آخرین خبر/ یکی از ابهامات بزرگ این روزهای فوتبال ایران، آینده نیمکت تیم ملی است. هنوز مشخص نیست که کارلوس کیروش بعد از جامجهانی هم سرمربی ایران خواهد بود یا آنچنان که شایعات میگویند روی نیمکت استرالیا یا تیم دیگری مینشیند.
اگر فرض کنیم که سرمربی پرتغالی هنوز تصمیمش را برای سال آینده نگرفته، نتایج تیم ملی در روسیه احتمالا تاثیر زیادی روی آینده و انتخاب او خواهد داشت. با توجه به اتفاقات اخیر درحوالی تیم ملی و فدراسیون و البته بسته به نتایج تیم ملی کشورمان در جام جهانی میتوان چند سناریوی متفاوت را برای نیمکت تیم ملی پیشبینی کرد.
سناریوی اول
درصورتی که تیم ملی کشورمان بتواند بزرگترین شگفتی جامجهانی روسیه را خلق کند، افتخار بزرگی به پای فدراسیون تاج نوشته خواهد شد اما مسلما به همان اندازه هم کار تاج و شرکا سخت خواهد شد. اگر ایران از گروه مرگ صعود کند و تاریخ را بنویسد، فدراسیون فوتبال فقط و فقط یک گزینه پیشروی خود خواهد داشت؛ تمدید قرارداد با کیروش و حفظ این مربی به هر قیمتی! کیروش همین حالا هم در فوتبال ایران به چهرهای کاملا محبوب تبدیل شده و اگر کاری کند کارستان، بیتردید فوتبالدوستان ایرانی هیچ مربی دیگری غیر از او را روی نیمکت تیم ملی قبول نخواهند کرد و هر اتفاقی غیر از تمدید قرارداد به معنای شکست فدراسیون مقابل افکار عمومی خواهد بود. البته اگر تعصب و عرق ملی را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که احتمال صعود ایران به مراتب کمتر از دیگر احتمالات گروه مرگ خواهد بود.
سناریوی دوم
تجربه جامجهانی قبلی نشان میدهد که مردم ایران درک درستی از فوتبال دارند و یا با نگاهی بدبینانهتر، از نظر فوتبال قانع هستند. در برزیل تیم ملی با 2 شکست، یک تساوی، فقط یک گل زده و 4 گل خورده از گردونه رقابتها حذف شد؛ درست مثل دورههای قبل اما اینبار همه از کیروش و تیمش راضی بودند. هیچکس به خود اجازه انتقاد نمیداد و همهجا صحبت از تعریف و تمجید بود. همین داستان با توجه به حضور پرتغال و اسپانیا در گروه ایران میتواند تکرار شود. یک تساوی مقابل مراکش و 2 باخت آبرومندانه مقابل اسپانیا و پرتغال میتواند محبوبیت کیروش در ایران را دوچندان کند. در این حالت هم گزینه اول فدراسیون فوتبال تمدید قرارداد با کیروش است اما مسلما با توجه به حذف تیم ملی، در صورت عدم توافق دست فدراسیوننشینها برای قطع همکاری با سرمربی پرتغالی بازتر خواهد بود. عدم صعود از مرحله گروهی و ناکامی چندین و چند ساله در جام ملتهای آسیا، بهانههای خوبی است که فدراسیون پروژه جدیدی را با یک مربی جدید کلید بزند. در این صورت انتقادها از فدراسیون چندان شدید و برنده نخواهد بود.
سناریوی سوم
مراکش تیمی کاملا فیزیکی است. این تیم در جام ملتهای آفریقا درحالی با اقتدار قهرمان شد که از نظر میانگین دوندگی بازیکنان در بین تیمهای قدرتی قاره سیاه هم در جایگاه نخست قرار گرفت. بازی اول ایران با مراکش است و مسلما بازی با این رقیب بد بدن میتواند انرژی تیم ملی را تا حد زیادی تخلیه کند. در این شرایط اگر با عینک بدبینی به 2 بازی بعدی تیم ملی مقابل اسپانیا و پرتغال نگاه کنیم باختهای سنگین چندان دور از ذهن نخواهد بود. در این صورت فدراسیون زیر بار درخواستهای نجومی کیروش نخواهد رفت و به احتمال زیاد جامجهانی پایان همکاری کیروش با فوتبال ایران خواهد بود، بدون آنکه منتقدان بتوانند کوچکترین انتقادی را به بدنه مدیریتی و اجرایی فدراسیون وارد کنند. یکی از اتفاقاتی که اخیرا رخ داده انتخاب کرانچار به عنوان سرمربی جدید تیم ملی امید است. انتخابی که شاید بیارتباط با سناریوی سوم نباشد. اختلاف شدید کیروش و کرانچار و در نقطه مقابل رابطه بسیار خوب این مربی کروات با هموطنش یعنی برانکو بر کسی پوشیده نیست. فدراسیون به خوبی میداند که با حضور کرانچار، نمیتوان تعاملی میان تیم ملی امید و بزرگسالان متصور بود. سخن را با طرح یک پرسش کوتاه میکنیم؛ آیا فدراسیون از حالا سناریوی سوم را برای تیم ملی متصور شده و با انتخاب کرانچار مقدمات بازگشت برانکو را به نیمکت تیم ملی فراهم کرده است؟ برانکو در ایران هم کارنامه خوبی دارد و هم محبوبیت و مسلما میتواند بعد از کیروش معقولترین انتخاب باشد.
