بیگ بنگ/ وقتی بحث حیات بیگانه وسط میآید احتمالات بسیار خوب هستند: تریلیونها کهکشان با میلیاردها میلیارد ستاره و سیاره- قطعا حیات باید جای دیگری هم وجود داشته باشد.
با در نظر داشتن این برتری، محققان زمان زیادی را صرف جستجوی آسمان کردهاند تا مدرکی از اینکه تنها نیستیم پیدا کنند. دامنهی این کار از جستجو برای سیگنال بیگانگان تا کشف شواهدی غیرمستقیم از حیات بر روی سیارات دیگر بوده است. لحظات نویددهندهی کمی با چندین سیگنال وجود داشتهاند که در نگاه اول حامل نشانههایی از حیات ِ بیگانه بودهاند. نتیجهگیری، معمولا از قبل پیشبینی شده است: خطایی در تجهیزات زمینی و غیره…
اگرچه بعضی از سیگنالها بدون توضیح باقی ماندهاند. آنها از تمام توضیحات منطقی دوری میکنند و از اینرو تمام ذهنها ناچارا به یک چیز فکر میکنند: آیا این کار بیگانگان است؟ جواب تا به حال « نه» بوده است اما شاید، کسی آن بیرون وجود دارد که به ما سیگنال ارسال میکند. اگر جستجو نکنیم شاید هیچوقت پاسخ آن را ندانیم. و در سامانهی خورشیدی خودمان اشارههایی تجربی داشتیم که شاید تنها نباشیم. بعضی از سیارات به نظر میرسند محیطهای نیمهزیستپذیر دارند، چه یک اقیانوس در زیرسطح سیاره یا شرایط باستانی زمینگونه. اولین تشخیص حیات میتواند در هر جایی باشد یا شاید هیچوقت هم این اتفاق نیافتد. هر دوی آنها به طریق خودشان شگفتانگیز هستند. حالا نظر اخترشناسان معتبر جهان را در خصوص احتمال تماس بیگانگان در گذشته، با زمین را بررسی میکنیم.
سیگنال اسرارآمیز از یک ستارهی خورشیدمانند
در ماه می سال ۲۰۱۵ سیگنالی عجیب تشخیص داده شد که بعدا باعث به وجود آمدن سر و صدای زیادی در اینترنت شد. این سیگنال توسط تلسکوپ رادیویی راتان ۶۰۰ در روسیه کشف شد که از ستارهای در فاصلهی ۹۴ سال نوری با ما به نام ۱۶۴۵۹۵ HD میآمد.
این سیگنال رادیویی به این علت جالب بود که به شدت قدرتمند بود و پیشنهاد میداد که یک پدیدهی طبیعی نیست. این سیگنال آنقدر قدرتمند بود که حتما لازم بود توسط تمدنی پیشرفته( نوع ۲ در مقیاس کارداشف که مقیاسی فرضی برای اندازهگیری پردازش فنی یک تمدن است) ایجاد شده باشد. این نیرو با کل انرژی مصرفی تمام بشریت برابر بود و مستقیما به سمت ما فرستاده شده بود.
متعاقبا این ستاره توسط گروهی از تلسکوپها، منجمله تلسکوپهایی که توسط موسسهی SETI-ستی(جستجو برای هوش فرازمینی) اداره میشدند؛ تحت نظر قرار گرفت. اگرچه سردرگمیهایی هم وجود داشت، چون روسیهایها در اعلام خبر کشف سیگنال تاخیر داشتند و باعث شده بود مشاهدات بعدی را سخت و دشوار کند. در سال بعدش هیچ چیز خاصی از ستاره دیده نشد. خبر بد برای جستجوکنندگان حیات هوشمند این بود که گروهی از روسیه که روی سیگنال تحقیق میکردند گفتند به طور قریب به یقین این سیگنال از یک ماهواره در مدار زمین آمده است. معمولا وقتی به دنبال سیگنالها هستیم اخترشناسان مراقب هستند تا تداخلات دیگر از اشیاء زمینی را حذف کنند، اما در این مورد مثل اینکه از دستشان در رفته بود.
