صبح نو/ مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری همزمان با برگزاری سیوششمین جشنواره فیلم فجر به تحلیل و ارزیابی فیلمهای بخش مسابقه جشنواره با محوریت موضوع «تصویر ایران در سینمای ایران» پرداخت.
اخیراً مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، گزارشی منتشر کرد که درآن به تحلیل و بررسی فیلمهای نمایش داده شده در جشنواره فجر96 پرداخت. این گزارش تفصیلی شامل بخشهای مختلفی است که آثار جشنواره را از ابعاد مختلف بررسی کرده است. نقدهای جدی این گزارش که توسط مرکز زیرنظر مستقیم رییسجمهور
تهیه شده، باعث واکنشهای مختلفی شد.
هدف گزارش
در ابتدای این گزارش در توضیح هدف و قالب آن آمده است: در این پژوهش توصیفی- تحلیلی تلاش میشود نشان داده شود فیلمهای جشنواره فجر ۹۶ چه تصویری درباره کشور ایران عرضه میدارند و فیلمسازان چه ذهنیت و تصویری درباره مسائل و وضعیت فعلی کشور دارند؟ براین اساس میتوان پیبرد، تصویرِ ترسیم شده از
«ایرانِ ۹۶»، نسبت به آنچه در واقع هست، تصویری زشتتر است یا زیباتر.
مساله فوق میتواند نسبت جشنواره سی و ششم فیلم فجر با «سینمای امید» را نشان دهد و همچنین نمایانگر «تصویر ایران» در «ذهن هنرمندان»، در سال پنجم فعالیت دولت تدبیر و امید باشد. براین اساس ۲۲ فیلم داستانی بخش مسابقه سینمای ایران در جشنواره سیوششم
بر اساس مولفههای فرمی (فیلمنامه، کارگردانی، بازیگری، تصویربرداری، تدوین، صدا، گریم، طراحی صحنه و لباس) و محتوایی (امید/ ناامیدی، زشتی/ زیبایی، قانونمندی/ بیقانونی، جمعگرایی/ فردگرایی، اخلاقی/ غیراخلاقی، پیشرفته/عقبمانده، علممحور/ خرافهگرا، دینی/ غیردینی) مشاهده، توصیف و تحلیل شد. در پایان نیز جمعبندی تصویر ارائه شده از ایران در این آثار در قالب ۱۳ عنوان زیر ارائه گردید. در ادامه به بخشی از این عناوین اشاره میکنیم.
قانون
«قانون» در فیلمهای جشنواره سیوششم، نه به عنوان «متن»، بلکه به عنوان موضوعی اغلب «در حاشیه» نمایش داده میشود. قانون، «گرهگشا و حلال مشکلات» شخصیتهای فیلمها نیست.
تنها در فیلم «جاده قدیم»، قانون صرفاً محترم شمرده میشود و در فیلم «عرق سرد» تلاشها معطوف به «تغییر یک قانون ناعادلانه» است. در سایر فیلمها به دلیل در حاشیه بودن قانون یا ناکارآمدی آن، شخصیتهای فیلمها، شخصاً بهدنبال حل مشکلات میروند.
چنین امری «انتقامگیری» و «خودسری» را با شخصیتها همراه میکند. از آنجایی که این شخصیتها اغلب شخصیتهای اصلی یا قهرمانان فیلمهای یادشده هستند، در غیاب الگوها و آرمانها، انتقامگیری و خودسری به کُنش مرسوم و رایج در اغلب این فیلمها بدل میشود. انتقامگیری در «لاتاری»، برخورد نامناسب با اسماعیل در فیلم «مصادره» و مجبور شدن وی به مهاجرت،
فریب پلیس به عنوان نماینده قانون در فیلم «سوءتفاهم» و مواردی از این دست، نمونههایی از ناکارآمدی و
در حاشیه بودن قانون را در این فیلمها بازنمایی میکند.
امنیت و آزادی
در فیلمهای بخش مسابقه جشنواره فجر ۹۶، مفهوم آزادی بیش از هر چیزی به «آزادی اجتماعی» محدود شده است. تقریباً در هیچ فیلمی موضوع «آزادی سیاسی» مطرح نمیشود و اساساً موقعیتی که آزادی در آن معنا پیدا کند به مخاطب ارائه نمیشود. حوزه آزادیهای اجتماعی، همواره عواملی مانند «جبر اقتصادی»، «عرف»، «قانون» و مواردی از این دست مانع تحقق چنین نوعی از آزادی میشود.
