وقایع اتفاقیه/ متن پیش رو در وقایع اتفاقیه منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست
مهشید ستوده| نامه مینویسد، کسی پاسخ نمیدهد. ضربالاجل میدهد کسی توجهی نمیکند. سفر استانی میرود کسی به استقبالش نمیرود. حتی برنامه کوهنوردی هفتگی هم میگذارد تا شاید از سیاهیلشکر سالهای قبل بتواند چند نفری را به دور خود جمع کند. همه برنامههایش با شکست مواجه شده است. محمود احمدینژاد درست در ۶۱ سالگیاش در جایی ایستاده است که نهتنها آن را دوست ندارد بلکه آشفتهاش هم کرده است. این آشفتگیاش تا آنجا شدت یافته که همه را هدف قرار داده است. از دولت خیلی وقت است که گذشته و روسای مجلس و قوهقضاییه را هدف قرار داده اما نامه آخر به رهبری عالی نظام، آخرین اقدامی بود که به نظر میرسید در این آشفتگی انجام دهد. مردی که اصولگرایان سالها قبل برای حمایت از او از یکدیگر پیشی میگرفتند حالا تنهای تنهاست و برایش از آن روزهای پرجمعیت تنها یکیدو نفر باقی مانده است. افرادی که هر کدام از آنها روزگاری ناخوشتر از دیگری در محاکم قضایی دارد. احمدینژاد دیگر هیچ چیز برای باختن ندارد و همین هم این روزها او را به موجودی جدید تبدیل کرده است. احمدینژادی که این روزها نامه مینویسد و خواهان برگزاری انتخابات زودهنگام مجلس و ریاستجمهوری و حتی برکناری رییس قوهقضاییه میشود خوب میداند که این درخواستها جوابی ندارد اما همه خوب میدانند که احمدینژاد در حال سرمایهگذاری برای آیندهای است که شاید حتی اصولگرایان هم از اعتراف به آن وحشت داشته باشند. احمدینژاد هم آشفته است و هم هراسان. هم نگران است و هم از آینده واهمه دارد، همین شرایط صفت «غیرقابل پیشبینی بودن» او را شدت میبخشد. او حتی واسطههای پیشین خود را هم از دست داده است. سیدمحمود هاشمیشاهرودی که روزگاری واسطه او بود هم به صف منتقدانش پیوسته است. احمدینژاد حالا تنهاتر از همیشه است.
انتقاد تند هاشمیشاهرودی از احمدینژاد
محمود احمدینژاد برخلاف همه چهارسال اخیر که ترجیح داده است در همه جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام حاضر باشد و غیبت سالهای ریاستش بر دولت را جبران کند دیروز در این جلسه غایب بود. هرچند احتمالا او طرفدار پر و پا قرص رییس جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام است اما دیروز پس از آن نامه جنجالی که هفته گذشته نوشته بود به جلسه مجمع نرفت تا صندلیاش در روزی که رییس مجمع میخواست اتفاقا از او انتقاد کند خالی باشد. هاشمی شاهرودی که چندی است پس از سفر درمانیاش به آلمان جلسات مجمع تشخیص مصلحت نظام را به صورت مرتب برگزار میکند در جلسه روز گذشته انتقادی تلویحی از احمدینژاد داشت که صندلی خالیاش چند صندلی آنطرفتر از صندلی رییس مجمع سخت به چشم میآمد. او در سخنانش با انتقاد از رفتارها و سخنانی که از سوی برخی مسئولان و چهرههای سیاسی در فضای جامعه ابراز میشود گفت: «متاسفانه برخی مواقع شاهد رفتارهایی خارج از چارچوب دین و قانون از کسانی هستیم که در کشور مسئولیت و اختیارات داشته یا دارند. کسانی که میبایست پاسخگوی عملکرد و تصمیمات خود در قبال مردم و کشور و نظام باشند، مطالبی را مطرح میکنند که خوراک تبلیغی دشمنان و رسانههای معاند بیگانه را فراهم میکند.» رابطه هاشمی شاهرودی و محمود احمدینژاد رابطه خاصی بوده است. در سالهای ریاست احمدینژاد بر دولت و ریاست هاشمی شاهرودی بر قوهقضاییه، رابطه دو قوه بسیار گرم بود. احمدینژاد جزو اولین افرادی بود که پس از انتخاب هاشمی شاهرودی به ریاست مجمع تشخیص برای او پیام تبریک فرستاد و شنیدهها حکایت از آن داشت که هاشمی شاهرودی جزو افرادی بوده است که در این سالها برخلاف بسیاری از چهرههای اصولگرا رابطه خود با احمدینژاد را حفظ کرده است. زمانی هم که ریاست هاشمیشاهرودی بر قوهقضاییه پایان یافت و او ریاست شورای حل اختلاف قوا را بر عهده گرفت احمدینژاد سر هر موضوعی از این کارگروه بود که استمداد میطلبید و امید داشت با وساطت هاشمی شاهرودی اختلافات او با مجلس یا قوهقضاییه حل شود. حالا واسطه همیشگی احمدینژاد نیز از نامه اخیر ناراضی شده است و در جلسه دیروز مجمع علنی زبان به انتقاد از احمدینژاد گشود. نکته دیگری که در جلسه روز گذشته مجمع تشخیص مصلحت نظام به چشم آمد صحبتهای درگوشی محمدرضا باهنر، دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری و غلامعلی حدادعادل بود که به مدت طولانی ادامه داشت. برخی تحلیلگران احتمال میدهند که نامه احمدینژاد یکی از مهمترین دلایل این گفتوگوی طولانی باشد.
