وطن امروز/ متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
محمدعلی نجفی، شهردار مستعفی تهران همان زمان که توسط شورای شهر انتخاب شد، گزینه مطلوب نبود. نجفی یکی از گزینههایی بود که امکان اجماع روی آن وجود داشت. به همین خاطر از همان ابتدای شروع به کار همواره برخی اصلاحطلبان و بعضی اعضای شورای شهر درباره مدیریت نجفی به گونهای حرف زدهاند که نشان میداد، دل آنها با نجفی همراه نیست. به گزارش «وطنامروز»، غیبت شهردار در ماجرای زلزله تهران یک گاف مدیریتی بزرگ برای نجفی بود اما بحران مدیریت شهری در برف بهمن ماه اخیر در واقع ضربه نهایی به محمدعلی نجفی بود. همان زمان زمزمههای برکناری نجفی در رسانههای اصلاحطلب مطرح شد. برخی میگویند ماجرای رقص برج میلاد نیز یک پوشش برای توجیه استعفای نجفی بود. حالا نجفی استعفا داده است و آنچه از رفتار اصلاحطلبان، شورای شهر و رسانههای آنها میتوان فهمید این است که آنان از این استعفا استقبال کردهاند و از هماکنون موضوع گزینههای جایگزینی نجفی را در دستور کار قرار دادهاند. در این میان باز هم یک نفر، یکی که معروف به تندروی و ترویج خشونت است، باز هم به نظام حمله کرده و به دروغ مدعی شده استعفای نجفی نتیجه فشار مقامات عالی نظام بوده است! مصطفی تاجزاده که این ادعای دروغ را مطرح کرده، سابقهای مشخص در افکار عمومی دارد. یک تندروی اصلاحطلب که تندترین مواضع اصلاحطلبانه را همواره به نام خود ثبت کرده است. رابطه او با سران اصلاحات آنقدر نزدیک است که بسیاری از صاحبنظران معتقدند تاجزاده برخلاف اعلام برائت چهرههای تصمیمساز اصلاحطلب از او، چهره بیریای اصلاحات است و در واقع او است که بهخاطر نداشتن ظرافت و پیچشهای هنرمندانه سیاسی، ماهیت اصلی جریان اصلاحطلبی را عیان میکند و این باعث میشود ژست ندامت سران اصلاحات از ندانمکاریهای خود علیه نظام اسلامی که اخیرا با شیوهها و واسطههای مختلف به مقامات عالی نظام گفته میشود، رسوا شود.
در ادامه این گزارش تنها به بخشی از اقدامات ساختارشکنانه این فرد که موجب افشای ماهیت حقیقی اصلاحطلبان در برخی بزنگاههای سیاسی شده و ژستها و ادعاهای آنان در ابراز ارادت به نظام را بیخاصیت میکند، اشاره میشود.
بیمخ 78
رئیس دولت اصلاحات در روزهای پایانی دولت هشتم در دانشگاه تهران اعتراف کرد صدای دشمن از اردوگاه اصلاحات بلند شده است. این اعتراف زمانی جالب میشود که بدانیم مروج خشونت در بزنگاههایی که صدای دشمن از حلقوم اصلاحات بیرون میآمد، دوست و یار نزدیک او یعنی معاون سیاسی وزیر کشور در دوران فتنه 78 بود. یک بار دیگر یادآوری نقش تاجزاده در ماجرای کوی دانشگاه و ترویج خشونت توسط او که معاون سیاسی وزیر کشور بود، قابل تامل است. یکی از فعالان دانشجویی آن زمان که اینک نماینده مجلس شورای اسلامی است، اظهارات تاجزاده میان دانشجویان مقابل وزارت کشور در میدان فاطمی را اینگونه روایت کرده است. تاجزاده در جمع دانشجویان میگوید: «شما چرا آمدهاید اینجا؟ شما چرا در وزارت کشور را از جا میکنید؟ اینجا که مال شماست. شما باید جای دیگری بروید و در آنجا را بکنید!» وی پای بلندگوی دستی مدام میگوید: «اینجا متعلق به خود شماست و شما اشتباهی آمدهاید». حسین مظفر که در آن زمان در دولت اصلاحات وزیر آموزشوپرورش بود نیز درباره نقش تاجزاده در خشونتآفرینی در فتنه 78 میگوید: «کسانی مثل تاجزاده در وزارت کشور بساطی راه انداخته بودند و تحریک میکردند. بهانهشان هم این بود که چند دانشجو کتک خوردهاند. این خیلی تحلیل سطحی است و همه ما ناراحت بودیم». سرلشکر فیروزآبادی، رئیس سابق ستادکل نیروهای مسلح نیز درباره جلسه شورایعالی امنیت ملی در زمان فتنه کوی دانشگاه روایت کرده است که تاجزاده از درون جلسه شورای امنیت ملی با برخی جریانات داخل خیابان تماس برقرار میکرد!