سیگنال وآو(wow)!
احتمالا یکی از پیچیدهترین سیگنالهایی که دریافت کردهایم، سیگنال وآو! است که هنوز بعد از گذشت ۴۰ سال هیچ توضیح قانعکنندهای برایش نداشتهایم. توضیحات زیادی ارائه شدند، اما تاکنون هیچ کدام قانعکننده نبودند. این سیگنال در تاریخ ۱۵ آگوست ۱۹۷۷ توسط اخترشناسی به نام “جری اهمن” تشخیص داده شد که از تلسکوپ رادیویی گوش بزرگ استفاده میکرد. این سیگنال قدرتمند با بسامد ۱۴۲۰ مگاهرتز( گسیل طبیعی هیدروژن) انتقال داده شده بود و به مدت ۷۲ ثانیه ادامه داشت. این سیگنال از مسیر صورت فلکی کمان یا قوس میآمد و آنقدر غیرطبیعی بود که باعث شد اهمن دور آن را با علامت وآو! خط بکشد.
با توجه به بسامد، بعضی پیشنهاد دادند که شاید این یک انتقال از طرف بیگانگان بوده باشد چون از بسامد هیدروژن( شایعترین عنصر هستی) استفاده کردند و به نظر حرکت هوشمندانهای است. در حالی که افراد زیادی از نظریهی بیگانگان خوششان آمده بود، بقیه پیشنهادهای دیگری میدادند. برای مثال میتوانست به سادگی خوانشی از یک ابر هیدروژنی در اطراف یک دنبالهدار بوده باشد.
افرادی هم تداخلات زمینی را پیشنهاد میدادند، البته این بسامد یک بسامد محافظتشده است؛ بسامدی که نمیتوان انتقال داد و باعث میشد احتمال این ایده کم باشد. چند دهه گذشته و هنوز نمیدانیم چه چیزی باعث ایجاد این سیگنال شده است و این سیگنال هیچوقت دوباره مشاهده نشد، اما در سال ۲۰۱۲ خودمان سیگنالی را به همان جهت سیگنال وآو! فرستادیم؛ بنابراین شاید آنها برایمان دوباره چیزهایی بنویسند.[راز چهل ساله سیگنال وآو]
نزدیکترین سیارهی زمینسان
آیا حیات بر روی نزدیکترین سیاره به سامانهی خورشیدی ما وجود دارد؟ این سوالی است که اخترشناسان امیدوارند به زودی با بررسی جزئیات پروکسیما بی به آن پاسخ دهند. این سیاره به دور ستارهی پروکسیما قنطورس میگردد که تنها ۴.۲ سال نوری با ما فاصله دارد و نزدیکترین ستاره به خورشید ماست. اگر این سیاره سکونتپذیر باشد احتمال دارد که بتوان حیات را هم روی سطحاش تشخیص داد.
کشف پروکسیما بی در سال ۲۰۱۶ اعلام شد و از آن زمان دانشمندان بر سر اینکه آیا این احتمال وجود دارد که زیستپذیر باشد یا نه بحث و گفتگو کردهاند. این سیاره ۱.۳ برابر اندازهی زمین است و تنها در فاصلهی ۵ درصدی مدار زمین به دور خورشید به دور ستارهاش میگردد ولی چون ستارهی مادرش کوتولهی سرخ بسیار کمنورتری است، پروکسیما بی میتواند در دامنهی زندگی ستارهاش قرار داشته باشد. اگرچه چیزهای زیادی وجود دارد که دربارهی کوتولههای سرخ نمیدانیم. احتمال دارد آنها بیشتر در معرض شرارههای ستارهای قرار داشته باشند که این امر میتواند وجود حیات بر روی پروکسیما بی را زیر سوال ببرد.
