جیم/ تنفس در هوای جشنواره فجر مثل زندگی در اتاق شیشه‌ای است. کوچک‌ترین رفتار و ساده‌ترین کلماتت می‌توانند خوراک چند روزه رسانه‌ها و مردم باشد.

فرقی هم ندارد بازیگر و کارگردان باشی، منتقد و رزنامه‌نگار، مسئول و برگزارکننده یا مجری بخش‌های مختلف جشنواره؛ مهم این است که در بزرگ‌ترین اتفاق فرهنگی کشور خود را به بوته نقد می‌گذاری. احسان کرمی، افتتاحیه جشنواره فجر را اجرا کرد؛ تک‌تک حرکات و شوخی‌ها و نوع دعوتش از مهمان‌ها با انبوهی از انتقادات مواجه شد. آ‌ن‌قدر که اکثر منتقدان این سوال را مطرح کردند که مگر ما در زمینه اجرا قحط‌الرجال داریم که یکی در میان اجراهای صحنه‌ای مهم مملکت را به یک نفر سپرده‌ایم؟ و درست اینجا بود که حین گشتن دنبال مرد یا زنی که از پرده برون آید و کاری بکند؛ بیش از پیش به این نتیجه رسیدیم که واقعا جایگزین مناسب کیست؟ واقعا در اجرا، به خصوص اجرای صحنه‌ای غیر از دو سه گزینه که پر از نقص هستند کسی را نداریم؟ به همین بهانه در موضوع ویژه این هفته همه گزینه‌های ممکن برای اجرای این‌چنین برنامه‌هایی را روی میز گذاشته‌ایم و با بررسی پارامتری آنان به دنبال یافتن این پاسخ هستیم که مجری معیار برای مراسم این‌چنینی کیست؟
احسان کرمی
از کجا شروع کرد؟
کرمی از رادیو آغاز کرد اما وقتی دیده شد که با همکاری با منصور ضابطیان در برنامه نقره شروع به خاطره بازی در تلویزیون کرد. این برنامه که اولین حضور تلویزیونی کرمی بود با استقبال مردم رو به رو شد و پس از آن سیر دنباله‌دار حضور او در عرصه اجرا آغاز شد.
نقاط قوتش کجاست؟
استیل و صدای کرمی برای صحنه و اجرا روی استیج بسیار مناسب است و این امکان به او کمک کرده است که این سال‌ها بیش از خیلی از باتجربه‌های اجرا، روی صحنه باشد.
نقاط ضعفش کجاست؟
کرمی از هوش هیجانی کمی برخوردار است و برای همین در گفت‌وگوها موفقیت چندانی ندارد و روی صحنه به غیر از جاهایی که به شکل برنامه‌ریزی شده باید بعضی چیزها را اعلام کند؛ با شوخی‌های نچسب و حرف‌های پراکنده جشن را از تب و تاب می‌اندازد.
این روزها کجاست؟
آخرین اجرای صحنه‌ای او در مراسم افتتاحیه جشنواره فجر بود که به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد و با انتقادهای زیادی رو به رو شد. او اجرای برنامه صبحگاهی شبکه 4 سیما را هم به عهده دارد.
فرزاد حسنی
از کجا شروع کرد؟
اوایل دهه هشتاد، حضور فرزاد حسنی در اولین دوره از برنامه کوله‌پشتی، آغازی بر پایان سبک اجراهای اتوکشیده و رسمی و شروعی برای حضور نسل جدید بود. نسلی که چشم در چشم مهمان می‌دوخت؛ صریح‌اللهجه بود و شبیه جوانان هم‌سنش در خیابان حرف می‌زد.
نقطه قوتش چیست؟
تسلط حسنی بر کلام و دایره واژگان وسیعی که به او کمک می‌کند تا کمتر به تکرار و لکنت بیفتد و هم‌چنین حضور ذهن بالا در حین اجرا و تمرکز و تسلط بر فضا از نکات مثبت و نقاط قوت فرزاد حسنی است.
