خبرآنلاین/ متن پیش رو در خبرآنلاین منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
روسای جمهور سه کشور ایران، روسیه و ترکیه، هفته گذشته، در آنکارا دور یک میز نشستند تا آخرین دستاوردهای مذاکرات برای حل بحران سوریه را مرور کنند. در حالی که غرب در روند گفت و گوهای ژنو برای حل بحران سوریه، به بن بست رسیده بود، گفت و گوهای محور مسکو، تهران و آنکارا با روند مناسبی در حال پیشروی است و این روند شاید، خود، تحول مهمی در حل بحران سوریه باشد. در این باره با ابراهیم فراهانی، کارشناس مسائل خاورمیانه گفت و گو کرده ایم که از نظر می گذرانید:
می توان به چشم انداز نشست سه جانبه آنکارا با حضور سران ایران، روسیه و ترکیه امیدوار بود؟
این نشست در آنکارا در حقیقت نشست دوم سران سه کشور در مورد سوریه بود. قرار است نشست سوم نیز در تهران برگزار شود، این روند باعث شکل گیری بلوکی متشکل از سه کشور روسیه، ایران و ترکیه شده است. برای اولین بار این نشست، بدون در نظر گرفتن همکاری با غرب شکل گرفته و اهمیت این مسئله از این لحاظ است که سه کشور به دنبال تلاش برای نزدیک کردن منافعشان به همدیگر این روند را پیش می برند و برای منافع مشترک وارد یک بلوک شدند. در این مسیر هشت دوره گفت و گوی آستانه را داشتیم، دو دوره سوچی و دومین دوره سران نیز در آنکارا برگزار شد.
این بلوک چند خاصیت و چند منفعت برای این سه کشور دارد:
اولاً باعث شد که روند تنش سوریه به شکل بسیار فاحشی کاهش پیدا کند و اصلا مذاکرات آستانه برای کاهش تنش در مناطق بحرانی سوریه بود، مبارزه با داعش شکل جدیدی گرفت در صورتی که تکفیری ها پش از آن از مرزهایی که ترکیه بر آن کنترل داشت، حمایت مالی، نظامی، تسلیحاتی می شدند و وارد سوریه می شدند. این روند بسته شد و ترکیه به همین دلیل وارد گفت و گوهای آستانه شد و وارد شدن آن به این بلوک موثر بود.
اما این بلوک یک مشکل بسیار بزرگی که داشته و تاکنون هم حل نشده، اینکه آیا ترکیه به تمامیت ارضی سوریه متعهد است یا نه. این اولین مشکل است که در حمله ترکیه به عفرین منعکس شد و سخن از تابعیت عفرین به استان اسکندرون به میان آمد و ترکیه در این رابطه سعی می کند این منطقه را به صورت یک حالت خودمختاری در آورد در حالی که ترکیه میتوانست با دولت سوریه برای مبارزه با پ.ی.د همکاری کند. اما دومین مشکلش این است که غیر از اینکه به تمامیت ارضی سوریه در عمل متعهد نیست، در سخن و عمل، دولت اسد را به رسمیت نمیشناسد. این دومین مشکل روند این بلوک است که با این روند از پیچیدگی بحران سوریه کاسته نمیشود و در دوران پساداعش نیز فضا به سمت حلشدن نمیرود و در این باره ترکیه هم دلایل خود را دارد.
دلیل این موضع متناقض ترکها چیست؟
ترکیه از سال 2014 وارد ائتلاف به رهبری آمریکا شد و میخواهد در عین حال تاثیر و حضور خود را در سوریه داشته باشد، چون ائتلاف به رهبری آمریکا، دولت اسد را به رسمیت نمیشناسد و ترکیه یک بازی دوگانه ای را انجام میدهد که هم در آن ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا حضور داشته باشد، هم در این بلوک با ایران و روسیه همراه باشد؛ از همین روست که دولت اسد را به رسمیت نمیشناسد.
روند این مذاکرات را چطور می بینید؟ همزمان با نشست سه جانبه، گفت و گوهای دوجانبه هم بین سه کشور شکل گرفته است. این نیز می تواند بر این روند تاثیر مثبتی بگذارد؟
باید گفت که روند این مذاکرات به کاهش تنش کمک کرده است و از نتایج نشست اعلام آمادگی سه جانبه برای بازسازی سوریه و شکل گیری برنامههایی در این روند است. این مسئله با خالیشدن مناطق حساس از تکفیریها و آزادسازی غوطه شرقی دمشق از تهدید معارضان نظامی می تواند شکل گیرد. و نکته بعدی این است که در این بلوک درست است سوریه بهعنوان کانون بحثهای سیاسی است، اما روابط دوجانبه، یعنی روسیه با ترکیه، روسیه با ایران، ایران با ترکیه، ایران با روسیه، اینها رویکردها و اهدافی غیر از سوریه هم دارند و این می تواند تاثیرش را در سوریه نیز بگذارد.
بده بستان های دبگری وجود دارد که بر معادلات تاثیر دارد؟
روسیه وقتی در عفرین اجازه عملیات شاخه زیتون را به ترکیه میدهد، به این دلیل است که منافع دیگری در مناطق دیگر دارد؛ مخصوصا در تنگه داردانل و بسفر، همچنین در انتقال گاز به اروپا، منافع مشترک در دریای مرمره و هم دریای مدیترانه، در اروپا، در بالکان، در قفقاز و آسیای مرکزی وجود دارد؛ این همکاریها می تواند باعث شود کارت سوریه مورد معامله روسیه و ترکیه قرار بگیرد. اما کلا این روندی که در آنکارا شکل گرفته، روند مثبتی بوده است، اما در دوران پساداعش هنوز در یک مرحلهای مانده است و پیشرفتها کندتر شده است. تا قبل از بین رفتن داعش و هیمنه آن روند گفت و گو ها کارایی بسیار بالا داشت، اما در دوران پساداعش چون بحث سهمخواهی و بحث منافع به میان میآید، و در این دوره ترکیه وارد حمله نظامی به عفرین شده است، این باعث شده است این روند با پیچیدگی هایی همراه شود و توسعه گفت و گوها به صورت کند پیش برود که این هم ملزومات دوره پسا داعش است. البته جمهوری اسلامی اولین هدفش دولت اسد بوده، دومین هدفش تمامیت ارضی سوریه است که با حرکات ترکیه شاید مقداری منافات داشته باشد، مخصوصا با اینکه آمریکا نزدیک 30 درصد از خاک سوریه را اشغال کرده است.