فارس/ یک منتقد تلویزیون و سینما گفت: مجری یک برنامه باید روی موضوع اشراف داشته باشد و بدترین انتخابی که تلویزیون میتوانست از بین دهها مجری داشته باشد، رضا رشیدپور بود.
«منوچهر اکبرلو» منتقد سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت: برنامههای ویژه جشنواره فیلم فجر امسال تلویزیون دارای ویژگیهایی بود. اولین ویژگی مثبت این برنامهها این بود که برنامه به صورت مونوپل و انحصاری در خدمت یک تهیه کننده، یک مجری و یا یک منتقد نبوده است و چند شبکه مختلف به صورت همزمان ویژه برنامههایی را داشتند که این موضوع قبل از هر چیزی رقابت ایجاد میکند و مقداری انگیزه به برنامه ساز میدهد که در مواجهه مخاطب و مقایسه برنامه اش با برنامههای مشابه باید چیزی فراتر و چنتهای پر زورتر داشته باشد تا بتواند مخاطبی را که امکان انتخاب را دارد به خود جذب کند.
** آغاز فساد و انحراف تلویزیون زمانی است که مجری میتواند افکار عمومی را در دست بگیرد
وی ادامه داد: امیدوارم این روند در سالهای دیگر هم ادامه پیدا کند و شرط اولیه برای پیشرفت یک برنامه که وجود یک رقیب است باعث پیشرفت این برنامهها شود. چراکه تا وقتی تهیه کننده و منتقد و مجری ببیند که فقط او است که میتواند حرف بزند و به افکار عمومی درباره یک فیلم و فیلمساز سمت و سو دهد، طبیعتا این آغاز فساد و انحراف تلویزیون به عنوان رسانه ملی از اهداف فرهنگیاش خواهد بود.
این منتقد با اشاره به ویژگی دوم برنامههای ویژه جشنواره فیلم فجر امسال تلویزیون نیز بیان داشت: با وجود کثرت این برنامهها هنوز از یک الگوی قدیمی برای برنامه سازی استفاده میشود. مجری ثابتی که حتی اگر تخصصی در سینما نداشته باشد، بیش از همه حرف میزند و چند هنرمند (بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و یک یا چند منتقد ثابت) که حرفهایشان را به طور یک طرفه میزنند و احتمالا چند گفتوگوی تلفنی از بخشهای این برنامهها هستند.
وی در ادامه افزود: بازتابهای منفی بسیاری از این مجریان و منتقدان و هنرمندان حاضر در برنامهها نشان میدهد که سیاست اصولی برای این سه بخش وجود ندارد. به عبارت دیگر هر تهیه کننده به میزان ارتباطاتی که با هنرمندان دارد میتواند از آنها دعوت کند و روند مشخص و تعریف شدهای از حضور کارگردانها نداریم. بعضا دیده شده کارگردانی به برنامه دعوت شده که از فیلمش هیچ استقبالی نشده و زمان بسیار زیادی از برنامه را به خود اختصاص میدهد اما فیلمی که بسیار مطرح است و منتقدان درباره آن اظهار نظرهای بسیاری کردند، کمتر یا اصلا در برنامه سینمایی هیچ جایگاهی ندارد.
** آسیبی که برای صفت ملی تلویزیون ضعف بزرگی است
اکبرلو با اشاره به عدم حضور برخی هنرمندان در برنامههای تلویزیونی گفت: سیاست مدونی در برنامهسازی تلویزیونی وجود ندارد. گرچه این را هم میدانم که به علت سیاستهای کلی تلویزیون برخی از هنرمندان حاضر به حضور در تلویزیون نیستند و این آسیبی است که برای رسانهای که صفت ملی را به دوش میکشد ضعف بزرگی است و برخی اوقات تهیه کننده را محدود میکند و باید در مدیریت کلان تلویزیون این مشکل حل شود. اما با این وجود بسیاری از منتقد و هنرمندان حاضرند با همه شرایط و خط قرمزهایی که تعریف نشده است در برنامهها حضور پیدا کنند.
** بدترین انتخاب تلویزیون، رشیدپور بود
وی ضمن بیان ویژگی سوم این برنامهها بیان داشت: مجری یک برنامه باید روی موضوع اشراف داشته باشد و بدترین انتخابی که تلویزیون میتوانست از بین دهها مجری داشته باشد، رضا رشیدپور بود. با همه تواناییها و احترامی که برای او به عنوان یک مجری توانمند قائل هستم و از مجریان محبوب من است، اما کسی که صبحها یک برنامه عمومی و برخی اوقات متاسفانه با سوژه مبتذل اجرا میکند و در جستجوی این است که در فضای مجازی چه صحبتهایی مطرح است و زمان گرانبهای برنامه را به آن اختصاص دهد و برخی اوقات هم میفهمیم که این حرفها حقیقت نداشته و بیشتر بازار گرمی یک شخص بوده است، طبیعی است که اگر بخواهد شب همان روز در برنامه دیگری درباره سینما بحثهای تخصصی کند قابل پذیرش نیست و هر منتقد و هنرمند تحصیلکرده و فرهیختهای حاضر نیست کنار چنین فردی بنشیند.
