شرق/ متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
آمنه شیرافکن| «زابل آب ندارد. مردم نان ندارند. بالله حق نیست که مردمی اینجا برای نان شبشان مانده باشند و هیچ گوشی شنوا نباشد. گویی هیچ خسران و مویهای دیگر دل مسئولان ما را به درد نمیآورد» احمدعلی کیخا، نماینده زابل، زهک، هیرمند، هامون و نیمروز است. آنقدر پشت سر هم این جملهها را ردیف میکند تا نوبت به سؤال اصلی برسد، یک نوبت دیگر از روزگار تلخ سیستان میگوید. از اینکه جان و باغ و تاریخ و تمدن مردم زابل در خطر است و هیچ تحلیلی ندارد که چرا مسئولان گوش شنوایی ندارند و متوجه سطح بحران نمیشوند. بحرانی که او حالا نام «جنگ فقر» بر آن نهاده و بارها در میان گفتوگو تأکید دارد که این جنگ دیری است شروع شده و تا دیر نشده باید کاری کرد. مردمی که به گفته کیخا باید در اولویت نخست همه سیاستگذاریها باشند. مردمی که حالا تانکر ساده آبرسانی هم از آنها دریغ شده، مردمی که باغهای انگورشان خشکیده. مردمی که دامهایشان در معرض نابودیاند و نانی سر سفرهشان نمانده. کیخا مکث میکند. ضرب عصبانیت صدایش کمی پایینتر میآید. همه خشم و بغضش را خلاصه میکند و میگوید «نمیفهمم چرا نمیفهمند. دیر نشود. با مردم کشاورز و نمایندگان روستاها نشسته بودیم به حرف. سخنانی گفتند که اینجا نمیگویم. امیدوارم تا آن حرفها بلند نشده، مسئولان کاری کنند. دستی بالا بزنند و به داد فقر زایدالوصف اینجا برسد».
حقابه هیرمند ظریف را به مجلس میکشاند
چند روز پیش بود که سؤال ملی احمدعلی کیخا و حبیبالله دهمرده نمایندگان زابل، زهک و هیرمند و حسینعلی شهریاری نماینده زاهدان از وزیر امور خارجه در مورد تنظیم روابط با کشور افغانستان درخصوص اکوسیستم آبی مشترک اعلام وصول شد. حالا فرصتی است تا سؤال اصلی گفتوگو مطرح شود. محمدجواد ظریف این هفته به صحن علنی مجلس خواهد آمد. هر سه نماینده در مورد حقابه از هیرمند سؤالهایی دارند. سؤال ما از کیخا این است که دقیقا بنا دارید از محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران چه بپرسید؟ پاسخ نماینده زابل اینکه «در ارتباط با استراتژی دولت ایران در برخورد با افغانستان و مسئله آب هیرمند و آب مشترک مرزی سؤال داریم. در دهههای گذشته جمهوری اسلامی ایران سیاست روشنی در برخورد با افغانستان نداشته و فاقد استراتژی مدون و مبتنی بر مدیریت آبهای مرزی عمل کرده. هر وقت نام افغانستان مطرح میشود کلیدواژههایی از جمله مسائل امنیتی، مهاجران، ترانزیت و نکات دیگر مطرح است به جز مسئله مهم آب».
او سخنانش را اینطور ادامه میدهد «هیچ چیز مهمتر از مردم نیست و بقای مردم در اینجا در تنظیم رابطه با افغانستان رقم خواهد خورد. تنها سال گذشته 10 میلیارد تومان هزینه درمان مهاجران افغانی در حوزه سیستان ( زابل) شده. این هم ایرادی ندارد. آنها برادران دینی و همزبان ما هستند. اما شهروند زابلی که آب ندارد و برای تأمین نان خشکش مانده چطور این مسائل را تحلیل کند. اگر کشور ما توان تأمین چنین هزینههایی را دارد، خب تکلیف تأمین نان و آب مردم سیستان چه میشود؟».
بر اساس تصمیم شورای عالی آب و مبتنی بر پروتکل ایران و افغانستان ایران میتواند 826 میلیون مترمکعب حقابه از هیرمند برداشت کند. آن هم صرفا در حوزه کشاورزی. افغانستان به گفته کیخا «حقابه هامون را نمیدهد. به طوری که از همین حقابه 826 میلیون مترمکعبی حالا سه میلیون مترمکعب آب وارد ذخیره رودخانه سیستان شده است».
