روزنامه جوان/ متن پیش رو در جوان منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
نگاهی کوتاه به سخنان مقامات غربی و همچنین متون تحقیقاتی اندیشکدههای غربی ما را به این جمع بندی میرساند که تلاشها برای فشار بر ایران در راستای محدود کردن موشکهای بالستیک به 500 کیلومتر تنها به منظور حفظ امنیت رژیم صهیونیستی و باز کردن راه برای تجاوزکاریهای این رژیم است.
این روزها برنامه موشکی ایران مهمترین اختلاف بین ایران و کشورهای اروپایی و امریکا را تشکیل میدهد. امریکا به منظور فشار بر ایران برای تحدید برنامه تسلیحاتی خود خواستار تن دادن ایران به توافقی برای اعمال محدودیتهای بینالمللی بر این برنامه است؛ فشاری که از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ رئیسجمهور ایالات متحده امریکا به شدت افزایش یافته است. حالا نیز اروپا به سرکردگی فرانسه تلاش میکند تا ایران را وادار به امضای یک توافقنامه تکمیلی در خصوص برنامه هستهای ایران کند؛ بحثی که به شدت با واکنش ایران و مقامات دفاعی کشورمان روبهرو شده است و همه تقریباً بر این نکته تأکید کردهاند که موشکهای ایران قابل مذاکره نیست.
سفر وزیرامورخارجه فرانسه به ایران که این روزها در تهران به سر میبرد طبق اعلام خود فرانسویها در راستای راضی کردن مقامات ایرانی برای امضای یک توافقنامه مکمل در حوزه موشکی است؛ پیشنهادی که با چماق اعمال مجدد تحریمها علیه ایران نیز همراه است، البته تلاش چندی پیش امریکا و غرب برای اعمال برخی تحریمها علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل متحد با وتوی روسیه ناکام ماند و حالا گزینه فشار یکجانبه برای این موضوع انتخاب شده است.
هدف تأمین امنیت رژیم صهیونیستی
میتوان گفت از روزهای ابتدایی مطرح شدن پرونده هستهای ایران، تلاش غرب پیوند دادن برنامه هستهای ایران و برنامه موشکی ایران بوده است. در حقیقت امریکا با هدایت رژیمصهیونیستی موشکهای بالستیک ایران همچون شهاب 3 و سجیل را مکمل برنامه هستهای ایران برای حمل سلاحهای هستهای تا نقطه هدف میدانستند.
در حقیقت بخش اعظم تلاش غرب برای فشار بر ایران به دلیل حفاظت از رژیم صهیونیستی در مقابل برنامه موشکی ایران است و مقامات این رژیم بارها بر این نکته تأکید کردهاند که برنامه موشکی ایران یک تهدید اساسی برای این رژیم است. در حقیقت ایران با توسعه برنامه موشکی خود و مجهز کردن همپیمانان خود همچون حزب الله لبنان و سوریه عملاً با توان هوایی رژیم صهیونیستی یک توازن همهجانبه ایجاد کرده است. رژیم صهیونیستی تلاش کرده با توسعه سامانههایی همچون گند آهنین، سامانه موشکی پیکان و فلاخن داود یک پدافند چند لایه در مقابل موشکهای پدافندی ایران ایجاد کند اما تجربیات جنگ یمن به خوبی نشان داده سامانههای پدافند موشکی نیز نمیتواند امنیت این رژیم را به صورت صددرصدی تأمین کند.
چرا 2هزار کیلومتر
ارزیابیهایی که اندیشکدههای غربی در مورد برنامه موشکی ایران منتشر کردهاند، نشان میدهد اصلیترین تلاش غرب محدود کردن موشکهای برد بلند ایران است. در حقیقت غرب تلاش میکند تا برنامه موشکی ایران را محدود به تعدادی از موشکهای کوتاه برد همچون سری فاتح کند؛ موشکهایی که برد آنها عملاً تا 500 کیلومتر بوده و کوچکترین تهدیدی برای رژیم صهیونیستی محسوب نمیشود. همچنین سایر همپیمانان این رژیم همچون عربستان سعودی و امارات نیز از ناحیه برنامه موشکی ایران آسوده خاطر خواهند شد، البته ایران نیز یک محدودیت خود خواسته 2 هزار کیلومتری را بر برنامه موشکی خود تحمیل کرده و سراغ تقویت دقت موشکهای بالستیک رفته است؛ نکتهای که جوزف وولیتل فرمانده نیروهای مرکزی امریکا در منطه خاورمیانه در جلسه چندی پیش استماع خود در کنگره مطرح و آن را بسیار خطرناکتر از طولانی شدن برد موشکهای ایران عنوان کرد.
طبق گزارشی که چندی پیش «اندیشکده بینالمللی مطالعات راهبردی» در خصوص سیستمهای موشکی ایران و تناقض آن با قطعنامه بینالمللی منتشر کرد، امریکا باید بر تعطیلی کامل سامانههای موشکی ایران تا برد 500 کیلومتر فشار بیاورد. طبق این گزارش سامانههای موشکی شهاب3 و همچنین سامانه موشکی خرمشهر نیز جزو سامانههایی محسوب میشوند که به دلیل برد 2هزار کیلومتری آنها محدود شوند.
