزدهای آنها از پروژههای مختلفشان علنی شود یا آنکه حاضر باشند برای رفع فقر، درصد قابل توجهی از قراردادهای دولتیشان نصیب مردم مستضعف شود. «مردم»، «مشکلات اقتصادی» و... تنها بهانهای شده است برای فرار از پاسخگویی. بهانهای که موجب میشود خود را از دستاوردهای دولتی(!) در این چند سال جدا و تلاش کنند سرمایه اجتماعی از دست رفته را به جوی شهرت و محبوبیت بازگردانند، این در حالی است که پیش از این ضیافتهای ریاستجمهوری و سایر مراسمها بخوبی نشان میداد که سلبریتیها معضلات مردم را در آخرین اولویت خود هم قرار ندادهاند. شاهد مثال ضیافت افطاری فعالان حوزه زنان و خانواده در سال 95 است که پریوش نظریه، یکی از بازیگران سینمای ایران از رئیسجمهور میخواهد تا کاری کند که سگ دیگر نجس نباشد! از این سری دغدغههای سلبریتیپسند کم نبوده و به نظر نمیرسد این تحریم مستقیما به معیشت مردم و دغدغهمندی اجتماعی آنان بازگردد. رفتاری که باعث شده
بیش از پیش جامعه مخاطبان نسبت به سلبریتیها بدبین شده و دیگر این قشر را به عنوان مرجعیت رفتار خود نبینند. واکنشهای بشدت منفی بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی پای همین پستهایی که اهالی سینما برای بیان دلایلشان برای حاضر نشدن در مراسم افطاری رئیسجمهور منتشر کردهاند، خود گویای جایگاه فعلی آنها نزد مخاطبان است.