موج عظیم مهاجرت زابلیها
هرچه گفتوگوی ما و نماینده زابل پیشتر میرود، آمار هولناکتر میشود. به گفته کیخا «امسال کشاورزان سیستانی از 130 هزار هکتار اراضیشان تنها 40 هزار هکتار زراعت کردند. زراعتشان در این 40 هزار هکتار هم به دلیل خشکسالی و بیآبی از بین رفته و سوخته. این خشکسالی در 50 سال اخیر بیسابقه بوده و امسال بیهیچ تردیدی شاهد موج عظیم مهاجرت خواهیم بود».
خشکسالی هیرمند در اواسط دهه 40 به مهاجرت بسیاری از اهالی جنوب شرقی کشور به سمت گرگان ختم میشود. حالا گویی موج دیگری از خشکسالی هیرمند سیستانیها را تهدید میکند. کیخا، نماینده مردم زابل در مجلس، به «شرق» میگوید «مهاجرت سیستانیها فاجعهبار خواهد بود. ابعاد سیاسی و امنیتی این مهاجرت دامن همه را خواهد گرفت. استانداری سیستانوبلوچستان خیلی کند و بیخاصیت با ماجرا برخورد کرده و در سطح ملی هیچ اضطراری و تصمیم فیالفوری نمیبینیم. حتما باید اینجا زلزله بیاید. زلزله خشکسالی و فقر و قحطی را نمیبینند؟ مردم زابل دارند میمیرند و نان خوردن ندارند». کیخا دادش به هوا میرود، وقتی سؤال به دید و بازدید مسئولان از وضعیت خشکسالی زابل میرسد. میگوید «با این همه داد و سروصدا وزیر کشاورزی هنوز یک نصف روز پا نشده برود به منطقهای که اکثر 400 هزار نفر ساکنانش کشاورز هستند».
وزیر کشور گفت که در تدارک سفر است
نماینده زابل در بخش دیگری از حرفهایش به گلهها و واگویه روستاییان زابل اشاره دارد: «همین چند روز پیش در منطقه بودم. جلسهای با روستاییان و مسئولان محلی داشتم. آنها فوقالعاده عصبانیاند. حرفهایی میزنند که نمیشود آنها را بر زبان آورد. اگر این حرفها را با صدای بلندتری بر زبان بیاورند، آنوقت اوضاع جالبی پیش نمیآید. این حرفها بلند شود، قطعا موجب شرمندگی مسئولان خواهد بود. مردم میگویند جمهوری اسلامی که گدا نیست. دولت که گدا نیست. این همه به نقاط مختلف دنیا کمک میکند، چرا ما را نمیبینند. مردم در حال نابودیاند. جدای از جسم و جان فرهنگ و تمدن و تاریخ، یک نسل در حال ویرانیاند. آیا همین حکومت نمیتواند دو کارخانه ریسندگی بزند. آقای نعمتزاده که وزیر بود، آمدند و یک کارخانه لاستیکسازی را کلنگ زدند. تا حالا هیچ اتفاقی نیفتاده و پیش نرفته. گویی میخواهند سر مردم را کلاه بگذارند».
گرچه اغلب مسئولان تابهحال دعوت نماینده زابل را پاسخ ندادهاند؛ اما به گفته نماینده زابل، عبدالرضا رحمانیفضلی، وزیر کشور، به درخواست او پاسخ مثبت داده و بهزودی راهی سیستان خواهد شد.
تأمین 10 تانکر آب سخت است؟
کیخا سخنانش را اینطور ادامه میدهد، «بارها مواردی بوده که کشاورز و دامدار بچهشان را از مدرسه گرفتهاند. دلیلش هم تنها فقر است. فقر هم مولد انواع آسیب و بزه است. واقعا با این همه امکانات تأمین 10 تانکر آب برای جمهوری اسلامی سخت است؟
آخرین جملههای نماینده زابل این است «همهچیز که نباید به نقطه بحران برسد که اتفاقا به تأکید میگویم که اینجا – زابل – به همان نقطه بحران هم رسیدهایم. فقر خود جنگ است. فرض کنید که زابل وارد یک جنگ واقعی شده! لشکر فقر آمده و دارد زابل را نابود میکند. نمیتوانیم صبر کنیم. فراموش نکنیم که رستم و شاهنامه و یعقوب لیث از زابل جان گرفتند».