علیرضا زاکانی، نماینده ادوار هفتم، هشتم و نهم در مجلس شورای اسلامی نیز که در جریان کوی دانشگاه از فعالان دانشجویی بود و در بطن حوادث حضور داشت، میگوید: «آقای تاجزاده و آقای شمسالواعظین در بحبوحه ماجرا در کوی بودند و به دانشجویان اصرار میکردند و میگفتند بروید داخل کوی و آنجا کار را ادامه دهید. اگر بیرون باشید، با شما برخورد میکنند، در واقع راه نشان میدادند، چون سناریوی اینها این بود که چلهگیری کنند؛ یعنی میگفتند چهلم به چهلم باید یادواره بگیریم». سیدنظامالدین موسوی، مسؤول سیاسی وقت بسیج دانشجویی دانشگاه تهران نیز در تشریح وقوع غائله 78 و چگونگی ورود عناصر ضدانقلاب به بطن ماجرا میگوید: «غروب 17 تیر اطلاعیهای در کوی دانشگاه تهران پخش شد که رأس ساعت 10 شب در اعتراض به توقیف روزنامه سلام در دانشگاه تجمع میکنیم. توزیعکننده اطلاعیه در کوی دانشگاه شخصی به نام «شفیعی» بود که عضو جهاد دانشگاهی بوده و به نظرم در آن زمان دانشجو هم نبود. همین فرد بعد از غائله 18 تیر در وزارت کشور و در دوره مسؤولیت تاجزاده در کمیسیون ماده 10 احزاب در این وزارتخانه مشغول به کار شد». ماجرای غائله دفتر تحکیم وحدت در خرمآباد در مرداد 79 و رفتار تاجزاده بهعنوان معاون سیاسی و امنیتی وزیر کشور نیز عبرتآموز است. آنجایی که او به جای تلاش برای آرام کردن اوضاع متشنج شهر، خود عاملی برای تحریک و تهییج به خشونت شد. او در فرودگاه خرمآباد، دانشجویان متحصن را «فاشیست» نامید و به نیروهای انتظامی و امنیتی دستور داد آنها را دستگیر و اسامی آنها را در روزنامهها منتشر کنند!
دیوانهوار 88!
در ماجرای فتنه 88 که نقابهای اصلاحطلبانه کنار رفت و از کاندیداهای انتخابات و رئیس دولت اصلاحات گرفته تا اوباش اجارهای شعار براندازی و رفراندوم میدادند؛ کار امثال تاجزاده چندان دشوار نبود. اقدام فوری و دقیق نیروهای امنیتی در دستگیری امثال تاجزاده تا حدود زیادی در عقیم کردن اصلاحات برای فتنهانگیری موثر بود. با این حال اما اقدامات ساختارشکنانه این فرد مانند نامهنگاریها از درون زندان علیه مقامات نظام، پیشنهادات برای تجمع و ساختارشکنیهای خلاف عرف و... مورد توجه حتی آنارشسیتهای همفکر او هم قرار نگرفت. با آزادی از زندان، اقدامات ساختارشکنانه او علیه نظام بیشتر شد. به نوعی که او در مسائل مهم و در بزنگاههای سیاسی، همان ماموریت سابق اصلاحطلبانه خود برای تحریم افکار علیه سیاستهای رسمی نظام را دنبال کرد. او در موضوع حمایت ایران از محور مقامت در منطقه، در مصاحبهای گفت: «مثل برجام رفتار کنیم. با قدرتها بنشینیم و به توافق برسیم که این داستان، فاتح نظامی ندارد. اسد نمیتواند مخالفان مسلح خود را نابود کند. آنها نیز نمیتوانند اسد را به زیر بکشند. پس باید مذاکره کنند که چگونه میتوانند به توافقی برسند که حداقل خواستهای همه را پوشش دهد... داعش یک فکر و گرایش است و حالاحالا خواهد بود... اگر طرفین عاقلانه رفتار کنند، داعش رو به انزوا خواهد رفت».
وی در انتخابات 96 نیز با پایین آمدن رای روحانی در 2 مناظره، پیشنهاد کرده بود طرفداران و حامیان روحانی برای رادیکالکردن فضای انتخاباتی از یکی از خیابانهای اصلی تهران تا یک میدان مشهور پایتخت، «زنجیره انسانی» و «کارناوال» تشکیل بدهند!
آخرین حرکت خشونتخواهانه تاجزاده دفاع از آشوبهای اراذل خیابان پاسداران تهران است. وی در توئیت اول اسفندماه خود در حمایت از دراویش چنین نوشت که سرکوب آنها در حال حاضر نه خطا که فاجعه است!
سوگلی اصلاحات
مصطفی تاجزاده در ذات خود یک عنصر یا رفتار او یک مقوله مهم و قابل توجه نیست؛ آنچه باعث میشود به رفتار خارج از قاعده این فرد توجه شود، آزادی عمل این فرد در بیان و طرح مسائل ساختارشکنانه علیه نظام و عدم انتقاد سایر اصلاحطلبان و مهمتر از آن عنایات خاص سران اصلاحات به این مروج خشونت است. آن عده از سران اصلاحات که در خفا و بعضا در عیان، نسبت به گذشته خود و رفتارشان در فتنه 88 ابراز ندامت میکنند و در نامههایشان تصریح کردهاند علاقه دارند مفتخر به زندگی در زیر سایه ولایت فقیه باشند، چگونه رفتارهای این عنصر نزدیک به خود را توجیه میکنند؟
نکته قابل تامل، واکنش و ارزیابی افکار عمومی از این ماجرا است. یکی از کاربران شبکههای اجتماعی درباره این تناقض فعل و گفتار اصلاحطلبان مینویسد: تندروهایی مانند مصطفی تاجزاده که انگار خوانش مجاهدینی از اصلاحات دارند تمام امیدها را برای همگرایی ملی به باد میدهند و کار را به انسداد میکشانند؛ این همه اصرار بر خشونت و تحریک با چه هدفی انجام میشود؟