همچنین نمیدانیم که آیا آنها انرژی کافی برای حمایت سیاره از حیات را تامین میکنند یا نه. اگر اینطور باشد احتمال دارد قادر باشیم نشانههایی از حیات را با مطالعهی جو سیاره ببینیم. میتوانیم این کار را با توجه به درخشش شفق در هنگام برخورد ذرات ستاره به سیاره انجام دهیم. رنگ شفق تولید شده به ما میگوید چه گازهایی در جو سیاره وجود دارد. برای مثال اکسیژن تا حدی مسئول درخش سبز شفق قطبی ماست. البته تشخیص مستقیم حیات اینجا میتواند سخت و دشوار باشد.
این سیگنال رادیویی در فوریهی سال ۲۰۰۳ توسط رصدخانهی رادیویی آرسیبو در پورتوریکو تشخیص داده شد. این سیگنال توسط پروژهی “ستی در خانه” کشف شد که از اعضای آن که عموم مردم هستند دعوت میشود تا در بین دادهها جستجو کرده و به دنبال هر نوع سیگنال عجیبی باشند. طبق بررسیها این سیگنال که SHGb02+14a لقب گرفته، از بین صورت فلکی ماهی و بره میآید. تا جایی که فعلا میدانیم در کهکشان ما هیچ ستاره یا سامانهی سیارهای شناختهشدهای در آن سمت وجود ندارد ولی شاید چیزی بسیار دور وجود داشته باشد.
بررسیها نشان می دهد که این سیگنال ضعیف نسبتا به این بسامد کشیده میشد و بعضی پیشنهاد میدهند که این نشانهای است که میگوید سیارهای که این سیگنال از آن میآمد( اگر وجود داشته باشد) در حال چرخش بوده است. با این وجود باقی افراد اشاره میکنند که یک نژاد بیگانهی پیشرفته احتمالا قادر خواهد بود این موضوع را تصحیح کند. همچنین احتمال دارد که این فقط یک سیگنال فریبآمیز بوده باشد، اگرچه با توجه به این موضوع که دو کاربر آن را به صورت جداگانه دیدهاند احتمال این موضوع را پایین میآورد. دوباره مثل باقی سیگنالهایی که به آنها اشاره کردیم این هم بدون پاسخ و توضیح باقی مانده است. ستی در نقش خودش این ایده را مطرح کرده که احتمالا یک تمدن بیگانه بوده است ولی بدون هیچ رصد تکراری این موضوع فعلا یک راز باقی میماند.
نویز رادیویی از فاصلهی ۱۱ سال نوری ما
کشف سیگنالی از ستارهی راس ۱۲۸(Ross 128) سریعا نظرات را به خود جلب کرد چون این ستارهی کوتولهی سرخ تنها ۱۱ سال نوری با ما فاصله داشت- در مقیاس کیهانی این فاصله بسیار نزدیک است. متاسفانه این سیگنال توضیح زمینیتری نسبت به چیزی که امید میرفت داشت، اما قطعا برای مدتی هیجانانگیز بود. در ماه می ۲۰۱۷ محققان با استفاده از رصدخانهی رادیویی آرسیبو در پورتوریکو امواج رادیویی نسبتا بخصوصی را پیدا کردند که از سمت ستارۀ راس ۱۲۸ میآمد. آنها تپهای(Pulse) منظمی را ارسال میکردند که نمیشد آنها را با خود ستاره تببین کرد و باعث شد اخترشناسان این سیگنال را “سیگنال عجیب!” بنامند. هیچ چیزی نزدیک به ستاره نبود تا بتواند ظاهرا این سیگنال ها را توضیح دهد.
ساختار خود سینگال باعث شد گروه فکر کنند که از اعماق فضا میآید. امواج در بسامدهای متنوعی میآمدند و پیشنهاد میدادند که سیگنال راه زیادی را در فضا طی کرده است. این اثر که به نام پراکندگی(dispersion) شناخته میشود، نتیجهی ذرات در فضای بین ستارهای است که بر سیگنال اثر میگذارند. این موضوع منجر به ارائهی نظریات متنوعی شد؛ از یک نوع شرارهی خورشیدی جدید تا بله یک تمدن بیگانه.