نقطه ضعفش چیست؟
حسنی نشان داده در لحظاتی که باید با تانی و متانت با مهمانی که با او هم‌کلام شده یا موضوعی که درباره‌اش حرف می‌زند مواجه شود؛ با عصبیتی که با کلام تیز و برنده‌اش همراه می‌شود به بر افروختن آتشی دست می‌زند که خاموش کردن آن معمولا از خودش هم ساخته نیست.
این روزها بیشتر کجاست؟
پس از یک دوره غیبت طولانی در تلویزیون، حسنی با برنامه پزشکی اکسیر به تلویزیون بازگشت؛ اما این حضور پس از یک سال به پایان رسید و چند وقت است که از حسنی در تلویزیون خبری نیست و او دوباره به مامن همیشه‌اش،رادیو، بازگشته.
احسان علیخانی
از کجا شروع کرد؟
برنامه پسرهای ایرونی با اجرای جواد مولانیا که ستاره آن روزهای تلویزیون بود؛ بخشی داشت که گزارش‌هایی از نوجوانان در شهرستان‌های مختلف را پخش می‌کرد؛ گزارشگر گمنام آن روزها، حالا جزو مردان شماره یک تلویزیون است؛ احسان علیخانی.
نقطه قوتش کجاست؟
علیخانی از آن‌هایی است که همه تلفنش را جواب می‌دهند! او با کسی یا جریان و دسته‌ای مشکل آشکار ندارد و راز ماندگاری و تثبیتش به عنوان یکی از ستون‌های اجرا، بدون شک این است که قاعده بازی را بلد است؛ یک آدم رسانه‌ای را فقط نباید خیلی‌ها بشناسند؛ باید خیلی‌ها‌ به «نیکی» بشناسند. او همچنین به واسطه برنامه ماه عسل قدرت خوبی در مصاحبه با افراد غیرسرشناس دارد.
نقطه ضعفش کجاست؟
تثبیت و تکرار شاید به کسی شخصیت بدهد اما او را در جایگاه‌های دیگر از مرکز توجه‌‌ها دور می‌کند؛ و علیخانی چند سال است که هرچند با برند ماه عسل و اجرای برنامه سال تحویل صاحب هویت شده؛ اما همین هویت به نوعی او را از نزدیک شدن به جایگاه‌های دیگر و بلندپروازی دور کرده است. او بیشتر به عنوان مرد گفت‌وگو شناخته می‌شود تا مرد اجرا.
این روزها او را بیشتر کجا می‌بینیم؟
علیخانی مرد اول ماه عسل است؛ از نام این برنامه تا فرم و محتوایش بسته به علیخانی و شخصیت اوست؛ هرچند که آنتن شب عید تلویزیون هم چند سالی است که بالای ده ساعت در اختیار اوست. غیر از این او را عمدتا در کنسرت‌ها و اکران خصوصی‌ فیلم‌ها می‌بینیم.
ژیلا صادقی
از کجا شروع کرد؟
او اجرا را اواخر دهه هفتاد و در شبکه 4 آغاز کرد اما هنگامه دیده شدن او و شناخته شدنش به عنوان یک مجری زن خوب، اوایل دهه هشتاد و اجرای یک برنامه مخصوص جوانان به نام رنگ جوانی در شبکه جام‌جم در سال‌های طلایی این شبکه بود.
نقاط قوتش کجاست؟
احاطه به کلام و صراحت لهجه و حضور ذهن بالا او را به عنوان یکی از مجریان زن خوب شناسانده است که خیلی وقت‌ها توانسته جای خالی یک مجری زن تراز اول را در زمینه اجرا پر کند.
نقاط ضعفش کجاست؟
اگر پلاتوی از پیش نوشته شده و متن آماده و موضوع مشخصی برای ژیلا صادقی نوشته نشده باشد؛ پای کلام او کمی لنگ می‌زند و دلیل این موضوع هم عدم احاطه به موضوعات مختلف است؛ در واقع اگر صادقی را از حوزه‌هایی که همیشه در آن صحبت می‌کند خارج کنیم؛ احتمالا او جلوی دوربین یا روی استیج، سر در گم خواهد ماند.
