قانون/ یادم می‌آید وقتی بچه بودم و مهدکودک می‌رفتم، با معیارهای زیبایی آن زمان همخوانی نداشتم.

بچه هرچقدر تپل مپل‌تر و ناز و عشوه‌ای‌تر، دلنشین‌تر. مسلما مریم شیرزادی که موهای فر بلند داشت و همیشه پیراهن‌های چین‌دار می‌پوشید و از یک پر گوشت هم بیشتر داشت، جذاب‌تر از من بود که به زور 20 کیلو بودم. با موهای صاف و چتری با آن شلوارهای همیشه لی و استایلی شبیه به وروجکِ آقای نجار. مثلا اگر من نقاشی معادل شام آخر داوینچی هم می‌کشیدم به‌خاطر تیپ و وجناتم به چشم نمی‌آمد. ولی کافی بود مریم جون با آن دست‌های کپل شبیه به کلوچه نادری‌اش چهارتا خط قزمیت بهم بچسباند و مسکن مهر بی‌کیفیتی تحویل معلم نقاشی بدهد. به‌به و چه‌چه بود که به هوا می‌رفت. یا به یاد دارم در لیگ برتر وسطی مهدمان حکم گادوین منشا را داشتم ولی همین که مریم به بازی می‌آمد و بعد از یک رفت و برگشت نفسش می‌گرفت، معلم کلا ورزش را تعطیل می‌کرد و به‌سرعت گروه سرود تشکیل می‌داد. البته من تمام آن سال‌ها روحیه‌ام را حفظ کردم و می‌دانستم همیشه این جوجه اردک زشت نمی‌مانم و روزی قو می‌شوم. حالا قو هم که نشوم بالاخره قرقاولی، بلدرچینی چیزی که می‌شوم.

الان هم همین‌طور است. شما در نظر بگیرید در سریالی پژمان بازغی دزد و آدمکش و ناکس روزگار هم که باشد، همه با قربان صدقه سر صحنه بکش بکش بدرقه‌اش می‌کنند حتی یک‌سری آرزو می‌کنند کاش گروگانش بودند یا هرچیز.

درکل اینکه درگیر ظواهر دنیا نشوید. درست است که هلو زیباست؛ ولی تخم شربتی خواصش خیلی بیشتر است.

با کانال تلگرامی «یا مهدی نیوز» همراه شوید