شرق/ متن پیش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمد ایرانی.مدیرکل خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت خارجه| با اطمینان میتوان گفت اخبار نظام بینالملل در سال جاری متوجه منطقه بسیار مهم و استراتژیک خاورمیانه بود. آنچه میتوان به صراحت به آن اذعان کرد، این است که به دلیل اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی خاورمیانه دینامیک تحولات در دو حوزه سیاسی و امنیتی در این منطقه به هم خورد. کانون بحران منطقه که به نوعی بسیاری از بازیگران خرد و کلان را به خودش مشغول کرد، منازعات سوریه و سپس یمن بود و همچنان این محوریت دیالکتیکی وجود دارد.
یکی از نکتههای مهم هارتلند خاورمیانه، ورود و نقشآفرینی بازیگران مختلف است که هر کدام به طور طبیعی منافع و سهمخواهی خود را دنبال میکنند. هر چه بازیگران بیشتری وارد صحنه شوند، افق تیرهتر و سرنوشت منازعات پیچیدهتر رقم خواهد خورد. سهم بازیگران بینالمللی در این بحرانها و این رویاروییها به اندازه بازیگران منطقهای و محلهای نبوده است. یک بار دیگر به اتفاق صحنه را مرور میکنیم:
در خلال سال ٩٦ در حوزه نظامی وضعیت بحرانی دولت مرکزی سوریه نسبت به گذشته بهبود یافت. دیگر بحث کنارهگیری بشار اسد با فشار نظامی منتفی شد، اگرچه تلاشها برای حذف او از طرق سیاسی و فشار نرم همچنان ادامه دارد.
همچنین پیشرویهای ارتش سوریه و متحدانش توانست بخشهای زیادی از خاک این کشور را برگرداند و حوزههای مرکزی و جنوبی را به سود خود تثبیت کند که به همین لحاظ در مذاکرات سیاسی سهم خود و همپیمانانش افزایش یابد و دست برتر را پیدا کنند.
اما این را هم میدانیم که رویارویی در صحنه سوریه صرفا منازعه نظامی نیست. در محور سیاسی، بازیگران غیرمنطقهای در قیاس با گذشته به مراتب فعالتر شدهاند. ایالات متحده آمریکا و برخی دولتهای اروپایی که تا پیش از این سهم زیادی در تحولات سیاسی سوریه نداشتند، بهویژه در ششماهه دوم سال ٩٦ تلاشهای زیادی در زمینه نقشآفرینی سیاسی مربوط به پرونده سوریه کردند و هر چه آمریکاییها در مذاکرات خود با روسیه از موضع بالاتر نسبت به گذشته این تحولات را دنبال کردند، فرانسویها با ارائه طرحهایی درصدد جذب بیشتر مخالفان دولت و البته با نیمنگاهی به همپیمانان دمشق برآمدند که البته خودشان آن را مدیون سیاستهای رئیس جدید یعنی آقای امانوئل مکرون میدانند.
به هر صورت با دخالت نظامی ترکیه در عفرین سوریه، بار دیگر وضعیت در شمال این کشور دستخوش تحول شده و وضعیت نامعلومی را به نمایش گذاشته است. احتمال گرفتاری ترکها که منافع سیاسی خود را ملتزم به محور ایرانی_روسی میدانند، در محور نظامی این گرفتاری احتمالی وارد بود.
شمال سوریه و بخشهای کردنشین آن دچار شرایط پیچیدهای شده که البته کمترین نقش را در آن دولت مرکزی دارد. استمرار این روند افق تحولات را بیش از گذشته تیره و تار نشان میدهد؛ پس باید گفت هر چه در صحنه میدان، اوضاع و احوال ارتش همراه با همپیمانان روسی و ایرانی خود امید را به این محور بازگردانده، اما در صحنه سیاسی وضعیت همچنان پیچیده و مبهمتر از گذشته است.
بحران سوریه بحرانی نیست که در آن فقط یک طرف تعیینکننده نهایی باشد. در واقع رسیدن به ساحل ثبات و بازگشت آرامش به تمامی جغرافیای سوریه نیازمند ارادهای جمعی است، ارادهای که حتما قادر نخواهد بود از طریق لولههای تفنگ خود را بر سرنوشت سوریه تحمیل کند، بلکه حاصل توافق و تفاهم سیاسی است. بنابراین باید راهی طولانی در پیش باشد.