انتخاب/ سال 60ساعت شش بعدازظهر آقای مهندس [مهدی]بازرگان آمد. درباره اختلافات جاری ومشکلات موجود و جنگ و صلح و خیلی چیزهای دیگر، یک ساعت مذاکره کردیم.
به ایشانگفتم تا ما قدرت تصمیمگیری و انتصاب داشتیم، سعی کردیم، آقایان را در صحنه داشته باشیم،حتی بعد از استعفای ایشان و تجدید شورای انقلاب. ولی بعد از تشکیل مجلس، ما دیگرتصمیمگیر نبودیم و نیروهای تندتر خط امام، حاضر نبودند که محافظهکاری کنند و لیبرالها رادر پستهای کلیدی بپذیرند و فعلا تنها دوره دولت انقلابی خط امامیهاست. نهادهای انقلابی ومجلس و شورای قضائی و حزبالله حکومت لیبرالها را تحمل نمیکنند. بهتر است آقایان اگرحسن نیت دارند، دست از تضعیف بردارند و همکاری کنند.
ایشان گفتند که نهضتآزادی در صدد اسقاط دولت و تشکیل دولت نیست، ولی من گفتمآقای بنیصدر در صدد است و شما از ایشان حمایت میکنید و ایشان جوابی نداشتند که بدهند.
سال61
امروز پاسداران مجلس، هنگام ورود نمایندگان متهم به لیبرالیسم شعار مرگ بر آمریکا دادهبودند. آنها از این وضع ناراحت بودند و ظهر دکتر [کاظم]سامی، دکتر [یدالله]سحابی و مهندس[هاشم]صباغیان آمدند و از من چارهجویی کردند. تعدادی از علمای گرگان هم آمدند و از آقای[سیدمحمدکاظم]نورمفیدی امام جمعه شکایت داشتند. آقای [کاظم]اکرمی نماینده همدان هم آمد و از اختلاف سپاه ایلام با امام جمعه آنجا گفت.
ساعت دو به دفتر آقای خامنهای رفتم و فیلم مصاحبه قطبزاده را با ایشان و احمد آقا دیدیم.به توطئه قتل امام و مسئولان، براندازی حکومت و ارتباط با آقای شریعتمداری به وسیله[عبدالرضا] حجازی و [سیدمهدی]مهدوی و نیز درخواست اسلحه از فردی از حزب سوسیالیست فرانسه اعتراف کرده که قرار شد بخشی از مصاحبه پخش شود.
سال62
اول شب در جلسهایبا حضور آقای صیاد شیرازی، آقای رحیم صفوی، رئیس جمهور، نخست وزیر، وزیرخارجه واحمدآقا شرکت کردیم. گزارش عملیات والفجر یک را دادند. ضعف مدیریت و آموزش آشکاراست. عملیات ناموفق بوده و با شهدای فراوان و زخمیهای زیاد به جای اول برگشتهاند. دربارهبرنامههای بعدی صحبت شد. قرار شد تا شنبه آینده برنامهها را مشخص کنند و ارائه دهند.میگفتند دشمن در این عملیات 37 بار تک کرده و حدود 1/5 میلیون گلوله توپ و خمپاره انداختهاست. آخر شب به مجلس رسیدم و تا دیر وقت به انجام کارها پرداختم.
سال63
مهمان احمد آقا بودیم؛ امامهم شرکت فرمودند. بیشتر در مورد انتخابات بحث شد. امام فرمودند، بعضی از جاها که ائمه جمعهو روحانیون سرشناس دخالت کردهاند، ناموفق بودهاند و این را نشان استقلال فکری مردممیدانستند؛ نمونه بارز آن در اهواز، بندرعباس، آبادان، زرند، آشتیان، شیراز، تبریز، قم، سبزوار،یزد و خیلی جاهای دیگر است؛ گرچه اکثریت نمایندگان از روحانیون هستند و مخصوصا شکستجامعه مدرسین [حوزه علمیه قم]، معنادار است
سال64
شب آقای صیاد[شیرازی] آمد. گزارشی از علت تاًخیر در عملیات ارائه داد و برنامههای آینده را گفت. گفته میشود که فرماندهان اصلی سپاه مایل نیستند که در این طرح با او همکاری شود، اگر چه خودش چنین سوء ظنّی ابراز نمیکند. آخر شب آقازاده در یک گفتگوی تلفنی، برای کنترل نیروهای حزباللهی - که امروز خیلی شلوغ کرده بودند - استمداد کرد. به او گفتم که فردا در نماز جمعه، این مسأله مطرح میشود.
