خبر ورزشی/ یکی از بزرگان صاحب‌نظر و دارای بصیرت عمیق در فوتبال، پیرامون بازی هنوز «حرف‌آور» پرسپولیس - استقلال، حرف نهایی را به این شرح بیان کرده است: ...پرسپولیس، دو روز دیگر هم بازی می‌کرد، گل نمی‌زد!


۱-بیژن ذوالفقارنسب که همواره قضاوت صحیحی دارد و همیشه با توجه به اصول فوتبال، نکته‌بینانه، انگشت خود را بر نقطه درد می‌گذارد، باز هم در جمع‌بندی مسائل شهرآورد هشتاد و ششم، به مورد دقیقی توجه کرده است!
گلزن‌های پرسپولیس، نه فقط در بازی برابر استقلال، که از دو، سه بازی پیش گل زدن را فراموش کرده بودند! فراموشی مطلق! نه از علیپور خبری بود و نه از منشا، اثری!
دو گل آخر تیم پرسپولیس را سیامک نعمتی وارد دروازه حریفان کرد! ماشین گلزنی علیپور و تک‌تیراندازی‌های منشا، تقریباً مدت زیادی است که خاموش شده و به هدف نمی‌زند!
در بازی بزرگ، برانکو هم قید منشا را زد و هم دور سیامک نعمتی را خط کشید! پرسپولیس با یک گلزن و ۵ گل‌نزن، چه کار باید می‌کرد؟ چه کار می‌توانست بکند؟
مأموریت همیشگی پرسپولیس
۲- پرسپولیس که در جام حذفی کاری ندارد و در لیگ برتر هم تقریباً - بلکه تحقیقتاً- مأموریت خود را، قهرمان شدن را، به پایان برده است، در ادامه راه یک وظیفه بیشتر برای خود نباید قائل باشد:
...پیشروی در لیگ آسیا. خوش درخشیدن برابر حریفان آسیایی! دیگر نباختن و از این پس برنده شدن!
برانکو می‌داند که برای پرسپولیس، سال به پایان نرسیده و نباید که جز با یک پیروزی بزرگ هم تمام شود! در این راه، بازی‌های باقی‌مانده در لیگ برتر هم عصای دست پرسپولیس است و عصای دست جناب برانکو، تا تیم بهترش را، تا تیم پرانگیزه‌تر و مردان تاکتیک‌پذیرتر خود را، از دل بازی‌های لیگ برتر، روانه مسابقه‌های مهم و دشوار لیگ آسیا کند! به عبارت روشن، هدف اول و مهمترین خواسته پرسپولیس دچار یک تغییر ضروری و لازم که وجوب بی‌گفت‌وگویی دارد، می‌شود! حالا پرسپولیس تمام قوای خود را روی حریفان عربی متمرکز می‌کند!
پرسپولیس در لیگ آسیا باید دوباره تبدیل شود به تیمی گلزن و باید دوباره در همه بازی‌هایش گل بزند و گل نخورد!
باخت برانکو در بازی بزرگان
۳- برانکو که بازی بزرگان را باخت، این روزها فشار مضاعف در مضاعفی را تحمل می‌کند!
او که مرد محبوب تیمش بود و برای هر سؤالی جوابی در آستین داشت حاضر و آماده، حالا با آوار پرسش‌های بی‌پایان مواجه شده است! سؤال‌های هم منطقی و هم احساسی و غیرمنطقی!
برانکو که می‌خواست همه را شگفت‌زده و سورپرایز کند، به ناگاه در موضع انفعال افتاد و خود تبدیل شد به اصلی‌ترین عنصر غافلگیری! مردی که انتظار گل نزدن خط آتش تیمش را می‌کشید! مردی که می‌دانست در پروسه گل زدن، ترکیب مردان مهاجمش، جنس جوری ندارد! مردی که تیمش برای گلزنی، در میانه زمین سه، چهار عنصر متفاوت (از نوع محسن مسلمان در روزهای خوبش و با کیفیت بشار رسن، قبل از بازی‌اش برای تیم امید عراق) کم دارد!
پرسپولیس گل‌ساز و بلکه بازی‌ساز ندارد و چوب این کمبود اصلی و اساسی را خورد!
پرسپولیس دنبال شگفت‌سازی بود که خود شگفت‌زده شد! پرسپولیس باخت چون آماده بردن نبود!
و حالا پرسپولیس است و ۴ بازی مهم در لیگ آسیا! و حالا پرسپولیس است و خط هافبکی که باید از نو چیده شود! پرسپولیسی که با توپ مهربان‌تر باشد و توپ را دوست بدارد! پرسپولیسی که گل بسازد تا گل بزند!