پاسخ شدید مطهری به احمدینژاد
در تمام این سالها علی مطهری منتقد شماره یک اصولگرای محمود احمدینژاد بوده است. در سال پرحادثه ۸۸ که اصولگرایان تمام قد پشت احمدینژاد ایستاده بودند این علی مطهری بود که با مصاحبههای تند و تیزش پیشبینی این روزها را برای او کرده بود. از رفتارهای سیاسی و موضعگیریها و همینطور عملکرد دولت او انتقاد میکرد و به حامیان صددرصدی او خرده میگرفت. با این همه اصولگرایان بسیاری بودند که از رفتار سیاسی مطهری و انتقادهای او ناراضی بودند اما مطهری راه خود را رفت و حتی محمود احمدینژاد را برای اولینبار به صحن علنی مجلس کشاند تا از او سوال بپرسد. دیروز هم مطهری نسبت به رفتار این روزهای احمدینژاد بهویژهنامه اخیر او به رهبری انتقاد کرد و در یادداشتی نکات مهمی را در مورد احمدینژاد مطرح کرده است. به گزارش ایسنا در نامه مطهری آمده است: «آقای احمدینژاد در نامه اخیرش به مقام رهبری بر انجام اصلاحات تاکید کرده است. موضوعات شایسته اصلاح چنانکه از مضمون نامه ایشان برمیآید به این شرح است: قدرت و اختیارات بسیار گسترده و بیبدیل رهبری، دفتر مقام رهبری، انتخابات ریاستجمهوری و مجلس شورای اسلامی که باید بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالتهای نهادهای نظامی و امنیتی باشد، قوهقضاییه، که باید رییس آن فورا تغییر کند و مرجعی مستقل برای رسیدگی به شکایات مردم از این قوه تعیین و معرفی شود. زندانیان سیاسی، که باید آزاد شوند.» او همچنین در ادامه نوشته است: «برای محدود شدن اختیارات رهبری نیاز به تغییر قانون اساسی است که البته در نامه آقای احمدینژاد هم به آن اشاره شده است. اصلاح دفتر مقام رهبری - که ظاهرا مقصود آقای احمدینژاد کوچک شدن آن است – مربوط به خود مقام رهبری و مجلس خبرگان رهبری است. درخواست برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و مجلس بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی، مفهوم مخالف آن این است که در انتخاباتهای اخیر، بهویژه در سالهای ۸۴ و ۸۸ که آقای احمدینژاد در متن قضایا بوده است، مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی وجود داشته است. سوال این است که اگر چنین چیزی واقعیت دارد چرا ایشان در همان زمان این موضوع را اعلام نکردند؟ آیا اعلام امروز ایشان به معنی تهدید قوهقضاییه نیست که مثلا اگر بقایی و سایر دوستان را مجازات کنید یا پروندههای خود من را به جریان بیندازید حقایقی را افشا خواهم کرد، تا قوهقضاییه منصرف شود؟» نایبرییس مجلس در ادامه تاکید کرده است: «تعیین و معرفی مرجعی مستقل برای رسیدگی به شکایات مردم از قوهقضاییه نیز نیازمند تغییر قانون اساسی است و درخواست آزادی زندانیان سیاسی و سخت نگرفتن به منتقدان نیز چیزی است که بسیاری از مصلحان جامعه بارها اعلام کردهاند و البته آقای احمدینژاد هم حق دارد آن را اعلام کند اما باید بداند که بسیاری از زندانیان سیاسی به خاطر حوادث سال ۸۸ و پس از آن زندانی شدهاند، حوادثی که آقای احمدینژاد سلسلهجنبان آن بود. در مجموع به آقای احمدینژاد باید گفت بسیاری از پیشنهادات شما درست است اما بهتر آن بود که اینها را در زمان صدارت خود و لااقل قبل از بازداشت دوستانتان و مطرح شدن پروندههای خودتان میگفتید تا شائبه «کلمه حق یراد بها الباطل» در اذهان تداعی نشود و خلاصه به قول شاعر: آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا».