بهعنوان مثال در فیلم لاتاری، جبر اقتصادی دنیای کوچک، ساده و امیدوار امیرعلی و نوشین را تخریب میکند. در فیلم مغزهای کوچک زنگزده و دارکوب نیز محدودیتهای اقتصادی بدون ارجاع به علل ساختاری آن برجسته هستند.
در فیلمهای جاده قدیم و همچنین عرق سرد عرف و قانون محدودیتهایی پیش روی شخصیتهای اصلی داستانها قرار میدهند.
جامعه
تصویر «جامعه ایران» در مجموع فیلمهای جشنواره فجر ۹۶، تصویرِ جامعهای «درهم»، «بی نظم»،
«در آستانه اضمحلال» است و در آن «تضاد طبقاتی» به بیانی سطحی ارائه شدهاست؛ جامعهای که هیچ نشانهای از «گذشته افتخارآمیز» ندارد، «زمان حال» در آن به حالت تعلیق درآمده است و «آتیه روشنی» از خلال فیلمها برای آن ترسیم نمیشود.
به عبارت دیگر، «حبل متینی» که درباره آن وفاق جمعی وجود داشته باشد ارائه نمیشود و در نتیجه وضعیت تیره و مبهم است و مقصدی در افق قابل مشاهده نیست.
اخلاق و دین
مشاهده و بررسی فیلمهای جشنواره سی و ششم، نمایانگر حضور اندک «مناسک و نمادهای دینی» است (هدف، تنها توصیف است و به معنای تاکید بر حضور مناسک دینی در آثار سینمایی نیست). دین پشتوانه اخلاق اجتماعی نیست و در استدلالها، نظامهای گفتمانی و... اساساً حضور دین دیده نمیشود. «اغتشاش ارزشی» موجود در فیلمها به نحوی است که
«ارزش مشخصی» برای «داوری» نداریم و تنها شاهد نوعی «عقل متوسط رایج/ Common Sense» بهعنوان یک نظام اخلاقی تصویب شده در سینما هستیم. به عنوان مثال در فیلم لاتاری، ایراد گرفتن «امیرعلی» از آرایش و پوشش «نوشین» و نیز تلاش امیرعلی برای انتقامگیری، بدون پشتوانه دینی است. به عبارت دیگر، توجیه کننده رفتار و استدلالها نه نظام ارزشی دینی یا حتی نوعی اخلاق سکولار، بلکه تنها «عقل متوسط رایج» است.
هویت ملی
تصویر روشن و مشخصی از نوعی هویت متحد البته نه به عنوان امری ایده آل و نه به عنوان امر فعلیتیافته در زندگی اکنون و روزمره شخصیتهای اصلی فیلمها قابل مشاهده نیست. بنابراین تفاهمی درباره وضع موجود ارائه نمیشود. دقیقاً بر همین اساس است که «فرار» در اشکال گوناگون آن (سفر، سیگار، مهاجرت، پناهندگی و خشونت) بهعنوان راه حل توسط شخصیتهاانتخاب میشود. گویی در فیلمهای ارائه شده در جشنواره سیوششم الگویی جمعی برای مواجهه با مسائل و مشکلات وجود ندارد که با ارجاع به آن بتوان راهحلهایی از منظر جمعی و مورد قبول برای مخاطبان ارائه داد.
رویبولتننویسانسفیدشد!
پس از انتشار این گزارش جنجالی، نظرات مختلفی در نقد این گزارش مطرح شد. آقای سیدمحمودرضوی که تهیهکننده دو فیلم «دارکوب» و «لاتاری» است در توییتر نوشت: گزارش مرکز بررسیهای استراتژیک از تصویر ایران در جشنواره ۳۶ فیلم فجر را مطالعه کردم، این گزارش به شکلی ناجوانمردانه آثار امسال سینمای ایران را تحلیل کرده است، سالی که یقیناً متوسط رویکرد محتوایی، اخلاقی، ارزشی آن به نسبت ۴سال قبل همین دولت بسیار قابل دفاعتر بود. وی در توییت دیگری ادامه داد: این حجم از سیاه نمایی نسبت به آثار سینمایی توسط مرکزی علمی وابسته به دولت بی سابقه بوده و جالب آنکه تا پیش از این انگشت اتهام همیشه به بولتن نویسان بود که سینمای ایران را بد تحلیل میکنند، اما این گزارش روی همه بولتننویسان را سفید کرد.