انتخاب/ سال60:در ساعت‌ هشت‌ ونیم‌ به‌دیدن‌ فدائیان‌ اسلام‌ در هتل‌ آبادان‌ رفتم‌؛ اکثر مجروحان‌ از [نیروهای‌] فدائیان‌ بودند که‌ بخشی‌از جبهه‌ ذوالفقار را اداره‌ می‌کردند.

در مجموع‌ آنچه‌ که‌ از رشادت‌ و ایثار مدافعان‌ این‌ جبهه ‌سرنوشت‌ ساز شنیده‌ بودم‌ کمتر از حقایق‌ ملموس‌ صف‌ و میدان‌ آبادان‌ و خرمشهر است‌.
‎من‌ قبل‌ از انقلاب‌ و پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ بارها به‌ این‌ جزیره‌ آمده‌ بودم‌ و مقایسه‌ آن‌رونق‌ و آبادی‌ با این‌ خرابی‌ و غربت‌ به‌ شدت‌ آزرده‌ خاطرم‌ کرد. گرچه‌ مردانگی‌ و مقاومت ‌نیروهای‌ انقلاب‌ امید آفرین‌ است‌ و نوید آینده‌ای‌ درخشان‌ می‌دهد.
‎سپس‌ با هلیکوپتر به‌ ماهشهر برگشتیم‌ و از آنجا با اتومبیل‌ به‌ اهواز آمدیم‌. ظهر به‌ دشتهای ‌وسیع‌ و هموار ولی‌ بایر خوزستان‌ رسیدیم‌. آب‌ فراوان‌ و هرز آن‌، مایه‌ حسرت‌ شد. بعد از نماز، ناهار و استراحت‌ به‌ پادگان‌ حمیدیه‌ نزدیک‌ سوسنگرد رفتیم‌. قرارگاه‌ لشکر 16 قزوین‌ رابازدید کردیم‌ و در مسجد پادگان‌ برای‌ سربازان‌ صحبت‌ کردم. آنها شعارهای‌ داغی‌ به‌ نفع‌ خط امام‌ دادند. فکر می‌کنم‌، فرماندهان‌ از عکس‌العملهای‌ بعدی‌ آقای‌ بنی‌ صدر وحشت‌ داشتند.

سال61
عصر احمدآقا آمد و گفت‌ امام‌ از زیاد شدن‌ مالیات‌ در بودجه‌ ناراضیند. آقای‌ [حسین‌]نمازی‌[وزیر امور اقتصادی‌ و دارائی‌] آن‌ را به‌ گردن‌ کمیسیون‌ [برنامه‌وبودجه‌] مجلس‌ انداخته‌ است‌.توضیح‌ دادم‌ که‌ کمیسیون‌ برنامه‌ و بودجه‌ خیلی‌ افراط کرده‌ بود ولی‌ مجلس‌ قسمت‌ عمده‌ آن‌ راحذف‌ و تعدیل‌ کرد. 

سال62
مقداری‌ با آقای‌ موسوی‌ اردبیلی‌ درباره‌ وضع‌ کشور، آینده‌ انقلاب‌، مشکلات‌ و امکانات‌ صحبت‌ کردیم‌. سپس‌ مقداری‌ در فضای‌ باغ‌ قدم‌ زدیم‌. دو زندان‌ در دو گوشه ‌باغ‌ وجود داشت‌؛ مردانه‌ و زنانه‌. از اینکه‌ در کنارمان‌ وجود جمعی‌ محبوس‌ را احساس‌ می‌کردم‌،دلم‌ افسرده‌ و گرفته‌ شد.ملاقاتی‌ با اعضای‌ شورای‌ منطقه‌ای‌ سپاه‌ داشتم‌. از بروز خط محافظه‌کاری در رأس‌ سپاه‌ گله‌ داشتند و طرفداری‌ از بینش‌ خط امامی‌ ها می‌کردند. از اینکه‌ تحت‌ فشار قرار شده‌ که‌ دراختلاف‌ بین‌ دو بینش‌ اقتصادی‌، بی‌طرف‌ باشند، ناراضی‌ بودند.

سال63
آقای‌ دکتر [عبدالله‌]جاسبی‌ آمد. گزارشی‌ از وضع‌ دانشگاه‌ آزاد اسلامی‌ و حزب‌جمهوری‌ اسلامی‌ داد و در مورد انتقاداتی‌ که‌ به‌ ایشان‌ متوجه‌ کرده‌اند، از خود دفاع‌ کرد. تذکرات‌ ونظراتی‌ دادم

سال64
احمدآقا پیش از ظهر آمدگفت نظر امام این است که تا این وضع و امکان حمله هوایی عراق به تهران ادامه دارد، غیر از من و آقای خامنه‏ای کسی به نماز جمعه نرود، زیرا ممکن است که در هنگام بحران، نتواند از عهده اداره خطبه‏ها برآید

