خراسان/ مردی ۲۷ ساله و دیپلم هستم. به دلیل ادامه تحصیل ندادن، احساس پوچی می کنم. با توجه به شرایط شغلی ام، اصلا نمی توانم درس بخوانم. احساس می کنم استعدادهایم نابود شده است. افسردگی دارم. کمکم کنید.



با توجه به سن شما، هنوز فرصت کافی برای ادامه تحصیل و پیشرفت شغلی دارید. البته احتمالا به دلایلی که در ادامه مطرح می شود، میل شما به تحصیل کاهش و احساس خود کم بینی در شما افزایش یافته است.
دلایل کاهش میل تان به ادامه تحصیل
این دلایل عبارتند از: نیاز مبرم به کسب درآمد و به تبع آن وقت کم و خستگی مفرط برای ادامه تحصیل، قیاس شرایط خود با برخی افراد به نظر موفق دور و نزدیک و به دنبال آن احساس ناامیدی و ناکامی که خود موید و مسبب ماندن بیشتر و بیشتر شما در غم و یاس می شود و توجه ناآگاهانه شما به نداشته های خود به جای داشته های خود. با این حال و در مجموع برای برون رفت از شرایط مطرح شده، باید به موارد طرح شده در ادامه توجه و تامل ویژه ای داشته باشید.
آرزوهای نامتعارف نداشته باشید
یکی از مشکلات شایع در افراد با محوریت «خود کم بینی»، پذیرش نشدن بی قید و شرط توانایی ها و برخی محدودیت های موقعیتی و گاه جبری است. معمولا آرزوهای نامتعارف و انتظارات سطح بالا در فرد، موجب شکل گیری احساس ناتوانی و ناکامی و در نهایت ناامیدی مفرط و همه گیر می شود و به نوعی همان که شما از آن یاد کردید، یعنی «افسردگی» شما را در بر می گیرد.
خودتان را بدون قید و شرط بپذیرید
تلاش کنید در حال و اکنون زندگی کنید تا از ناکامی و ناامیدی فاصله بگیرید. شما هم اکنون کار می کنید و از نظر جسمی سالم هستید و بی شک می توانید پیشرفت و در بسیاری از حوزه های مهارتی، در شغل خود ترقی کنید. البته این فرض غلط که نداشتن تحصیلات، مساوی با بدبختی است و دیپلم با بیسوادی یکی است و کلی فرض های از این دست، تمام انرژی شما را برای سکون و افسردگی صرف می کند و شما را به سوی ناامیدی سوق می دهد در حالی که به واقع این گونه نیست. پذیرش بی قید و شرط، همین جا معنی پیدا می کند که شما برای مفید بودن و در واقع خود بودن اکنون تان، نباید هیچ شرطی بگذارید. شما به هر ترتیب الان این جا هستید با همین شرایط و مشخصات و هرگز نمی توانید به گذشته برگردید و چیزی را عوض کنید در حالی که ذهن شما مدام در گذشته سیر می کند و در واقع افسردگی، نتیجه بودن و ماندن مفرط در گذشته با محوریت حسرت است. انتخاب با شماست، در گذشته بمانید و حسرت بخورید یا انرژی و همان استعداد ها و توانایی هایی را که فکر می کنید نابود شده، بر کار و زندگی جاری خود متمرکز کنید و بی شک نتیجه بهتری از بودن با محوریت پذیرش خود بگیرید تا از نپذیرفتن آن چه هستید.
راه موفقیت الزاما از دانشگاه نمی گذرد
نکته مهم دیگری که برخی به ویژه والدین گرامی بدان گرفتار هستند، این است که از ابتدای تحصیل فرزند متاسفانه این القای آسیب زا را به کودک و نوجوان خود مدام منتقل می کنند که خوشبختی و موفقیت تو فقط و فقط در گرو درس خواندن و مهندس و دکتر شدن یا استخدام شدن است. در صورتی که چه بسیارند افراد موفقی که هرگز دانشگاه نرفته و حتی از دانشگاه انصراف داده اند. بنابراین شما هم مراقب باشید که راه خوشبختی فقط از دانشگاه نمی گذرد بلکه کارآفرینی و مشاغل مهارتی بسیاری هم مورد نیاز جامعه است و هم دارای شان و منزلت اجتماعی و انسانی و بی شک بهتر از خیلی مشاغل استخدامی از نظر درآمد ماهانه ولی با پشتکار بیشتر و خلاقیت شغلی افزون تر نسبت به مشاغل استخدامی.
علت اصلی آشفتگی انسان ها
در پایان باید عرض کنم که ما آدم ها چه بسیار به چگونه بودن فکر و تلاش های جان فرسایی نیز می کنیم و کمتر به چرایی بودن می اندیشیم. آن چه مرقوم شد برگرفته از این اندیشه است که اگر چرایی بودن را درک کنیم و برای آن تعریف درست و انسانی داشته باشیم با هر چگونگی، سازگاری بهتری داریم و در چگونگی های متفاوت با اطمینان و آرامش طی مسیر می کنیم. در واقع علت بسیاری از آشفتگی های آدمی، نداشتن معنایی برای زندگی کردن است نه سخت زندگی کردن.

با کانال تلگرامی «یا مهدی نیوز» همراه شوید