خبر ورزشی/ پریدن به عادل فردوسیپور و لقب دادن تلاش مذبوحانه برای یک مصاحبه ساده با دروازهبان استقلال چه معنایی دارد؟ آیا جز این است که دوستان میخواهند صورت مسئله را پاک کنند؟
همه عالم و آدم بابت اینکه به دروازهبانی در استقلال مثل حسینی میدان داده شد تشکر میکنند اما این فضای ایجاد شده چه ربطی به امکانات موجود برای جوانان دارد؟
عادل فردوسیپور و هر منتقد دیگری اگر از امکانات ابتدایی کمپ باشگاه استقلال یا باشگاههای دیگر انتقاد کند باید متهم به تلاش مذبوحانه برای کمرنگ کردن مدیریت مشعشع شما شود؟
چرا مسائلی به این سادگی را اینطوری تحلیل میکنید؟ کجای این کارها نشانه فرهنگ مدرن دنیای امروز است؟
خیلی ساده است که حسین حسینی و جوانان دیگر با امکانات بسیار اندک در فوتبال ایران ساختهاند. مانند حسینی شاید صدها استعداد میتوانستند در استقلال باشند اما شاید پشتکار او را نداشتند یا در استقلال پذیرفته نشدهاند.
هرچه هست اینکه یک دروازهبان در استقلال رشد و پرورش پیدا کرد اما در شرایطی که یک بخاری در اتاقش نداشت. یخچالی که غذاها را بیشتر فاسد میکرد و اتاقی که به هر چیزی شباهت داشت جز محل اسکان یک بازیکن فوتبال!
کجای انعکاس این حقایق تلخ «تلاش مذبوحانه» است؟
مذبوحانه آنجاست که دیگران را ترغیب کنیم برای مدیریت فوق مدرن و درخشان ما یکصدا کف مرتب بزنند. مذبوحانه جایی است که فقط به دنبال تعریف و تمجید باشیم و از مردم بخواهیم که فقط ما را تحسین کنند.
نوازش خشمگینانه فردوسیپور چه دردی را دوا میکند؟ آیا او ساکت میشود یا در برنامههای بعدی، این مسائل را نقد نمیکند؟
با یکسوم هزینه یکی از بمبهایی که در استقلال منفجر میشد میتوانستیم بخشی از کمپ درب و داغان و محل خواب بازیکنانی مانند حسین حسینی را مرمت کنیم تا مجتبی جباری که یک بار وضعیت این بازیکنان را دید برای آنها بخاری نخرد.
آیا دیدن این واقعیت تلخ و عریان که همه آن را تأیید میکنند اینقدر سخت است که آشفته شدهاید؟