آرمان امروز/ متن پیش رو در آرمان امروز منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
«جریان اصلاح بنیادین در کشور ما، بر اساس انقلاب شکوهمند و خواست امام و رهبری و شهیدان انجام میشود»؛ دیروز اسفندیار رحیممشایی در مقابل دادسرا این موضوع را بیان کرد. پیش از آن هم محمود احمدینژاد بود که گفت: «برنامه مدونی برای اصلاح ساختار تصمیمگیری کشور داریم». این اظهارات را شاید برخی حرکت احمدینژادیها در مسیر اصلاحات بنامند اما واقعیت فرسنگها با این برداشت فاصله دارد. تصور اکثریت بر آن است که اصلاحات مدنظر این گروه، تابع منافع گروهی است و زمانی بهیاد آن افتادند که احضاریههای دادگاه و دادسرا به در منزل و محل کار آنها رسید نه 8 سال که در راس قدرت اجرایی کشور بودند.
اعتقاد بیپایان
افرادی در این گروه ظاهرا اعتقاد بیچون و چرایی به چیزی دارند که از سوی رمالها و دیگران به آنها گفته میشود. اسفندیار رحیم مشایی دیروز به دادسرا رفت و دلیل آن احضاریهای بود که 29 بهمن از شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه دریافت کرده بود. او روز گذشته و قبل از حضور در ساختمان دادسرا در مقابل دوربینی که احتمالا موبایل یکی از همراهانش بود، قرار گرفت و صحبتهایی کرد. صحبتهایی که بوی تهدید و تغییر از آن به مشام میرسید. از ایران جدید سخن گفت. او صحبتهای خود را اینگونه آغاز کرد که «بسیار خوشحال هستیم از اینکه میتوانیم در دوره جدید برای ایران عزیز، ملت بزرگوار و انقلاب ارزشمند نقشآفرینی کنیم». منظور مشایی از ایران جدید مشخص نیست و اذهان به ناگاه به سمت یادداشت عباس عبدی میرود که طی آن آورده بود: «یکی از آشنایان قدیمی حدود دو سال پیش برای مطالعه مسلکهای صوفی و دراویش به جنوب هند، شهر نیسور در ایالت بنگلور رفته بود که از این نظر خیلی مهم و مشهور است. در آنجا یکی از صوفیهای شناخته شده به نام عبدالقادر را ملاقات میکند و او پایان حکومت ایران را پیشگویی میکند. وی آموزگار مستقیم نظریهپرداز دولت سابق است و قطعا این پیشگویی را به اطلاع وی هم رسانده است.» مشایی در لفافه از ایران جدید سخن گفت تا بار دیگر ابهامآفرینی کند اما بخشهای دیگر اظهارات او هم جالب بود.
تخلفات مالی
در حالی که برخی مسئولان دولت احمدینژاد متهم به تخلفات مالی و اقتصادی هستند، مشایی از این فرصت برای تبرئه آنها استفاده کرد، چنان که گفت: «افتخاری بزرگ است که در مبارزه با فساد و نابسامانیها و بیعدالتی و تبعیض بخواهیم نقشآفرینی کنیم. این موضوع برای بنده به عنوان فرزند بسیار کوچک خیلی افتخار بزرگی است.» آگاهان این سوال را از مشایی پرسیدند که اگر به دنبال مبارزه با فساد هستند آن میزان تخلفات اقتصادی و اختلاس در دولتهای نهم و دهم به چه معناست و یار شفیق او یعنی حمیدرضا بقایی به چه اتهامی در دادگاه محاکمه شده است؟ فرافکنی سبب تبرئه نخواهد شد و به نظر میرسد مشایی باید بهخوبی به این موضوع آگاه باشد. او سپس انتقادات تندی را روانه دستگاه قضائی کرد. مانند آنچه احمدینژاد بیان کرده بود و در بخشی از آن گفت: «تشکر میکنم از برادر بسیار خوب، شجاع و انقلابی، جناب آقای بقایی که با ایستادگی و مقاومت خودش برخی مسائل را افشا کرد. امروز جامعه متوجه شد که یک جریان، حرکت، موج و گرایش در مردم هست تا عدالت در جامعه برپا شود و اذعان رهبر انقلاب در همین راستاست. امیدوارم با جدیت این مسیر را پیش ببریم.»
من نمیترسم!
