آخرین خبر/ سال60بعد از نماز صبح مطالعه کردم. به جلسه علنی رفتم. دستورات مهمی نداشتیم.تا نزدیکظهر تمام شد.
پیش از دستور، درباره اعلان شاه اردن در خصوصتشکیل نیروی داوطلب برایحمایت از عراق به فرماندهی خودش، صحبتکردم و نشان ضعف و انهدام جبهه دشمن بهحساب آوردم.
سال61
آقای دکتر ولایتی راجع به مشکل آقای صادق طباطبائی آمد. چون احتمال توطئه را قوی میدانند، نظر امام این است که به طور رسمی اقدام بشود و جلوی توطئه احتمالی را بگیریم.بالاخره قرار شد نظر امام انجام شود. امام میگویند اگر از او حمایت نشود و محکوم شود، نظام مابدنام شده و ممکن است نسبت به دیگران پیش بیاید.
سال62
با احمدآقا تلفنی صحبت کردم. گفت، امام به آقای مهدوی کنی و نامه[جامعه]مدرسین [حوزه علمیه] قم که خواهان اجازه دخالت در انتخابات سراسر کشور بودند،جواب رد دادهاند و تقاضای ملاقات [جامعه]مدرسین [حوزه علمیه] قم را هم نپذیرفتهاند. گفتهانداینجا برف آمده و هوا خیلی سرد است. معلوم است که امام تصمیم دارند، یک طرف را که دستبالا در انتخابات دارند، محدود کنند تا طرف دیگر با امید فعال شود. جناح چپ و خط سه آن راتقویت دموکراسی میدانند و جناح مقابل آن را تضعیف دموکراسی و محدود کردن آزادیها؛ ولیدر مقابل اراده امام، همه تسلیم هستند.
سال63
ساعت هفت صبح، آقای صیاد [شیرازی] آمد. راجع به تأخیر افتادن عملیات [در جبههها]معتقد است، مهلت لازم است. در جلسه علنی راجع به دههفجر صحبت کوتاهی کردم.
به دکتر روحانی ـ که نماینده من در قرارگاه [فرماندهی] است ـ گفتم که بیشتر به آنجا برود وپیشرفت کارها را کنترل نماید. اداره جلسه را به آقای یزدی سپردم و به دفترم آمدم و کارها را انجامدادم.
سال64
اول وقت آقای دکتر ولایتی، تلفنی اطلاع داد که کمیته قدس کنفرانس اسلامی به عنوان اعتراض به تجاوزات اخیر اسرائیل، از کشورهای اسلامی خواسته روز 12 بهمن اعتصاب عمومی کنند و درباره این اقدام از ما نظر خواست. گفتم خوب است که استقبال کنیم. چون 12 بهمن [روز ورود حضرت امام به میهن] برای ما اهمیت دارد آن را به هم مربوط کنیم. نظر ایشان این است که یک ساعت آخر وقت اداری را اعلان اعتصاب کنیم. به آقای [محمد]امامی کاشانی تذکر دادم که در نماز جمعه امروز این مطلب مطرح کنند.
سال65
بعد از نماز، آقای رضایی از جبهه اطلاع داد که دیشب دشمن در کانال زوجی در کنار کانال ماهی در نقطه استقرار لشکر الغدیر عبور کرده و نیروهای ما را عقب راندهاست. گفتم خیلی خطرناک است جدیت کنید و پس بگیرید. مدتی است که تأکید دارم، این نقطه در خطر است و اولویت را به اینجا دادهام.
سال66
اول وقت تا ساعت هفت و نیم صبح در دفترم کار کردم. تا ده و نیم در جلسه علنی ماندم. در تنفس به دندانپزشکی رفتم و روکش دندانم را نصب کردند. بخشی از دندان عقب فک شکسته است. ظهر چند ملاقات داشتم. نامهای برای امام، در خصوص تعیین مرجع تشخیص مصالح حکومتی تهیه کردم
سال67
آقایان [عبدالکریم] شرعی و [علی اکبر] پرورش آمدند. از انتقادی که در جلسه خصوصی نمایندگان نسبت به روزنامه رسالت به خاطر طرح جلسه سری مجلس نموده بودم، گله داشتند که قانعشان کردم . [روزنامه رسالت] عمل خلاف و غیر قابل دفاع و مستحق سرزنشی کرده است. مهدی آمد. عازم مازندران است؛ اجازه گرفت.
سال68
چند نفر از جانبازان آمدند و نیازهایی مطرح کردند؛ به دفترم گفتم تأمین نمایند. آقای احمد توکلی آمد. از ضررهای قانون کار جدید گفت و خواستار استخدام در ادارات ریاست جمهوری شد. آقای محسن رضایی [فرمانده کل سپاه] آمد. درباره وضع جبههها و لزوم تکمیل طرح محرم و حفاظت بیشتر از خارک صحبت شد.
سال69
دکتر روحانى، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، خبر داد که یک قایق جنگى عراق، مورد تعقیب و حمله هواپیماهاى متحدین قرار گرفته و به خورموسى آمده است؛ گفتم خبرش را به رسانهها بدهند. مقداری در ساحل سد پیاده روى کردم.
سال70
در خانه بودم. بیشتر وقت به مطالعه گذشت. فائزه و فاطى هم آمدند. در اخبار، سفر جرج حبش، [دبیرکل جنبش خلق برای آزادی فلسطین] به فرانسه براى معالجه و ایجاد بحران سیاسى در فرانسه و کناره گیرى جمعى از رجال فرانسه و سپس اعلان بازداشت او که رسماً پذیرفته شده، قابل توجه است.
سال71
جلسهاى با محافظانم دربارة اختلافاتشان و احتمال تعویض فرماندهى داشتم. مشکلاتشان را گفتند. رأى مخفى گرفتیم. با اکثریت سه چهارم، با باقىماندن آقای اقبالىپور موافقت داشتند.
شب شوراى عالى امنیت ملی جلسه داشت. آقاى [عبدالله] نورى، وزیرکشور از عدم برنامهریزى درست وزارت امورخارجه براى سفر ایشان به ترکیه گله داشت. در این جلسه، فروش سلاح به سوریه و همچنین طرح کیفیت مقابله با توطئههاى استکبارى تصویب شد.