موشک نقطه زن عماد که نسخه پیشرفتهتر موشک سجیل محسوب میشود نیز از جمله سامانههایی است که باید تحت کنترل و نظارت بینالمللی دربیاید. از سوی دیگر این گزارش به موشکهای ماهوارهبر ایرانی همچون سیمرغ و سفیر نیز پرداخته است و به این نکته اشاره کرده که این موشکها اگرچه قابلیت تبدیل شدن به موشکهای برد بلند را دارد اما تاکنون ایران هیچ تلاشی در این رابطه نکرده است.
در این گزارش به موشک فاتح نیز اشاره و بر این موضوع تصریح شده که اگرچه موشکهای فوق نیز توانمندی بالایی در هدف قراردادن اهداف دارند، اما به دلیل برد کوتاه آنها هیچ تهدیدی محسوب نمیشوند. به احتمال زیاد این سامانه به این دلیل در لیست این اندیشکده قرار نگرفته که توان هدف قراردادن رژیم صهیونیستی را ندارد.
در جمعبندی نهایی این گزارش نیز آمده است: طبق تعریف رژیم کنترل فناوری موشکی (MTCR) که موشکهایی با برد بیش از ۳۰۰ کیلومتر و قادر به حمل کلاهکی ۵۰۰ کیلوگرمی متناسب با توانمندی نظامی هستهای طراحی شدهاند، تولید هشت مورد از ۱۳ سامانه کنونی موشک بالستیک ایران بر اساس تفسیر غربیها از قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت ممنوع است و با استفاده از همین تعریف نیز آزمایش موشکی قدر، خرمشهر و سامانه پرتاب سیمرغ را طی دو سال گذشته از سوی نمایندگان کشورهای غربی در سازمان ملل به مثابه نقض قطعنامه ۲۲۳۱ محکوم شد.
با این حال به نظر میرسد غرب تنها سراغ سامانههای غیربالستیک ایران نیز خواهد رفت و برد تجهیزاتی همچون موشکهای کروز و پرندههای بدون سرنشین را که ایران توانمندیهای زیادی نیز در آن دارد محدود خواهد کرد. طبق گزارشی که در نشریه فارین پالیسی منتشر شده است، دو کارشناس مسائل کنترل تسلیحاتی در یادداشتی به «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور امریکا پیشنهاد دادهاند هنگام همکاری احتمالی با اروپا جهت محدود کردن برنامه موشکی ایران، صرفاً روی مسئله «بُرد» موشکها تمرکز نکند و با چراغ راه قرار دادن یک سند بینالمللی در زمینه کنترل فناوری موشکی به دنبال ممنوع کردن تمامی موشکهایی باشد که قابلیت حمل کلاهکهای هستهای دارند.
براساس استدلال نویسندگان این مقاله در صورتی که سایر فناوریهای ایران اعم از موشکهای کروز، فناوری پرتاب ماهواره و پهپادها ممنوع نشوند، این کشور مسیرها را به روی خودش جهت ساخت موشکهای دارای قابلیت حمل سلاحهای هستهای باز خواهد دید. نکته اساسی اینجاست که ایران در طول سالهای اخیر در توسعه موشکهای کروز و پرندههای بدون سرنشین نیز پیشرفتهای فراوانی کرده است که به عنوان مثال میتوان به موشک کروز سومار و مشکات اشاره کرد که توانمندیهای موشکی ایران در حوزه موشکهای کروز را تا مرز 2هزارکیلومتر گسترش داده است.
این توانمندی نیز نکتهای است که از چشم غربیها دور نمانده و به نظر میرسد در گفت و گوهای خود با مقامات ایرانی گوشه چشمی نیز به آن دارند.
استاندارد دوگانه غرب در مقابل ایران
تمام این مسائل در حالی است که برخی از همپیمانان کشورهای غربی بدون هیچ مشکلی در حال توسعه فناوریهای موشکهای بالستیک و کروز یا به دست آوردن آن هستند. از جمله این موارد میتوان به خرید دهها موشک بالستیک دانگ فانگ 3 چینی از سوی عربستان اشاره کرد. به اتفاق نظر تمام کارشناسان این موشکها به دلیل ظرفیت بالای کلاهکهای خود یا دقت ناچیز آنها در هدف قراردادن اهداف تماماً به منظور حمل سلاحهای اتمی یا غیر متعارف قابل استفاده هستند. از سوی دیگر کشوری مانند کره جنوبی در حال توسعه موشکهای کروز با برد نزدیک به 3هزار کیلومتر است که توانمندی هدف قراردادن پایتخت چین و حتی مناطق شرقی روسیه را دارد، اما کوچکترین فشاری از سوی امریکا به آنها وارد نمیشود.
نگاهی به این مسائل نشان میدهد هدف اصلی امریکا از فشار بر ایران کاهش خطر برای رژیم صهیونیستی است؛ خطری که سالهاست فکر غربیها را به خود مشغول کرده است. طبیعی است که هم اکنون غربیها کوچکترین مستمسک بینالمللی برای تحت فشار قراردادن برنامه موشکی ایران ندارند و تمام تلاشهای آنان در شورای امنیت با شکست روبه رو شده است، از این رو تنها راهکار آنان برای نزدیک کردن ایران به میز گفت و گو برخی فشارهای یکجانبه است که میتوان به راحتی در مقابل آنها مقابله کرد.
*مهدی پورصفا