این روزها بیشتر کجاست؟
او را چند ماه پیش در شبکه دو سیما و با اجرای برنامه «نگی که نگفتی» که برنامه‌ای در حوزه سبک زندگی است، می‌دیدیم. برنامه‌ای که پلاتوهای چند دقیقه‌ای طولانی داشت که همه و همه بر اساس تمپوی بالای صحبت‌های صادقی و توانایی او در کلام بود.
رضا رشیدپور
از کجا شروع کرد؟
شبکه پنج برای رضا رشیدپور که پیش از این به صورت جسته و گریخته در بعضی برنامه‌ها دیده می‌شد سکوی پرتابی بود که او را به عنوان سلطان گفت‌وگو‌های داغ و چالشی به همه شناساند. از مثلث گرفته تا شب شیشه‌ای.
نقاط مثبتش چیست؟
تسلط رشیدپور به موضوعات مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و آشنایی او با افراد مختلفی از اصناف گوناگون به او کمک کرده که بتواند در برنامه‌هایی با موضوعات گوناگون و حوزه‌های متفاوت حرفی برای گفتن داشته باشد.
نقاط منفی او چیست؟
ژست‌های او و صدای او بیش از این‌که او را برای اجرا در برابر دوربین در استودیو مناسب کند برای اجرا روی استیج مقبول می‌سازد. شیک بودن زیاد از حد و خشک بودن بدن او با لحن خودمانی و عامیانه‌اش اصلا جور نیست.
این روزها او را بیشتر کجا می‌بینیم؟
سوال درست‌تر درباره او این است که او را این روزها کجا نمی‌بینیم؟ از اجرا در برنامه صبحگاهی حالا خورشید تا گفت‌وگو با رییس‌جمهور و اجرای برنامه هفت و اجرای اختتامیه جشنواره فجر او را به مرد همیشه در آنتن تلویزیون تبدیل کرده است.
شهیدی‌فرد مرد متین و پرتکرار یک دهه گذشته جشنواره فیلم فجر
از کجا شروع کرد؟ 
محمدرضا شهیدی‌فرد برای بیننده تلویزیون نام چندان سرشناسی نبود تا اینکه در سال ۸۵ با برنامه مردم ایران سلام در تلویزیون درخشید و به عنوان یک مجری صاحب ایده شناحته شد.
نقطه قوتش کجاست؟ 
او علاوه بر اجرای تکنیکی و مقید به اصول و فنونش، احاطه زیادی به حوزه‌های دیگر هم دارد و در مسایل فرهنگی و اجتماعی هم می‌تواند به عنوان نماینده مردم شناخته شود.
نقطه ضعفش کجاست؟ 
شهیدی‌فرد انرژی و جنجال لازم برای روی استیج بودن را ندارد و در ایجاد چالش در گفت‌وگوها هم موفق نیست؛ او بیشتر مجری استودیو و حرف زدن رو در رو با مردم از قاب دوربین‌ها است.
این روزها او را کجا می‌بینیم؟ 
شهیدی‌فرد از اعضای اتاق فکر برنامه خندوانه بود و در صدا و سیما هم مسئولیت‌های اجرایی به عهده دارد. آخرین باری که جلوی دوربین ظاهر شد در ماه محرم و در یک برنامه که به هنرمندان عاشورایی می‌پرداخت بود.