مشایی: نمیترسیم
دادگاه تجدیدنظر حمیدرضا بقایی روز گذشته پایان یافت و بقایی در پایان این دادگاه از ماجرای سکهها و کارت هدیههایی که در دولتهای نهم و دهم به برخی مقامات داده شده بود گفت. موضوعی که گویا او در دادگاه هم به آن اشاره کرده بود. بقایی در این مورد گفت: «یکسری سکه و کارت هدیه به مقامات داده شد که بخاطر رعایت شأنشان رسید اخذ نشده بود، دادسرا این موضوع را به منزله اختلاس گرفته بود. در صورتی که به من دستور دادند و من اقدام کردم ولی به پای من نوشته شد. در جلسه امروز این موضوع را توضیح دادیم و آقای جزءخراسانی با اسناد و مدارک اثبات کرد که گیرندههای این هدایا مشخص بوده و طبق قانون انجام شده است.» به گزارش ایلنا، او در ادامه گفت: «قرار شد برای دفاعیات آخر لایحه ارائه دهیم و ظرف چند روز آینده آن را به دادگاه ارائه دهیم. تمام اتهامات وارده ارتباطی به من نداشت و هرچه دیگران کار انجام داده را به من میگفتند، ضمن اینکه آن کارها هم قانونی بوده است و همه یا مصوبه دولت بوده یا طبق مقررات انجام شده اما سوءنیتی در کار نبوده که قاضی شعبه ۱۰۵۷ و بازپرس همه را بهعنوان اتهامات مالی نوشته بودند ولی پرونده سیاسی است.» با وجود اینکه این روزها بسیاری بر این باور هستند که احمدینژاد و اطرافیانش از آینده احتمالی خود وحشتزده هستند اما خود آنها نظر دیگری دارند. اسفندیار رحیممشایی هم که روز گذشته به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شده بود به این موضوع پاسخ داد و گفت: «قانون معیاری برای شناخت سره از ناسره است. امروز ما نسبت به دستگاه قضایی انتقاداتی داریم. از بقایی تشکر میکنم که با ایستادگی و مقاومت خود این رویه در دستگاه قضایی را افشا کرد و جامعه متوجه شد که جریانی هست که میخواهد عدالت در جامعه برپا شود. اذعان رهبری هم دراینراستا است و امیدواریم با جدیت این مسیر را پیش ببریم.» مشایی با تاکید بر اینکه بههیچوجه نه نگرانیم و نه میترسیم، گفت: «اگر چوبهدار هم بزنند خودم راحت از خانه بیرون میآیم و میروم بالا. اگر شلاق بزنند هم من آماده هستم. هر نوع محکومیتی را استقبال و به آن افتخار میکنیم.» مشایی تصریح کرد: «من هشدار میدهم. آنها گمان میبرند این روند قابل ادامه یافتن است اما این روند ادامه نخواهد یافت. جریان اصلاح بنیادین در کشور ما براساس انقلاب و خواسته امام و رهبری و شهیدان انجام خواهد شد و متوجه خواهند شد کسانی که دستور میدهند، کسانی نیستند که بخواهد از آنها حمایت کنند.» او گفت: «من امروز براساس ابلاغیه در دادسرا حضور پیدا کردم و اگر ۱۰۰ جلسه دیگر هم دعوت کنند با کمال میل میپذیرم و گزارش آن را به مردم خواهم داد.» روزهای ناخوش احمدینژادیها ادامه دارد. از یکسو پای همه آنها به دادگاه باز شده است و ازسویدیگر، نامههای این روزهای او مثل نامههایی که به روسای جمهور آمریکا مینوشت بیپاسخ میماند و تنها تلی از انتقادات به او باقی میماند. این همان آیندهای است که شاید خودش هیچ وقت آن را پیشبینی نمیکرد و آشفتگیهای این روزهایش هم نشان از بهتزده بودنش دارد.