اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
انتخابات پارلمانی لبنان روز یکشنبه برگزار شد و نتایج رسمی آن، دوشنبه شب اعلام شد. به این دلیل که قانون انتخابات جدید برای اولینبار در لبنان اجرا میشد و فرآیند برای مجریان و رایدهندگان تازهبود، شمارش آرا بیش از زمان پیشبینی شده وقت گرفت، اما از اولین ساعات بعد از پایان انتخابات مشخص بود که تقریبا چه کسانی در کدام حوزهها پیروز شدهاند. اما نتیجه اصلی این انتخابات را نه پیروزی گروه یا حزب خاص بلکه میتوان پیروزی قاطع همه مردم لبنان دانست. ائتلاف حزبالله و امل در همه حوزههایی که نامزد معرفی کردهبود موفق شد که نامزدهای خود را وارد پارلمان کند. از سوی دیگر تعداد زیادی از نامزدهایی که با مقاومت همسو هستند نیز توانستهاند وارد پارلمان شوند، با این حال نمیتوان گفت که هیچ یک از بلوکهای اصلی قدرت ٥٠ درصد به اضافه یک کرسیهای پارلمان لبنان را در اختیار خود گرفته است. امروز نه ١٤ مارس و نه ٨ مارس اکثریت کرسیهای پارلمان را در اختیار ندارند. به اضافه اینکه مرزها میان این دو جناح اصلی قدرت نیز در انتخابات اخیر تا حدی کمرنگتر و مبهمتر شد، چرا که برخی گروههای مخالف به دلیل ماهیت فهرستی انتخابات در برخی مناطق مجبور به ائتلاف با یکدیگر شدهبودند. امروز میتوان گفت که جناحبندی سیاسی در لبنان را به جای تشخیص بر اساس ١٤ مارس و ٨ مارس، باید با عناوین جدیدی توصیف کرد، چرا که عملا مرزبندیها میان این دو جناح با انتخابات اخیر از بین رفت و ائتلافهای عجیب انتخاباتی شکل گرفت. به نظر من امروز میتوان جناحهای سیاسی لبنان را به حامیان مقاومت و مخالفان مقاومت تقسیمبندی کرد. با توجه به فقدان یک اکثریت مشخص در پارلمان کنونی لبنان، نمیتوان پیشبینی کرد که سرنوشت دولت آینده لبنان به چه صورت خواهد بود. همهچیز به گفتوگوها و مذاکرات میان گروهها بستگی دارد که ابتدا رییس مجلس و بعد از آن رییسجمهوری انتخاب شود که نخستوزیر و دولت آینده را به پارلمان معرفی میکنند. به نظر ما کسانی که برای انتخابات نامزد کردیم، چه از سوی جنبش امل و چه از سوی حزبالله، دست کم ٩٩ درصد از نامزدها رای آوردهاند، بلوک بزرگی از سوی مقاومت در پارلمان لبنان تشکیل میشود. امیدواریم توافق میان گروهها برای انتخاب رییس مجلس و ...