درباره بازیگرانی که در حوزه اجرا هم دستی بر آتش دارند؛ مایل به مجری
ماجرا کاملا سر راست و واضح است. مجریان تکراری که هر ازگاهی یکی در میان ممنوع التصویر می‌شوند، آنقدر دست تهیه‌کنندگان و برنامه‌سازان را بسته‌اند که آن‌ها مجبور می‌شوند برای انتخاب مجری برنامه‌های خود به بازیگران سینما و تلویزیون پناه ببرند. فهرست بازیگرانی که در قامت مجری ظاهر شدند، بلندبالا است ولی بگذارید با هم چند تا از شناخته شده‌ترین هایشان را مرور کنیم. کسانی که نشان دادند، هر کسی را بهر کاری ساختند
مهران مدیری؛ هدفونی در گوش
شاید خودش بگوید که تنها یک شومن است ولی با توجه به روند حضور مهمان در برنامه و گفتگوهایش باید او را مجری دورهمی دانست. او که تا آستانه حضور در برنامه هفت هم پیش رفت، نشان داده که آنقدرها در این حوزه استعداد ندارد. مدیری بارها و بارها به دلیل هدفون داخل گوشش و ارتباط با اتاق فرمان مورد انتقاد قرار گرفته است. ابزاری که او را در شرایط سخت اجرا رهایی می‌دهد.
رامبد جوان؛ بپر بپر
حواستان باشد که برنامه‌سازی رامبد جوان در خندوانه را با اجرای او قاطی نکنید. همه ما خندوانه را دوست داریم ولی رامبد جوان قطعا استاندارهای یک مجری را ندارد. او قالب‌ها را شکسته و با تحرک زیادش جو خندوانه را برای خود کرده ولی نه زبان بدن مناسبی دارد و نه در انتخاب واژگان هوشمند است. البته بعید است که کسی بهتر از خودش بتواند خندوانه را اجرا کند و او هم به سبک عادل، برنامه را با نام و اجرا خودش سنجاق کرده است.
کامران تفتی؛ صدا قشنگ
یکی از بازیگرانی است که در بخش‌های مختلف دستی بر آتش دارد. او موسیقی را جدی دنبال می‌کند و حتی پایش به سالن کنسرت هم باز شده و اجرا عمومی داشته است. او با برنامه وقتشه که درباره ازدواج جوانان بود، به عنوان مجری به تلویزیون آمد. او بیشتر از آنکه بخواهد ویژگی‌های مختلف یک مجری را داشته باشد، سعی کرد تا با تکیه بر صدایش تاثیر گذار باشد. شاید بهتر باشد به تفتی پیشنهاد کنیم که با همان صدای قشنگش به موسیقی برگردد و بیشتر روی همان حوزه تمرکز کند.
پژمان بازغی؛ از هرجهت معمولی
با برنامه کودک شو به شبکه نسیم آمد. اجرای او از هر جهت معمولی بود. به جز چشمان رنگی‌اش که حسابی توی چشم بود، ویژگی دیگری برای او در ذهنمان باقی نمانده است. شوخی‌های تکراری و بی نمکش را بگذارید در کنار بیان معمولی و دایره واژگان محدود جناب مجری تا متوجه شوید که چرا هیچگاه برنامه خلاقانه کودک شو جزو برنامه‌های پربیننده سیما نشد؟ 
بهنشو بختیاری؛ لباس جنجالی
بختیاری یکی دیگر از بازیگرانی بود که توسط شبکه نسیم برای اجرا انتخاب شد. او با برنامه آبرنگ به روی آنتن رفت ولی جز چند جنجال بر سر سوتی‌ها و لباس‌های عجیبش، هیچ خبری از برنامه رسانه‌ای نشد. آنقدر برنامه کم رمق بود که نه تنها خیلی از مردم از وجودش خبر نداشتند که به یکباره تمام شد و فعلا خبری از شروع فصل جدیدش نیست. 
احمد نجفی؛ کمی تا قسمتی موفق
نجفی که هفته گذشته با جنجالش در شورای نمایش حسابی دیده شد یکی از بازیگرانی است که تجربه نسبتا موفقی در اجرا داشت. صندلی داغ با صدای مخملی و تسلط نجفی بر مهمان برنامه موفق بود. او سبک خاصی هم در اجرا داشت، مثلا در آخر برنامه بدون هیچ مقدمه‌ای «خداحافظی» می‌کرد و برنامه را پایان می‌داد. هنوز هم کلیپ‌های احساسی شدنش در مواجه با مهمانانش در فضای مجازی دست به دست می‌شود. 

با کانال تلگرامی «یا مهدی نیوز» همراه شوید