مشایی اصرار زیادی دارد که بگوید واهمهای ندارد و اینگونه درصدد است که خود را یک قهرمان معرفی کند اما حنای این جریان دیگر رنگی نزد جامعه ندارد. مثلا دیروز گفت: «نه نگران هستیم، نه میترسیم و افتخار میکنیم اگر چوبه دار هم بزنند. خودم از خانه پیاده میآیم و راحت بالا میروم. اگر شلاق بزنند هم من آماده هستم. از هر نوع آن استقبال و به آن افتخار میکنم». خام بودن این اظهارات آنجا مشخص شد که پس از آن بیان کرد: «احکامی که براساس منافع حزبی، سیاسی و گروهی صادر شده، باطل است و آنچه در پیشگاه خدا و مردم باطل است برقرار نخواهد ماند. به کسانی که تصور میکنند این روند قابل تداوم است هشدار میدهم که این روند ادامه نخواهد داشت.»
بازار کساد رمالها
جنها خواب هستند و بازار رمالها کساد است! سرمای زمستان و باران سبب شده تا حوصلهای برای مدارا با جنها و نیروهای عجیب نباشد و جنها هم حوصله ندارند تا گوش به فرمان باشند. شاید این روزها رمالها هم میدانند باید رو به سوی خواست ملت کنند و از روشهای غیرمرسوم و غیرمجاز برای نیل به اهداف استفاده نکنند. چرا که آنها هم افرادی ساکن همین سرزمین هستند و تبعات کارهای مردانی که روزی برای آنها پیشگویی کرده بودند، امروز دامن خود و خانواده آنها را گرفته است. بنابراین چند صباحی است که تنها پیگیر اخبار احمدینژاد، مشایی و بقایی هستند و دیگر هیچ به آنها نمیگویند که اگر میگفتند اسفندیار رحیممشایی از سوی بازپرس شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و به او ابلاغ نمیشد که در صورت عدم حضور جلب خواهد شد! اگر رمالها کماکان خبر از آینده به بقایی میدادند او با زنبیل قرمز به دادگاه نمیرفت و... .
تردیدهای مشایی
نکته قابل تامل آنجاست که مشایی و احمدینژاد چندان مصر به تکذیب ارتباط با رمالها نیستند و آنچه ارتباط تیم احمدینژاد با این قشر را تقویت کرد، سکوت در برابر بازداشت و آزادی عباس غفاری بود. «انصاف نیوز» در اینباره نوشت: «عباس غفاری که به گفته اصولگرایان در بدنه اجرایی کشور یعنی در دولت احمدینژاد نفوذ کرده بود، از حدود سه سال پیش (اردیبهشت90) در زندان به سر میبرد. او سال 92 بعد از 2 سال برای اولین بار به مرخصی آمد. یک ماه بعد از بازداشت غفاری در سال 90، احمدینژاد در پاسخ به خبرنگاران گفت: اونها رو که دستگیر کردن، خیالشون راحت شد، ول کنید دیگه. بذارید دولت به کارش برسه. یعنی آن سفینهای هم که فرستادیم بالا، کار جنها بود؟ البته مرداد90، سخنگوی قوه قضائیه در کنفرانس مطبوعاتی گفت: «دو جنگیر دولتی» بازداشت شدهاند و برای این افراد کیفرخواست و قرار مجرمیت صادر شده و پرونده آنها در حال رسیدگی است. محمود احمدینژاد اما میگوید «دولتش، دولت جنگیری و رمالی نیست.»
مرتاض 400 ساله!
دیروز که عباس عبدی تئوریسین جریان اصلاحات در یکی از نشریات نوشت: «یکی از آشنایان قدیمی حدود دو سال پیش برای مطالعه مسلکهای صوفی و دراویش به جنوب هند شهر نیسور در ایالت بنگلور رفته بود که از این نظر خیلی مهم و مشهور است. در آنجا یکی از صوفیهای شناخته شده به نام عبدالقادر را ملاقات میکند و او پایان حکومت ایران را پیشگویی میکند. وی آموزگار مستقیم نظریه پرداز دولت سابق است و قطعا این پیشگویی را به اطلاع وی هم رسانده است.» اذهان به سال 88 رفت که سایت نزدیک به علیرضا زاکانی، نماینده آن زمان تهران از ارتباط یک مقام ارشد کشور با یک مرتاض 400 ساله هندی خبر داد! این سایت در ادامه گزارش خود مدعی شد که این مقام ارشد کشور در چند سال اخیر سفرهای متعددی به هند داشته است که فاصله زمانی برخی از این سفرها کمتر از 50 روز بوده است. بر اساس این گزارش وی در این سفر به دیدار مرتاضی میرود که گفته میشود بیش از 400 سال سن دارد و از جایگاه بسیار بالایی در میان طرفداران خود برخوردار است و نکته جالب این است که این مرتاض از میان مراجعه کنندگان خارجی خود تنها به این مقام ارشد ایرانی اجازه دیدارهای منظم با خود را داده است.