فرارو/ متن پیش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
پرداختن به این سوال که «قوه عاقله در نظام سیاسی آمریکا کجاست؟» یک مقدمه نظری نیاز دارد. یکی از ویژگیهای نظام سیاسی آمریکا این است که این نظام بیشتر مبتنی بر چانه زنی است تا تاثیرپذیری از افکار عمومی. به این ترتیب قوه عاقله آمریکا بیشتر از اینکه تابع روندهای شفاف و دموکراتیک باشد متاثر از چانه زنی و لابیگری در مراکز قدرت این کشور است. ممانعت قوه عاقله آمریکا به این بستگی دارد که نتیجه چانه زنیها در مراکز قدرت چیست. آنچه تا کنون باعث شده ترامپ از برجام خارج نشود همین چانه زنیها بوده است.
جان بولتون ظاهرا قرار است نمادی از جنون روسای جمهور جمهوری خواه آمریکا باشد. پیش از این او را با اظهارات جنگ طلبانهاش در زمان ریاست جمهوری بوش میشناختیم و حالا کسی است که قرار است به رئیس جمهور جنجالی امروز آمریکا مشاوره بدهد. در کنار او مایک پمپئو به عنوان وزیر خارجه جدید آمریکا معرفی شده است. او هم ارادتی به برجام و مذاکرات هستهای ندارد. این دو در کنار نیکی هیلی که برای گرفتن یک قطعنامه شورای امنیت علیه تهران در تکاپوست نشانهای ترکیبی را تشکیل میدهند که نمایانگر ایمان به خواسته باطنی ترامپ یعنی پاره کردن برجام است. اما آیا اقدامات تیم جدید ترامپ منجر به همان سرنوشت فعالیتهای تیم قبلی او میشود یا آنکه باز هم قدرت قوه عاقله ساختار آمریکا بیشتر از دولتمردان خواهد بود؟
ترکیبی جنون آمیز
از همان موقع که ترامپ گفت که برای آخرین بار برجام را تایید میکند و دیگر حاضر نیست با شرایط موجود در این توافق بینالمللی باشد مشخص بود که سال ۹۷ سال سختی برای ایران و دیپلماسی آن است. ترامپ از زمان روی کار آمدن خود دشمنی اش را با برجام نشان داده بود. طی ماههای اخیر به رغم آنکه به برجام خدشهای وارد نشد، اما تمام تلاش خود را به کار گرفت تا فشار به ایران را از ناحیه موضوعات دیگری مثل پرونده موشکی اعمال کند. نیکی هیلی، سفیر آمریکا در سازمان ملل در این راستا تلاش خود را به کار گرفت و به عنوان چهرهای ضدایرانی خود را به نمایش گذاشت؛ تا جایی که به عنوان جایگزین رکس تیلرسون وزیر خارجه سابق آمریکا مطرح شد. هیلی وزیر امور خارجه آمریکا نشد، اما دو چهره ضدایرانی دیگر سمتهای ارشد کاخ سفید را به دست گرفتند تا پازل ضدایرانی ترامپ تکمیل شود.
ترامپ بعد از رکس تیلرسون، مایک پمپئو را به عنوان دومین وزیر خارجه خود معرفی کرد. مسئولیت قبلی او یعنی ریاست سیا در کنار مواضع ضدبرجامیاش میتواند نشانهای از به خطر افتادن برجام باشد. پمپئو در آمریکا به عنوان فردی تندرو شناخته میشود که در زمان مذاکرات هستهای حامی حمله به ایران بود. خطر روی کار آمدن پمپمئو در وزارت خارجه آمریکا زمانی جدی احساس میشود که نگاهی به حکم دیگر ترامپ بیندازیم. جان بولتون کسی است که در دوران ریاست جمهوری جورج بوش صاحب صندلی نیکی هیلی در سازمان ملل بود. او هم مانند هیلی جنون بوش را در چهره سیاسی خود داشت. از آن دوران کافی است این جمله جورج بوش را به یاد بیاوریم که ایران محور شرارت است. طراح این جمله که هنوز در یاد ما ایرانیها مانده، جان بولتون است. بولتون از طرفداران منافقین و همچنین حمله نظامی به ایران است و حالا ترامپ او را به عنوان مشاور امنیت ملی دولت آمریکا تعیین کرده است.
انتقاد به تند شدن زبان دیپلماتیک آمریکا
این انتصابها گواه از آن دارد که ترامپ از این پس با کشورهای طرف حساب خود از جمله ایران با زبانی سختتر سخن میگوید. این تند شدن زبان هم در عرصه بین المللی و هم در داخل آمریکا با واکنشهایی رو به رو بوده است. از جمله جیمز استاو ریدیس، فرمانده پیشین ناتو درباره دو انتصاب اخیر ترامپ هشدار داده و گفته که این انتصابها به افزایش تنش در خارج از آمریکا و همچنین اتخاذ سیاست خارجی خصمانهتر منجر میشود.
«اِد مارکی» عضو کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در پیامی توئیتری با اشاره به مواضع افراطی بولتون علیه ایران و کره شمالی نوشت: انتصاب او خطری بزرگ برای مردم آمریکا است. «کریس مورفی» دیگر عضو این کمیته در توئیتی با بیان اینکه بولتون طرفدار پرشور حمله پیشگیرانه به ایران و کره شمالی است، از انتصاب او به مقام مشاور امنیت ملی کاخ سفید ابراز شگفتی کرد.