پاسخ این سوال دو ماه بعد داده شد. اخترشناسان با رصد دوبارهی ستاره کشف کردند که سیگنال اصلا از اعماق فضا نمیآمده است- در واقع این سیگنال از یک یا چند ماهواره در مدار زمینایستا(Geostationary orbit) آمده است. احتمال دارد این سیگنال در راهش به سمت زمین بازتاب داده شده و باعث شده باشد خیال کنیم از اعماق فضا آمده است.
متان بر روی مریخ
احتمال دارد که نزدیکتر به زمین، حیات در همین نزدیکی ما باشد و حتی حضور خود را به ما اطلاع دهد. جو مریخ حاوی مقدار ناچیزی متان است و بر روی زمین، ۹۰ درصد متان ما از جانداران زنده میآید. آیا همین قضیه بر روی سیارهی سزخ هم صدق میکند؟ برای اطمینان، آژانس فضایی اروپا در حال حاضر فضاپیمایی در مدار اطراف مریخ دارد که مدارگرد ردیاب گاز(Trace Gas Orbiter) نام دارد. این فضاپیما قرار است نقشهی انتشار متان بر روی مریخ را تهیه کند و ببینیم که این متان در کجا متمرکز شده است. ایدهی کار این است که حیات میکروبی(زنده یا مرده) میتوانسته متان را در جو آزاد کرده باشد. این متان میتوانسته روی سطح مریخ منجمد شده بوده باشد و امروزه با تبخیر یخها آزاد شده باشد.
اگرچه این متان میتواند توسط فرآیندهای داخلی سیاره مثل اکسایش آهن یا فورانهای آتشفشانی تولید شده باشد. شاید بتوانیم به وسیلهی اندازهگیری بفهمیم که آیا کربن و هیدروژنی که متان را روی مریخ میسازند مشابه به زمین هستند یا نه. اگر اینطور باشد خب به سمت خاستگاههایی زیستی اشاره خواهد داشت. ولی شاید تا زمانی که فرودگرهای پیشرفتهتر یا انسانها را به سطح مریخ نفرستیم نتوانیم پاسخ این سوال را واقعا بدانیم.
یافتههایی از فرودگرهای وایکینگ ناسا
یکی از قدیمیترین سوالات پاسخ داده نشدهی اسرار بیگانگان از سال ۱۹۷۶ میآید، وقتی دو فرودگر ناسا خاک مریخ را لمس کردند. به غیر از اینکه آنها اولین کاوشگرانی بودند که روی مریخ مشغول به کار شدند، آنها اولین جستجوی مستقیم برای حیات را هم در آنجا اجرا کردند و نتایج بحثبرانگیز باقی ماند.
روی هر کدام از فرودگران ساکن، تجهیزات ترخیص برچسبخوردهای وجود داشت که مقداری از خاک مریخ را برداشته و با آب مخلوط میکرد. اگر خاک حاوی حیات بود تصور میشد مواد مغذی آب دگرگشته(metabolised) گردد و دیاکسیدکربن یا گاز متان قابل تشخیصی را آزاد کند. به طرز شگفتانگیزی نتیجهی آزمایش یکی از تجهیزات مثبت از آب در آمد اما آزمایش ِ دو کاوشگر دیگر، منفی شدند. یکی به دنبال مواد زیستی بود و چیزی پیدا نکرد در حالی که دیگری خاک را گرم کرده تا به دنبال ماندههای زیستی باشد.
این دستگاه هم چیزی پیدا نکرد. از اینرو احتمال اینکه آنها حیات را پیدا کردند غیر محتمل شناخته شد. اگرچه نتایج بازتفسیر شدند و بعضی از دانشمندان گفتند که دو آزمایش دیگر به مقدار کافی حساس نبودند تا از حیات پشتیبانی کنند. بقیهی افراد میگویند روش به کار رفته در فرودگران وایکینگ احتمال دارد هر گونه حیات را قبل از پیدا شدن کشته باشند. به ماموریتهای آینده مثل سطحنورد اگزومارس آژانس فضایی اروپا یا سطحنورد مریخ ۲۰۲۰ ناسا که طبق برنامهریزی هر دو در سال ۲۰۲۱ بر روی سطح مریخ فرود خواهند آمد نیاز است تا پاسخهای بیشتری را فراهم کنند.