سال65
مغرب برای زیارت امام به دفترشان رفتم. نماز جماعت را با ایشان خواندم. حالشان رو به عادی شدن است، ولی موقع نماز هم سیم دستگاه کنترل قلب به بدنشان وصل بود و موقع بلند شدن دونفر کمکشان میکردند. بعد از نماز مدتی با ایشان صحبت کردم. گزارش تعیین آقای محسن رضایی به عنوان جانشین و وضع آقای صیاد و مراحل بعد را دادم. اظهار رضایت کردند. والده همراه با زن و دو دختر اخوی احمد آمدند. عیدی به بچهها دادم.
سال66
عصر آقای محسن رضایی آمد. گزارش وضع عملیات کربلای 10 و فتح 5 را داد و گفت طالبانیها، تحت فشار و ناراحتند و بهانه جوئی میکنند و از مشکلات آینده جنگ و نیاز به قاطعیت در خصوص بسیج امکانات کشور و استفاده از امکانات ارتش گفت
سال67
به مجلس رفتم. گزارش ها خبر از فشار بیشتر نیروهای عراقی به نیروهای ما در فاو و نزدیک شدن آنها به شهر و قطع پل ارتباطی ما روی اروند می داد و حدود ظهر به ما اطلاع دادند که نیروهای ما تصمیم به عقب نشینی از فاو را گرفته اند؛ خیلی متاثر شدم. چاره ای نداشتیم. اگر دستور مقاومت بیشتر می دادم، تلفات بیشتری را بایستی بپذیریم که نتیجه ای مطمئن هم نداشت1.
خبر رسید که آمریکا به دو سکوی نفتی نصر و سلمان حمله کرده و به آتش کشیده است. دستور داده شد که به سکوی نفتی امارات حمله کنند. پس از حمله ما یک یدک کش آمریکایی که در آنجا بود غرق شد و یک کشتی نفتی انگلیس آتش گرفت و سپس به دوکشتی نفتی دیگر هم در آن منطقه حمله کردیم. آمریکایی ها به ناوچه موشک انداز ما حمله کرده و آن را غرق کردند و چند نفر از خدمه آن شهید شدند
سال68
محسن از سفر چین برگشته بود. هنگام سحری خوردن رسید و مختصری از اخبار سفر را گفت. ساعت هشت صبح برای شرکت در مراسم روز ارتش به میدان آزادی رفتم. یگانهایی از همه نیروهای نظامی و انتظامی رژه رفتند و من صحبت کوتاهی کردم و آخر کار مصاحبهای با مجله صف [ارگان داخلی ارتش جمهوری اسلامی] داشتم . به مجلس آمدم.
ظهر آقایان دکتر [حسن] روحانی و [محمد علی] نظران آمدند و گزارش سفر محرمانه به چین را دادند. از نتیجه مذاکرات به طور نسبی راضیاند.
سال69
افطار با هیأت دولت، مهمان آقاى دکتر [حسن]حبیبى، [معاون اول رییس جمهور] بودیم. دکترولایتى، [وزیر امور خارجه] گفت که ژاپن اطلاع داده، پس از بررسى اوضاع ایران، بهدنبال سفر هیأت اقتصادى، آماده شرکت در بازسازى است. گفتم وزیران مربوطه پیگیرى کنند.
شب در دفترم ماندم. یاسر هم هنگام سحر از مراسم احیاء به دفتر آمد. مهدى و عفت هم قرار بود بیایند که نیامدند.
سال70
ساعت هفت صبح به پادگان ارتش رفتیم و در مراسم صبحگاه نیروهاى مسلح شرکت کردم و به مناسبت روز ارتش صحبت کوتاهى نمودم. بخشى از رژه را دیدیم. از آنجا برای افتتاح مرکز جدیدالتأسیس صداوسیما، در یکى از ارتفاعات باصفاى شهر رفتیم. بزرگترین استودیو تولید برنامه کشور، به همت متخصصان داخلى ساخته شده است.
سال71
گزارشها را آوردند. مسأله افغانستان در رأس است و به نظر مىرسد فارسها و شیعیان فعالترند. براى شرکت در مراسم روز ارتش به پایگاه نیروى دریایى رفتیم. سان و رژه و صحبت آقاى [علی] شمخانى، [فرمانده نیروی دریایی] و سرود « ای ایران» اجرا شد. سخنرانى کوتاهی داشتم.
با هلىکوپترها به میناب پرواز کردیم. در راه استاندار و آقاى بخشى، مدیرکل سازمان آب استان توضیحات دادند. دشت میناب از شبکه خوب آبیارى سد میناب بهره مىگیرد، ولى به خاطر کوچک بودن قطعات زمین، بازدهى خوبى ندارند.