میزان/ شهید «حسن باقری» که پیشکسوتان دفاع مقدس به او لقب «نابغه نظامی» دادهاند، در نهم بهمن ماه ۱۳۶۱ و در حالی که تعدادی از همرزمان و همسنگرانش به دیدار حضرت امام خمینی (ره) رفته بودند
برای شناسایی و آمادهسازی عملیات والفجر مقدماتی به همراه تعدادی از نیروها در خطوط مقدم چنانه (منطقه فکه) در سنگر دیدهبانی مورد هدف گلوله خمپاره دشمن بعثی قرار گرفت و به شهادت رسید.
در ادامه خاطرهای از سردار سلیمانی درباره شهید باقری که در کتاب «ملاقات در فکه» آمده است را میخوانید.
در ۱۱ روز درگیری و ضدحملههای شدید در ۲ مرحله عملیات، یگانهای قرارگاه نصر و قرارگاه فتح ضعیف شده بود. فرماندهانی، چون حسین قجهای، محسن وزوایی، محمود شهباری، حسین تقویمنش شهید شده و احمد متوسلیان و رضا چراغی مجروح شده بودند. بخشی از استعداد یگان نوپای زرهی سپاه از بین رفته بود. دشمن در فرصت دو روزه به سرعت منطقه را با میدان مین و ایجاد موانع تجهیز کرد، روی خاکریزها تانک گذاشت و روی جاده شلمچه، با فاصله کم، تیربار و ضد هواییهای چهارلول قرار داد تا نگذارد کسی به جاده نزدیک شود. ارتش عراق میخواست عقبه ۱۵ کیلومتری خرمشهر را حفظ کند.
قرارگاه کربلا روز بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۶۱ برای تصمیمگیری در مورد مرحله سوم عملیات تشکیل جلسه داد. نظر بیشتر فرماندهان این بود که برای مرحله آخر آزادسازی خرمشهر، عملیات دیگری در زمان دیگری انجام شود؛ با نیروهای تازهنفس و سازماندهی یگانهای بازسازی شده؛ در قرارگاه، نظر همه فرماندهان این بود که باید عملیات را متوقف و یگانها را بازسازی کنیم. این نظر، نظر درستی بود. جلسه داشت جمعبندی میشد که تمام شود. چند نفر از علما هم بودند. در این موقع حسن باقری بلند شد و گفت: خرمشهر در حال محاصره است، شما میخواهید برگردید؟
با صحبت حسن، نظر همه فرماندهان عوض شد. مطمئنم اگر در آن مرحله متوقف میشدیم، دشمن بقیه را پس میگرفت. اگر هم پس نمیگرفت، اینقدر جلوی ما میایستاد که کاری از پیش نمیبردیم. چه بسا یک سال یا دو سال بعد از آن میتوانستیم خرمشهر را آزاد کنیم. ایشان همه را به تسلیم کشاند. اگر حسن نبود خرمشهر در سوم خرداد ۱۳۶۱ آزاد نمیشد.