بعد از آن رییسجمهور، هرچه سریعتر اتفاق بیفتد، چون هر اندازه که این توافق سریعتر حاصل شود، به نفع مردم لبنان است. قانون جدید انتخابات هر چند با اجماع گروهها و جناحها نهایتا به تصویب رسید، هر چند مطلوبتر از روند انتخابات پیشین بود، اما به اندازه کافی مطلوب نبود. به هر حال برای جلب توافق میان گروههای مختلف سیاسی در لبنان، جنبش امل نیز مجبور به مصالحه در قانون پیشنهادی خود شد، ولی امیدواریم که با تشکیل پارلمان جدید بتوانیم تغییراتی در نحوه اجرای قانون نسبیتی ایجاد کنیم تا قانون مطلوب، که ایجاد یک قانون نسبیتی سراسری است، عملی شود. خواسته ما این است که احزاب لبنانی بتوانند فهرستهای سراسری اعلام کنند و بر اساس نسبت رایی که در سراسر کشور کسب میکنند، سهم از کرسیهای پارلمان داشتهباشند، اما قانونی که در انتخابات یکشنبه اجرا شد، به جای یک نسبیت واحد همچنان لبنان را به ١٥ منطقه و بیشتر بر اساس گرایشهای طایفهای و مذهبی تقسیم میکرد. مردم لبنان، خواستهها و مطالبات خود را به زبان رای بیان کردهاند و مسوولیت بر عهده سیاستمداران است که این مطالبات و خواستهها را برآورده کنند. ائتلاف میان جنبش امل و حزبالله، ائتلافی فراتر از تاکتیک یا استراتژی است، ما این ائتلاف را یک ائتلاف ملی مینامیم. چنین همسویی و ائتلافی میان دیگر گروههای لبنانی وجود ندارد. برای مثال هر چند جبران باسیل و جریان آزاد ملی او با حزبالله لبنان توافقنامهای دارد، اما اختلافنظرهای جدی وجود دارد. اختلاف نظرها میان جنبش امل و جریان آزاد ملی عمیقتر است. رای مردم لبنان، گویای جهتگیری افکار عمومی بود و نشان داد که رفتار کدام گروهها به سمت تامین خواستههای مردم و کدام گروهها به سمت مخالف خواست مردم بود. امروز شاهدیم که نبیهبری، رییس مجلس و رهبر جنبش امل، بیشترین رای را در بین همه نامزدهای پارلمان از آن خود کرده است، ائتلاف حزبالله و امل، تعداد کرسیهای خود را به شکل چشمگیری افزایش دادهاند، اما برخی دیگر گروهها یا تعدادی از کرسیهای خود را از دست دادهاند یا در تعداد کرسیهای آنها تفاوتی ایجاد نشده است، این نشان از جهتگیری افکار عمومی لبنان دارد و واقعیت جدید لبنان را نشان میدهد. گروهها و احزابی مانند جریان آزاد ملی، باید رفتار خود را با واقعیت پس از انتخابات و پس از اعلام نظر افکار عمومی وفق دهند. چالشهای زیادی در منطقه و پیرامون لبنان وجود دارد، اگر نمایندگان مردم لبنان نتوانند به موقع در مورد سرنوشت دولت آینده تصمیمگیری کنند، احتمال فرورفتن لبنان در مشکلات منطقهای و بینالمللی افزایش پیدا میکند، به همین دلیل گروهها و احزاب سیاسی لبنان باید خیلی زود اختلاف نظرها و قدرتطلبیها را کنار بگذارند و به فکر مصالحه و گردن نهادن به خواست ملت باشند. در این میان نباید فراموش کرد که بزرگترین و قدرتمندترین ائتلاف در لبنان، میان جنبش امل و حزبالله وجود دارد، انگونه که نبیه بری، رهبر جنبش امل میگوید: «امل و حزبالله مانند دو شاخه ذوالفقار علی(ع) هستند.» واقعیت این است که اگر در گذشته جنبش امل نبود، امروز حزباللهی وجود نداشت و اگر امروز حزبالله نباشد، جنبش املی وجود نخواهد داشت. نبیه بری، رابطه خود را با سید حسن نصرالله، با بیان «یک قلب در دو بدن» توصیف میکند. بسیاری از قدرتهای جهانی و به ویژه اسراییل، خواهان اختلاف میان حزبالله و امل هستند، اما این ائتلاف گسستنی نیست، اگر سه دهه پیش اختلافی میان دو گروه رخ داده است، به خاطر ذهنیتی است که در گذشته ممکن است میان برخی وجود داشت، اما واقعیت این است که چنین ذهنیتهایی کاملا از بین رفته است، امروز هر دو گروه میدانند که هر دو گروه مکمل یکدیگر هستند.