اعتماد/ متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.



روز گذشته رییس سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد دولت سال آینده قصد افزایش قیمت بنزین را ندارد. این گفته به آن معنا است که سال آینده دولت درآمد کمتری دارد درنتیجه اصلاحات اقتصادی کندتر پیش خواهند رفت و رویه غلطی که از گذشته باقی مانده ادامه پیدا می‌کند. عملکرد دولت‌ها سبب شده که بخشی از جامعه نیز از این گفته‌ها استقبال کند. این رفتار و پدید آمدن تردید نسبت به اصلاحات اقتصادی را هم باید انعکاسی از عملکرد دولت‌هایی دانست که قیمت‌ها را بالا بردند اما منابع را صرف رفاه عمومی نکردند تا اکنون دیگر دفاع از اصلاحات اقتصادی مانند گذشته آسان نباشد. بحث افزایش قیمت بنزین در دو دهه گذشته تبدیل به شاخصی از بی‌عملی و ناتوانی دولت‌ها در تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی تبدیل شده است. قیمت بنزین معیاری است که سیاستگذاران اقتصادی از گذشته درگیر آن بودند و هیچ‌کدام موفق نشدند برنامه‌ای را برای منطقی‌سازی قیمت آن و رویه‌ای را برای افزایش تدریجی این حامل انرژی آماده کنند. قیمت‌گذاری برای حامل‌های انرژی، تنها تعیین قیمت یک کالا نیست، بلکه قیمتی است که برای تخریب محیط‌زیست و برداشت از منابع بین نسلی پرداخته می‌شود. در مقابل توزیع نامناسب یارانه‌ای که برای حامل‌ها انجام می‌شود، نهایتا به زیان فرودستان خواهد بود. درنهایت هم می‌توان به بحث درآمدزایی برای دولت اشاره کرد که عدم افزایش قیمت بنزین دستیابی به بخشی از این درآمدها را ناممکن می‌کند. عقب‌نشینی تصمیم‌گیران اقتصادی در مورد قیمت بنزین پیام بدی را برای اقتصاد کشور به همراه دارد؛ چرا که بدون افزایش قیمت بنزین و اجبار دولت برای پرداخت یارانه بیشتر برای حامل‌های انرژی، یعنی سال آینده قوه مجریه توانایی کافی مالی برای سرمایه‌گذاری و ایجاد اصلاحات اقتصادی را ندارد و طبعا بخش مهمی از کارهایی که توقع می‌رفت سال آینده انجام شوند، به تعویق می‌افتند. هر چند از روی کاغذ ادعا می‌شود با وجود عدم افزایش قیمت بنزین مشکلی در بودجه دولت به وجود نمی‌آید، به نظر من کسری بودجه هم در سال آینده بر مشکلات فعلی اقتصاد اضافه خواهد شد. دولت از تعدادی از مردم جامعه تشکیل شده و تنها تفاوتی که با دیگر بخش‌ها دارد در این است که قدرت و پول در دست اوست. آن ساختمانی که در ابتدای خیابان پاسداران وجود دارد، در اختیار دولت است و در عمل تنها او می‌تواند از جیب مردم برای زندگی آنها تصمیم بگیرد؛ آن چیزی که با نام تورم شناخته می‌شود ماحصل چنین سیاست‌هایی است که با افزایش نقدینگی درواقع جیب مردم خالی‌تر می‌شود، بدون آنکه جامعه در این مورد تصمیم گرفته باشد. در چند دهه گذشته نگرشی که بر حذف یارانه‌ها تاکید دارد و تصور می‌کند تنها با واگذاری اقتصاد به بازار است که می‌توان مسیر توسعه را پیمود، به دید غالب تبدیل شد. سیاست‌های غلط به اجرا گذاشته شده سبب شده اکنون این نگرش با تردیدهای جدی از سوی افراد مختلف مواجه شود و حالا می‌توان گفت عده‌ای به‌طور کلی این نگاه را قبول ندارند. بخش دیگری از مردم هم می‌گویند چه قیمت بنزین بالا برود و چه نرود در نهایت رفاه اجتماعی تغییر نخواهد کرد و برای اثبات گفته‌های خود به تجربه‌های گوناگون دو دهه اخیر اشاره می‌کنند. اینها انعکاسی است از عملکرد دولت که در ذهن مردم به تردید انجامیده است. به نظر من بخشی از این گفته‌ها درست است ولی این رویه چیزی را تغییر نمی‌دهد و به نظر من نباید به آن دامن زد. باید تلاش کرد دولت را به سمت رفتارهای درست سوق داد و آن چه در جهان ثابت شده را پذیرفت. از سوی دیگر دولت باید با مردم صحبت کند و شفاف‌تر از طرح‌هایش سخن بگوید، وگرنه اعتماد اجتماعی به راحتی به برنامه‌های اقتصادی آن جلب نمی‌شود.

با کانال تلگرامی «یا مهدی نیوز» همراه شوید