** رشیدپور شأنیت خود را حفظ نکرد
اکبرلو در ادامه بیان داشت: این شأنیت را رشیدپور باید برای خودش حفظ کند و هم تلویزیون و هم تهیه کننده. متاسفانه تلویزیون ما در بسیاری از موارد از جمله مجری گری دچار افراط و تفریط میشود. برای مثال در دورهای رشیدپور برنامههای موفقی دارد و در دورهای که هیچکس هم متوجه نمیشود به چه دلیلی ممنوع الکار میشود و دوباره برمیگردد و یک مرتبه میبینید که همزمان با هم مجریگری و مدیریت چند برنامه که به هم هیچ ربطی ندارند را به عهده میگیرد.
وی ادامه داد: این موضوع شأن برنامه و مجری را پایین میآورد. از طرفی این مجری صبح برنامه عامه پسند درجه سه اجرا میکند و بدون تخصص برای اجرای برنامه تخصصی شبانه هم در نظر گرفته میشود! این در شرایطی است که او فیلم زیادی هم ندیده و هیچ اشرافی به پیشینه سینما ندارد و جالب است کمی که جلو میرویم میبینیم که او مجری اختتامیه و کاندیدای جشنواره شعر فجر هم میشود که البته خداراشکر به دلیل بازخوردهای منفی این آخری لغو شد. این افراط و تفریطها باعث میشود شآن برنامهسازی و بخش فرهنگی ماجرا دچار افت شود و افرادی که با عوامل برنامه دوست هستند، مهمان برنامه میشوند و خیلی از منتقدان شاخص حاضر به شرکت در این برنامه نیستند.
این منتقد افزود: درباره دلیل انتخاب رشیدپور عقل من به پارامتر دیگری اجازه فکر کردن نمیدهد جز رفاقت و رابطه! که اینها در مجموع باعث میشود خیلیها که روزی طرفدار این برنامه بودند، تماشای آن را کنار بگذارند.
** منتقدان شاخص حاضر نبودند در کنار مجری «هفت» بنشینند
اکبرلو ضمن بیان اینکه انتخاب رشیدپور نادرست بود، گفت: این انتخاب نادرست مجری به انتخاب نادرست کارشناس هم تسری پیدا کند. ما دورههای مختلف هفت را توسط جیرانی گبرلو و افخمی داشتیم که هر دوره با اسم مجریهای آن شناخته میشد و این برنامه طوری است که مجری به آن سمت و سو میدهد و میتواند در روند شکل گیری برنامه تعیین کننده باشد. این بزرگترین ضعفی است که یک برنامه تخصصی میتواند داشته باشد و در حوزه سینما متاسفانه آقای رشیدپور با بی سلیقگی تمام انتخاب شد.
وی در ادامه بیان داشت: وقتی که شما چنین مجریای را میگذارید و منتقدان هم باید کنار او بنشینند، در چنین شرایطی هر منتقدی حاضر نیست کنار او نشسته و پاسخگوی سوالهای غیر فنیاش باشد.
این منتقد در ادامه بیان داشت: با توجه به تجربیاتی که در برنامههای مختلف داشتم معتقدم منتقد ثابت در چنین برنامههایی به شدت مضر است. برای مثال اگر قرار باشد من نوعی در یک برنامه ثابت به عنوان منتقد حضور داشته باشم، دیگر تمایلی به اینکه نقد سازنده، عادلانه و منصفانهای داشته باشم نخواهم داشت و همین که در این عرصه هم رقابتی وجود داشته باشد روی کار منتقد تاثیر دارد.
** برنامه سینمایی نباید منتقد ثابت داشته باشد
وی ضمن بیان پیشنهاد ویژهای به حضور منتقدین در این برنامه گفت: پیشنهاد من این است که منتقدان متفاوت باشند و از کسانی که در دورههای قبل بازخورد منفی داشتند و بی ادبانه صحبت کردند و به جای نقد علمی، حب و بغض نسبت به فیلمساز داشتند و ادبیات سخیف داشتند استفاده نشود و همچنین متناسب با فیلم منتقد دعوت شود و از کسانی که در همان حوزه مربوط به فیلم بیشتر کار کردهاند استفاده کردم که بتواند در اظهار نظر درباره آن فیلم موفقتر عمل کنند.
وی در پایان نیز گفت: رسالت رسانه ملی یعنی آموزش و افزایش سطح فرهنگی جامعه نه اینکه تریبون تلویزیون را به دست افرادی دهیم که اغراض شخصی، بیسوادی و حب و بغضشان نسبت به یک فیلمساز یا جریان سینمایی را میخواهند به سرانجام برسانند. ضربه نهایی در این ماجرا به سینمای ما، فرهنگ، مردم و کاهش اعتماد آنها به تلویزیون خواهد بود که امیدوارم مدیران در این زمینه تفکر بیشتری داشته باشند.