خبر ورزشی/ هر بار به جام جهانی 2006 فکر میکنیم و شرایط برانکو ایوانکوویچ را به یاد میآوریم نمیدانیم چرا حال و هوای این روزهای کارلوس کیروش برای ما تداعی میشود.
برانکو در 2006 آلمان تکلیفش مشخص بود و همه میدانستیم این مسافرت از آن رفتهایی است که برگشت ندارد.
محیط فوتبال ایران به بازار آشفته و داغ اختلافات درونی و بیرونی تبدیل شده بود. کار از سوءتفاهم گذشته بود و میشد حدس زد تیم ملی با مناقشههای بسیاری در جام جهانی مواجه خواهد شد.
محصول تمام اتفاقات رخ داده در ایران، آن حوادث عجیب در آلمان بود. تیم ملی از هم گسسته بود و برانکو توانایی کنترل آن همه بینظمی را نداشت.
در جام جهانی 2018 هم این اختلافات به گونهای دیگر مثل یک زخم چرکین در فوتبال ایران سر باز کرده و تیم ملی که تا همین چند هفته قبل شرایط طبیعی داشت امروز باز دچار یک آنارشیسم مزمن شده و کسی نمیداند بلیت رفت به روسیه، تاریخ برگشت دارد یا نه؟
دیروز خبرگزاریهای معتبر ازبکستان خبر از تمام شدن کار در دبی دادند. بر اساس خبرهای رسیده گویا این بار قضیه جدی است و کیروش دیگر تمایلی برای حضور در ایران ندارد.
ازبکستان هم تنها پیشنهاد جدی سرمربی تیم ملی ایران نیست. پیش از این استرالیاییها برای حضور کیروش ابراز علاقه کرده بودند و به نظر میرسد سرمربی ما پس از جام جهانی روسیه خیالاتی در سر دارد.
کیروش از نظر قراردادی پس از جام جهانی به ما متعهد نیست. او میتواند بدون مشکل به هر جایی که دلش میخواهد برود اما مسئله اصلی شرایط تیم ملی ایران در روسیه است؛ آیا با این اوضاع آشفته و سوءتفاهمهای ایجاد شده میشود به آینده امیدوار بود؟
بازیهای تیم ملی در جام جهانی آنقدر مهم و دشوار هستند که از حالا میشود پیشبینی روزهای سخت را کرد. لحظاتی که نه کیروش انگیزهای برای ادامه دادن دارد نه بازیکنان تیم ملی به خاطر آنچه در نزاع داخلی فوتبال ایران رخ داده میدانند با چه کسی طرف هستند.
کاش وضعیت تیم ملی را درک میکردیم و با اطمینان بیشتر برای جام جهانی آماده میشدیم. حملههای بیوقفه به کیروش درست در آستانه جام جهانی شدت بیشتری پیدا کرد و حواس همه پرت شد؛ آن هم در روزها و لحظههایی که تیم ملی باید با تمرکز بیشتر به راهش ادامه میداد...