انوار طاها/ در پاسخ به بخش اول سوال باید بگوییم که: وسواس از قدیمی ترین اختلالات شناخته شده روانی است که بین مردم از شیوع نسبتا بالایی برخوردار است.

این بیماری به لحاظ عوامل آن بسیار پیچیده و متنوع است و درمان آن ممکن، ولی دشوار می نماید، مگر این که شخص مبتلا واقعا بخواهد علاج شود و به روش درمانی آن پاسخ صحیح دهد.
این بیماری از آن جهت که هم به عنوان یک بیماری روان تنی شناخته شده است و هم زمینه ساز بسیاری از انحراف های دینی در انسان است، دارای روش های درمانی متعدد است؛ مانند درمان دارویی، مشاوره و درمان روانی و توصیه های دینی.

برای مبارزه با این بیماری برخی از روش های کلی وجود دارد که در این قسمت به آن ها اشاره می نماییم:
مهم ترین و مؤثرترین راه درمان وسواس، بی توجهی به پیام های آن و عدم پاسخ دهی عملی به آن است. این بیماری در صورتی ادامه می یابد و تشدید می شود که به نداهای درونی آن که مبتنی بر تکرار عمل، یا دقت بی مورد و یا قضاوت غیر منطقی و افراطی نسبت به امور است، پاسخ دهی عملی شود. برای مقابله با این حالت بهترین راه، بی اعتنایی به این پیام ها و ترتیب اثر ندادن به آن ها است. اگر مدتی این روش عملی شود، به طور قطع از شدت ابتلا به آن کاسته خواهد شد.

یکی دیگر از روش ها تقابل به ضد می باشد، مثلا برای کسانی که از آلودگی و نجاست هراس دارند و این هراس منشا اضطراب و وسواس در آن ها شده است، آلوده سازی عمدی شخص توسط خود او یا دیگران، از راه های درمان و رفع حساسیت به این امر است. اگر این روش با تکرار تحمل شود به طور قطع موثر خواهد بود.
البته بیماری وسواس چون دارای ریشه های هورمونی است و با فعالیت های هورمونی بدن نیز در ارتباط است، پزشکان با تجویز داروهایی سعی می نمایند فعالیت های هورمونی بدن را متعادل سازند و از این طریق کمک می کنند تا فرد بتواند راحت تر با این مشکل طرف شود و آن را از خویش براند.

در برخی روایات از وسواس به عنوان وسوسه ای از سوی شیطان یاد شده است. به عنوان مثال نزد امام صادق (ع) شخصی را به عقل و درایت نام بردند و گفتند او وسواس دارد، حضرت فرمود: چگونه عاقل است که شیطان را اطاعت می کند؟
از همین رو به خدا توکل نموده و به خودتان تلقین کنید که «وسواس» یک نوع کار شیطانى است و باید هر چه زودتر دست از آن بردارم.

در پایان برای رفع این مشکل توصیه می کنیم که:
اولا: مسائل شرعی را طبق رساله مرجع تقلید خود به نحو صحیح فراگرفته و دقیقا بر اساس آن چه ذکر گردیده عمل نمایید.
ثانیا: کتاب هایی که در این زمینه به نگارش در آمده را مطالعه کنید مانند «شناخت و درمان وسوسه و وسواس» نوشته محمود ارگانى بهبهانى از انتشارات مجمع ذخایر اسلامى.«وسواس و درمان آن» نوشته آیة الله مظاهرى.
ثالثا: پیامدهای منفی این بیماری را با خود یادآوری نمایید؛ مانند از بین رفتن تمرکز فکرى و اختلال در امور زندگى و بازماندن از انجام تکالیف شرعى
خوب است بدانید خوشبختانه از سوی معصومین علیهم السلام در این زمینه دستورالعمل هایی ذکر گردیده که به دو نمونه از آن ها اشاره می نماییم:
مردى خدمت رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله رسید و عرض کرد یا رسول اللَّه به شما از بلاى وسوسه که در نماز بدان گرفتار گشته ‏ام شکایت مى‏ کنم تا آن جاست که بیش تر اوقات نمى‏ فهمم چند رکعت خوانده ‏ام، زیاد خوانده‏ ام یا کم. حضرت فرمود: هر گاه خواستى وارد نماز شوى انگشت سبّابه دست راست خود را بر ران چپ خود بگذار و فشار ده و بگو:«بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ تَوَکَّلْتُ عَلَى اللَّهِ أَعُوذُ بِاللَّهِ السَّمِیعِ الْعَلِیمِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ» (از خداوند و از نام او یارى می جویم، و به خداوند توکّل می کنم و پناه می برم به خدایى که شنوا و دانا است از شرّ شیطان رانده‏ شده درگاه الهى) پس (چون‏ این کلمات را بگویى) شیطان را می کشى و زجرش می کنى و از خود می رانى.»[1]
در روایت دیگری پیامبر خدا ( صل الله علیه و آله ) برای در امان ماندن از وسواس به حضرت علی علیه السلام خواندن آیه 45 و 46 سوره اسرا را توصیه فرمودند:«إِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً وَ جَعَلْنا عَلى‏ قُلُوبِهِمْ أَکِنَّةً أَنْ یَفْقَهُوهُ وَ فِی آذانِهِمْ وَقْراً وَ إِذا ذَکَرْتَ رَبَّکَ فِی الْقُرْآنِ وَحْدَهُ وَلَّوْا عَلى‏ أَدْبارِهِمْ نُفُورا»[2]

پی نوشت :
[1] - الکافی، ج‏3، ص 358؛ من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص 338؛ بحارالانوار، ج‏85، ص 238
[2] - اسراء (17)، آیه 46 و 45
کتاب پرسش ها و پاسخ های نماز، سید حسن موسوی (مرکز تخصصی نماز)