وطن امروز/ متن پیش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
از 10 مهر تا 10 اسفند، از آن استقلال متلاشیشده تا این استقلال باصلابت، فقط 5 ماه میگذرد؛ 5 ماهی که استقلال طی آن سکان هدایت خود را به مربی باسابقهای به نام وینفرد شفر سپرد و حالا با او به سال نو لبخند میزند.
روزی که تغییر سرمربی اجتنابناپذیر شد، شفر جایی در گزینههای اولیه جانشینی نداشت اما در نهایت به انتخاب آخر مدیران استقلال تبدیل شد. انتخابی که اگر همه میدانستند چنین آینده خوبی را قرار است رقم بزند، قطعا گزینه اول مربیگری استقلال لقب میگرفت.
وینفرد شفر، مربی 68 ساله آلمانی، استقلالی را تحویل گرفت که شانسی برای قهرمانی لیگ نداشت، گل نمیزد، راحت گل میخورد، انگیزه رقابت نداشت، هیچ برنامهای برای فوتبال بازی کردن نداشت، بدنسازی خوبی انجام نداده بود و... اما هیچکدام از این موارد مانع از استارت برای تغییر و تحول به رهبری او نشد.
شفر در ابتدا چند کار مهم انجام داد. کارهایی که شاید کمتر به چشم آمد و حتی در مواردی انتقادهایی را هم از او به دنبال داشت. اگر بخواهیم به یکی از این موارد اشاره کنیم، فعالیت چشمگیر او در فضای مجازی است. شفر با پستهای روحیهبخش و پرانرژی خود در اینستاگرام و صحبت کردن با هواداران استقلال در کامنتها و به نوعی احترام گذاشتن به آنها، توانست روحیه از دست رفته طرفداران استقلال را یک بار دیگر به آنها بازگرداند تا پشت تیم به حضور و حمایت آنها گرم شود.
دیگر قدم استراتژیک شفر، تغییر کادرفنی بود. او که به حضور مربیانی نظیر میگوئل کولی، ساناک و حتی پسرش در جمع کادر فنی آبیها اصرار سفت و سختی داشت، با کمک آنها توانست بدن بازیکنان را برای ادامه فصل و رقابت در 3 جبهه بازسازی و تاکتیکهای مدنظرش در دفاع و حمله را به تیم تزریق کند. نتایج خوب این روزهای استقلال، نشان میدهد که چرا شفر تا این اندازه به حضور این افراد در تیم فنیاش تاکید و اصرار داشته است.
شفر چندی پیش گفته بود که این تیم همان تیم 5 ماه پیش است. حرفی که به نظر چندان درست نمیآید. آبیها به نسبت آن زمان خیلی از بازیکنان خود را از دست دادهاند. سجاد شهباززاده، حسن بیتسعید، یعقوب کریمی و مجتبی جباری خروجیهای استقلال بودهاند و پادوانی و قائدی هم با مصدومیتهایشان ادامه فصل را از دست دادند. این یعنی استقلال به نسبت چند ماه و حتی چند هفته قبل خود تعداد قابلتوجهی بازیکن تاثیرگذار و بزرگ را از دست داده اما بدون توجه به این مساله، با رهبری وینفرد شفر، با قدرت به حرکت خود ادامه میدهد. روزی که مربی استقلال عوض شد، شاید تنها خواسته هواداران صرفا تکرقمی شدن رتبه تیم در لیگ بود اما خون تازه آلمانی که به رگهای آبیها آمده بود، کاری کرد که این تیم به فینال جام حذفی برسد، در گروه مرگ لیگ قهرمانان آسیا با برد فینالیست دوره قبل این رقابتها یعنی الهلال، صدرنشین شود و در لیگ هم نایبقهرمانی را کاملا در دسترس ببیند. شاهکار شفر برای هواداران استقلال اما هیچکدام از موارد فوق نبود. استقلالیها برای هیچکدام از این موفقیتها، به اندازه برد در داربی مقابل پرسپولیس شاد و خوشحال نشدند.
آنها که داربی رفت را هم به رقیب سنتیشان واگذار کردند، چیزی جز شکست پرسپولیس را از سرمربی تیمشان نمیخواستند؛ اتفاقی که اگر نمیافتاد شاید دل استقلالیها با شفر هیچ زمان صاف نمیشد.
استقلال اسفند که زمین تا آسمان با استقلال آبانماه فرق داشت، توانست پرسپولیس صدرنشین را شکست دهد تا مهمترین ماموریت شفر بهزعم هواداران استقلال، با موفقیت پایان پذیرد؛ موفقیتی که نتیجهاش دور افتخار در استادیوم آزادی روی دوش یارانش و فریاد پیروزی میلیونها استقلالی بود تا سیمرغ بلورین خوشبختترین مربی جهان، در پایان این دیدار بر شانههای پیرمرد موسفید آلمانی بنشیند.