«برنی سندر» سناتور مستقل از ایالت ورمونت، با اشاره به نقش بولتون در حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، نوشت: در سال ۲۰۰۵ او افراطیتر از آن بود که به عنوان سفیر آمریکا در سازمان ملل منصوب شود و اکنون نیز بی تردید فرد نامناسبی برای سمت مشاور امنیت ملی است. «کریستوفر کونز» دیگر سناتور آمریکایی با ابراز تاسف از اخراج مک مستر، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا مواضع بولتون در قبال ایران و کره شمالی را در بهترین حالت «تهاجمی» و در بدترین حالت «خطرناک» توصیف کرد.
قوه عاقله نظام سیاسی آمریکا کجاست؟
در این میان این سوال مطرح میشود که آیا با وجود همه این انتقادات و ابراز نگرانیها در ساختار سیاسی آمریکا راهی برای ایستادن در برابر رئیس جمهور که اختیارات بسیار گستردهای دارد نیست؟ ساختاری که به نظر نمیرسد خیلی موافق تندروریهای ترامپ باشد چرا که همین چند ماه پیش به رغم آنکه رئیس جمهور تصمیم گیری درباره برجام را به کنگره واگذار کرده بود، کنگره هیچ گونه تصمیمی نگرفت؛ اقدامی که نشان میداد نمایندگان کنگره مصلحت را بر حفظ برجام میدانند.
رحمن قهرمان پور، کارشناس سیاست خارجی به فرارو میگوید: پرداختن به این سوال که «قوه عاقله در نظام سیاسی آمریکا کجاست؟» یک مقدمه نظری نیاز دارد. یکی از ویژگیهای نظام سیاسی آمریکا این است که این نظام بیشتر مبتنی بر چانه زنی است تا تاثیرپذیری از افکار عمومی. به این ترتیب قوه عاقله آمریکا بیشتر از اینکه تابع روندهای شفاف و دموکراتیک باشد متاثر از چانه زنی و لابیگری در مراکز قدرت این کشور است. ممانعت قوه عاقله آمریکا به این بستگی دارد که نتیجه چانه زنیها در مراکز قدرت چیست. آنچه تا کنون باعث شده ترامپ از برجام خارج نشود همین چانه زنیها بوده است.
ترامپ لابیهای یک سال گذشته را به نفع خروج از برجام نمیداند
این کارشناس مسائل بینالملل ادامه میدهد: ترامپ فکر میکند لابیهایی که تا کنون صورت گرفته به نفع خروج از برجام نبوده و اتفاقا خروج از برجام را به تعویق انداخته است. او احساس میکند که اگر بتواند فرآیند لابی را به نفع خروج از برجام هدایت کند، میتواند از برجام خارج شود. ترامپ اکنون میخواهد مراکز قدرت و چانه زنی قدرتمند را در خروج از برجام با خود همراه کند. در حالی که در یک سال گذشته عمدتا دنبال این بود که با ظرفیت شحصی خودش از برجام خارج شود. وقتی ترامپ متوجه شد که مراکز لابی با ترامپ در خروج از برجام همراهی نمیکنند به چینش مهرههایی روی آورد که در وزارت خارجه یا در جاهای دیگر بتوانند هزینه خروج از برجام را در مراکز قدرت توزیع کنند.
سنا و کنگره تا حدی با ترامپ مخالفت میکنند
این تحلیل گر مسائل بین الملل میگوید قوه عاقله آمریکا روی کاغذ میتواند جلوی ترامپ را بگیرد. ترامپ در یک سال گذشته هم نتوانست خواسته شخصی اش یعنی خروج از برجام را عملی کند. اما ترامپ حالا مجموعه قدرتمندی را تشکیل میدهد تا بتواند هزینه خروج از برجام را در بین مجموعه توزیع کند و این تیم بتواند کنگره، افکار عمومی آمریکا و جامعه جهانی را متقاعد کند که خروج آمریکا از برجام ضروری است. ترامپ در یک سال گذشته تصور میکرد به خاطر اختیارات وسیعش و همراهی کنگره خواهد شد. اما چنین اتفاقی نیفتاد. او یک بار توپ خروج از برجام را به زمین کنگره انداخت، اما کنگره به این حرکت پاسخ نداد. او به تیلرسون فشار میآورد، اما تیلرسون هم با او همراهی نکرد. او اکنون از تیم لابی قدرتمند کمک میگیرد که خواسته شخصی خودش را با کمترین هزینه ممکن عملی کند.
قهرمان پور در ارتباط با تاثیر نمایندگان سنا و کنگره در انتصابهای نیز میگوید: نمایندگان سنا یا کنگره بر روی کاغذ میتوانند مانع از انتصابهای ترامپ شوند. طبق قانون داخلی آمریکا، کنگره میتواند جلسه پرسش و پاسخ برگزار کند و تا حدی میتواند مانع انتصابها شود. اما آنها هم مثل نمایندگان بقیه جاهای دنیا دوست دارند که دوباره به عنوان نماینده سنا یا مجلس نمایندگان انتخاب شوند. به این ترتیب آنها تا یک میزان مشخصی با این انتصابها مخالفت میکنند. از یک جایی به بعد احساس میکنند که مخالفت هایشان یا فایدهای ندارد و یا آنکه هزینه بیشتری در پی خواهد داشت.