سال 65
عصر احمدآقا آمد. درباره احتمال دخالت خطوط سیاسی در پرونده انفجار نخست‌وزیری، لزوم اجرای عدالت، مشکلات تضاد ارتش و سپاه، پیشنهاد ادغام نیروی زمینی ارتش در سپاه، مطرح شدن سپاه به عنوان نیروی زمینی ارتش و حفظ دو نیروی هوایی و دریایی، ضعفهای قوه قضائیه و لزوم تقویت شورای [عالی] قضائی بحث شد.
شب آقایان [علی]شمخانی و [محسن] رفیق‌دوست آمدند. از عملکرد سپاه و تداوم عملیات والفجر9 گله کردم و گفتم شما کار را شروع کردید و آن را ناقص به دست ارتش دادید و خودتان را عقب کشیدید و اهمیت لازم را به موضوع ندادید و عراق بخشی از شکست خود را جبران کرده و ارتش تحقیر و فتح مخدوش شده‌است1.
پیشنهاد گسترش واحدهای سپاه را داشتند. گفتم وضع موجود را تقویت کنند. پیشنهاد تعویض [سرلشکر صیاد شیرازی] فرمانده نیروی زمینی را داشتند، گفتم طرحتان را بیاورید. در مقابل اشکالات پاسخی نداشتند. شام را با مهدی حاضری خوردیم

سال66 
عصر آقای ]فخرالدین[ حجازی نماینده تهران آمد. گلدانی هم آورد. گزارشی از وضع هند، پاکستان و بنگلادش داد.از من خواست که به نفع جناح خودشان در مقابل جناح مقابل موضع بگیرم. ایشان را دعوت به اتحاد کردم و گفتم نقش من باید ایجاد وحدت باشد، نه دامن زدن به تفرقه. از عدم کمک من به خودش، مطابق معمول گله کرد و توصیه به دلجوئی از آقای سید هادی خامنه‌ای داشت.

سال67
آقای [ میرحسین موسوی] نخست وزیر، تلفنی گفت چون امروز عراق شرارت نداشته، خوب است ما [زدن شهرهای عراق را ] متوقف کنیم.شب احمد آقا آمد. او بر قاطع برخورد کردن و پذیرفتن عواقب جنگ شهرها، حتی با تعطیل کردن مدارس و خلوت کردن تهران و... تأ کید داشت.
محسن، گزارش بررسی گروه موشکی [صنایع] سپاه [شهید همت] را از قطعات موشک های عراقی آورد که تفاوت‌هایی با اظهارات قبلی آنها دارد و هنوز هم احتمال تغییر نظریه می رود

سال68 
انتقادات امام علیه ممنوعیت حجاب در دانشگاه‌های ترکیه به دنبال نامه یکصدوپنجاه نماینده مجلس و اخطار وزارت خارجه، زمینه را برای تیرگی روابط ایران و ترکیه دارد فراهم می‌کند.

سال69 
محسن[هاشمی، رییس دفتر بازرسی‌ویژه‌ رییس‌جمهور]، ایراداتى به سبک مدیریت کیش و مبهم بودن معیارها و مقررات داشت.فهیمه خانم،[دختر امام و رییس جمعیت زنان جمهوری اسلامی]، براى تشکّل «جمعیت زنان» کمک دولتی مى‌خواست؛ گفتم اگر بخواهد به صورت یک حزب عمل کند و طرفدار یک جناح سیاسى باشد، نمى‌توانیم کمک از دولت بکنیم.

سال70 
از دفتر رهبرى تلفن کردند که امشب جلسه معمول هفتگى برقرار است. به خاطر مرخص کردن محافظانم در ایام تعطیل، نمیشود شرکت کرد. جلسه فردا شب را هم تعطیل کردیم.

سال71
میدان بزرگِ در دست ساخت میوه و تره‌بار تهران را دیدم. مشاور طرح و [آقای غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران گزارش دادند. این میدان در 270 هکتار زمین و 250 هزار مترمربع زیر بنا، با خدمات کامل، سردخانه، بانک و... درحال ساخت است. با ماشین به محل پارک [ و فرهنگسرای] بهمن رفتیم. کشتارگاه قدیم تهران را به پارک زیبایى تبدیل کرده‌اند؛ فضاى سبز، نمایشگاه‌هاى هنرى، سالن‌هاى سینما و تئاتر، سالن‌هاى متعدد ورزشی، استخر شنا و سونا و جکوزی ایجاد شده است. با توجه به تراکم جمعیت در جنوب تهران و کمبود فضاى سبز و امکان تفریحى، کار خیلى با ارزشى است. از شهردار تهران و مدیران مربوط تشکر کردم. با آوردن آثار تاریخى و فرهنگى که در انبار تالار وحدت راکد بوده، موزه جالبى شکل گرفته است.
شب آقاى [عبدالله] نورى، وزیر کشور آمد و گزارش رد [صلاحیت] شدن تعدادى از کاندیداهاى مجلس در هیأت‌هاى اجرایى را داد؛ حتماً مورد اعتراض قرار خواهد گرفت و براى وزارت کشور مشکل ایجاد خواهد کرد. در میان آنها 23 نفر نمایندگان فعلى مجلس از جمله سیدهادى خامنه‌اى، [صادق]خلخالى و... ‌هستند؛ چاره‌جویى کرد. به نظر رسید راهى جز توسل به شوراى نگهبان نباشد که بعید است کمک کنند؛ چون درست در مسیر خواسته آنهاست و اصولاً این وضع با فشار شوراى نگهبان براى ترکیب اعضاى هیأت اجرایى پیش آمده است.