سناریوی اول
درصورتی که تیم ملی کشورمان بتواند بزرگترین شگفتی جامجهانی روسیه را خلق کند، افتخار بزرگی به پای فدراسیون تاج نوشته خواهد شد اما مسلما به همان اندازه هم کار تاج و شرکا سخت خواهد شد. اگر ایران از گروه مرگ صعود کند و تاریخ را بنویسد، فدراسیون فوتبال فقط و فقط یک گزینه پیشروی خود خواهد داشت؛ تمدید قرارداد با کیروش و حفظ این مربی به هر قیمتی! کیروش همین حالا هم در فوتبال ایران به چهرهای کاملا محبوب تبدیل شده و اگر کاری کند کارستان، بیتردید فوتبالدوستان ایرانی هیچ مربی دیگری غیر از او را روی نیمکت تیم ملی قبول نخواهند کرد و هر اتفاقی غیر از تمدید قرارداد به معنای شکست فدراسیون مقابل افکار عمومی خواهد بود. البته اگر تعصب و عرق ملی را کنار بگذاریم، باید بپذیریم که احتمال صعود ایران به مراتب کمتر از دیگر احتمالات گروه مرگ خواهد بود.
سناریوی دوم
تجربه جامجهانی قبلی نشان میدهد که مردم ایران درک درستی از فوتبال دارند و یا با نگاهی بدبینانهتر، از نظر فوتبال قانع هستند. در برزیل تیم ملی با 2 شکست، یک تساوی، فقط یک گل زده و 4 گل خورده از گردونه رقابتها حذف شد؛ درست مثل دورههای قبل اما اینبار همه از کیروش و تیمش راضی بودند. هیچکس به خود اجازه انتقاد نمیداد و همهجا صحبت از تعریف و تمجید بود. همین داستان با توجه به حضور پرتغال و اسپانیا در گروه ایران میتواند تکرار شود. یک تساوی مقابل مراکش و 2 باخت آبرومندانه مقابل اسپانیا و پرتغال میتواند محبوبیت کیروش در ایران را دوچندان کند. در این حالت هم گزینه اول فدراسیون فوتبال تمدید قرارداد با کیروش است اما مسلما با توجه به حذف تیم ملی، در صورت عدم توافق دست فدراسیوننشینها برای قطع همکاری با سرمربی پرتغالی بازتر خواهد بود. عدم صعود از مرحله گروهی و ناکامی چندین و چند ساله در جام ملتهای آسیا، بهانههای خوبی است که فدراسیون پروژه جدیدی را با یک مربی جدید کلید بزند. در این صورت انتقادها از فدراسیون چندان شدید و برنده نخواهد بود.
سناریوی سوم
مراکش تیمی کاملا فیزیکی است. این تیم در جام ملتهای آفریقا درحالی با اقتدار قهرمان شد که از نظر میانگین دوندگی بازیکنان در بین تیمهای قدرتی قاره سیاه هم در جایگاه نخست قرار گرفت. بازی اول ایران با مراکش است و مسلما بازی با این رقیب بد بدن میتواند انرژی تیم ملی را تا حد زیادی تخلیه کند. در این شرایط اگر با عینک بدبینی به 2 بازی بعدی تیم ملی مقابل اسپانیا و پرتغال نگاه کنیم باختهای سنگین چندان دور از ذهن نخواهد بود. در این صورت فدراسیون زیر بار درخواستهای نجومی کیروش نخواهد رفت و به احتمال زیاد جامجهانی پایان همکاری کیروش با فوتبال ایران خواهد بود، بدون آنکه منتقدان بتوانند کوچکترین انتقادی را به بدنه مدیریتی و اجرایی فدراسیون وارد کنند. یکی از اتفاقاتی که اخیرا رخ داده انتخاب کرانچار به عنوان سرمربی جدید تیم ملی امید است. انتخابی که شاید بیارتباط با سناریوی سوم نباشد. اختلاف شدید کیروش و کرانچار و در نقطه مقابل رابطه بسیار خوب این مربی کروات با هموطنش یعنی برانکو بر کسی پوشیده نیست. فدراسیون به خوبی میداند که با حضور کرانچار، نمیتوان تعاملی میان تیم ملی امید و بزرگسالان متصور بود. سخن را با طرح یک پرسش کوتاه میکنیم؛ آیا فدراسیون از حالا سناریوی سوم را برای تیم ملی متصور شده و با انتخاب کرانچار مقدمات بازگشت برانکو را به نیمکت تیم ملی فراهم کرده است؟ برانکو در ایران هم کارنامه خوبی دارد و هم محبوبیت و مسلما میتواند بعد از کیروش معقولترین انتخاب باشد.