اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
برجام وارد مرحله حساسی شده است، پیشبینی میشد که با اعلام تصمیم دونالد ترامپ، مبنی بر ماندن درآن یا کنار کشیدن امریکا از برجام، شرایط جدیدی بر اجرای این توافق چندجانبه حاکم شود. زمانی که دونالد ترامپ یک هفته پیش اعلام کرد که امریکا از این توافق کنار میرود، برای دیگر طرفین برجام موقعیتی ایجاد شد تا با واقعبینی با شرایط جدید روبهرو شوند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک طرف توافق، هنوز به مبنای اصلی که برای مذاکرات تعیین کرد پایبند است، ایران همچنان موکدا تصریح میکند که برجام باید یک بازی برد-برد باشد تا همه طرفین از مزایای آن منتفع شوند و لزومی ندارد که اگر قرار باشد جمهوری اسلامی ایران از مزایای توافق بیبهره شود، دیگران انتظار داشتهباشند که ایران تعهدی به آن داشتهباشد. به صورت طبیعی در صورت قطع مزایا و منافع توافق هستهای برای ایران به صورت طبیعی و ...
خودکار، تعهدات ایران نیز در این توافق متوقف میشود. اروپاییها از یک طرف بیرون رفتن ترامپ را از این معاهده محکوم کردهاند و از طرف دیگر توقع و اصرار دارند که جمهوری اسلامی ایران در برجام باقی بماند. اما برای جمهوری اسلامی ایران بودن یا نبودن در برجام دیگر مساله نیست، بلکه چگونه بودن یا چگونه نبودن است که مساله ایران است. باید دید که چگونه برجامی مدنظر اروپاییهاست. آیا برجامی که امروز مدنظر اروپاییهاست همان توافقی است که بند بند آن و حتی کلمه به کلمه آن ساعتها، روزها، هفتهها و ماهها وقت برده و دیپلماتها در مورد آن گفتوگو و رایزنی کردهاند و طرفین به اجرای آن متعهد شدهاند؟ در چنین برجامی، جمهوری اسلامی به شرطی که از منافع حاصل از برجام بهرهمند شود، باقی خواهد ماند. اما در غیر این صورت، در شرایطی که ماندن در برجام برای جمهوری اسلامی ایران، تعهدات تازهای ایجاد کند و اروپاییها از یک طرف بخواهند که ایران تعهدات برجام را رعایت کند و از سوی دیگر تلاش کنند هر روز خواستهها و زیادهخواهیهای جدید امریکا را به ایران دیکته کنند، طبیعی است که جمهوری اسلامی ایران به هیچوجه ماندن در برجام را به سود خود نمیداند. اروپاییها یک بار برای همیشه باید تکلیف خودشان را با این موضوع روشن کنند. اروپاییها باید بدانند که برجام برای آنها فقط منفعت تجاری و اقتصادی نیست. گروهی از تحلیلگران حجم روابط تجاری ایران با اروپا را با حجم روابط تجاری امریکا با اروپا مقایسه میکنند، اما مساله اینجاست که برجام فقط یک امتیاز تجاری و بازرگانی برای اروپا نیست؛ برای اروپا برجام یک تضمین امنیتی است. بعد امنیتی برجام ممکن است برای امریکا اهمیت چندانی نداشتهباشد، چرا که خاک این کشور در آن سوی اقیانوس اطلس و فاصله بسیار دور نسبت به خاورمیانه واقع شده است. منافع حاصل از برجام، در کنار رفع تحریمهای تجاری از ایران، زمینه امنیت و ثبات منطقه خاورمیانه است، تضمین برای جلوگیری از یک مسابقه تسلیحات هستهای در منطقه خاورمیانه و ایجاد زمینه همکاری با جمهوری اسلامی ایران برای حفظ و حراست از امنیت و ثبات در منطقه، از جمله منافعی است که اروپا از طریق رسیدن به توافق هستهای با ایران به آن رسیده است. جمهوری اسلامی ایران یکی از ستونهای اصلی ثبات و امنیت در خاورمیانه است و همکاری با ایران در این زمینه برای اروپا که در همسایگی خاورمیانه و حوزه مدیترانه قرار گرفته است بسیار ارزشمند و حیاتی به حساب میآید. آن چیزی که مقامهای امریکایی با عنوان مزاحمت یا رفتارهای سوء ایران در منطقه از آن یاد میکنند، در واقع نوعی بازنمایی وارونه حقیقت است. واقعیت این است که امریکاییها بر خلاف اظهاراتی که بر زبان میآورند، نگران این هستند که ریشههای ناامنیهایی که در خاورمیانه کاشتهاند، خشکانده شود. ایران با درایت و پشتکار و جانفشانی خود و متحدانش، چه در سوریه و چه در عراق، تلاش کرد تا امنیت و ثبات را برقرار کند و با تروریسم و افراطیگری مبارزه کند، مسالهای که اروپا بیشترین منفعت را از آن میبرد. در برابر تضعیف، تحریم، محاصره و فشار بر ایران، در واقع در جهت عکس ثبات و امنیت منطقه خواهد بود و با بستن دستهای ایران در مبارزه با تروریسم و افراطیگری، ناامنی و بیثباتی را در خاورمیانه گسترش میدهد و نهایتا آتشی را ایجاد میکند که نزدیکترین قربانی آن اروپا خواهد بود.
به صورت خلاصه به گمان من، بودن یا نبودن، دیگر مساله نیست، سوال چگونه بودن است. به اعتقاد من ایران دست کم ٣ شرط اساسی برای ماندن در برجام دارد:
١- منافع حاصل باید منافع برای همه طرفین باشد.
٢- اروپاییها نباید تکرارکننده شروط و بهانهجوییهای امریکا باشند.
٣- اروپاییها باید آثار امنیتی همکاری با جمهوری اسلامی ایران را در نظر بگیرند و نتایج مثبت استمرار همکاریها را، از جمله نقش ایران در شکست داعش و تلاش ایران برای ثبات خاورمیانه بپذیرند.
امروز برای همه روشن شده است که دولت ایالات متحده امریکا با کمک مستمر به داعش و دیگر گروههای تندرو و افراطی درصدد استمرار فضای ناامنی و بیثباتی در خاورمیانه هستند، همین نشان میدهد که این دولت بر خلاف اروپا علاقه و منفعت چندانی در امنیت و ثبات خاورمیانه ندارد. مطلب دیگر این است که از قدیم و ندیم گفتهاند که مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید میترسد. الآن جمهوری اسلامی ایران به صورت طبیعی و در نتیجه تحولات اخیر، محق است که بپرسد وقتی ما یکبار به شما اطمینان کردیم و بعد از مذاکرههای طولانی و رسیدن به توافق نهایی، امریکاییها توافق را نقض کردند، چگونه میتوانیم بار دیگر به شما اطمینان کنیم؟ ممکن است اروپاییها پاسخ بدهند که با وجود خروج امریکا ما که قصد نقض برجام را نداریم، اما باید پرسید که چه تضمینی وجود دارد که منافع جمهوری اسلامی ایران در آینده تامین شود؟ همان مسالهای که مورد تاکید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفت. این تضمین کجاست؟ چنین تضمینی باید مشخصا ذکر شود. نمیتوان در قالب کلمات شیرین و رنگین و تعارفات دیپلماتیک یا به قول معروف Lip Service و گفتاردرمانی، چنین تضمینی را پیدا کرد. اروپاییها مشخصا باید در موارد زیر به جمهوری اسلامی ایران تضمینهای عملی ارایه دهند:
١- اروپاییها باید مشخص کنند که چه میخواهند بکنند که تضمین شود نفت، گاز و معیانات گازی که برای اروپا هم حیاتی است، بین ایران و اروپا و دیگر کشورهای جهان رد و بدل شود.
٢- بحث تراکنشهای مالی و تضمین برای اینکه اروپاییها مطرح نکنند که به خاطر نگرانی از تحریمهای امریکا این ارتباطهای مالی را قطع خواهیم کرد. به هر حال نباید فراموش کرد که دولتهای اروپایی نه تنها از جانب بخش دولتی بلکه به عنوان نماینده شرکتها و کمپانیهای بزرگ اقتصادی و تجاری خودشان با ایران مذاکره میکنند.
٣- بحث جاری کردن بیمههای اتکایی و چند وجهی بین اروپا و ایران است که شامل همه کالاهای وارداتی و صادراتی طرفین میشود.
اینها مسائل فنیای است که باید اروپاییها پاسخ دهند و امیدوارم که در کنار چنین تضمینهایی، اروپاییها نه تنها بتوانند با جمهوری اسلامی ایران به توافقهای تجاری، اقتصادی و صنعتی برسند، بلکه بتوانند به تفاهم امنیتی میان ایران و اروپا هم دست پیدا کنند که هر دو طرف از آن منفعت ببرند.