خبر ورزشی
خبر ورزشی/ این نفت تهران آن تیم نفت تهرانی نیست که با حسین فرکی – یحیی گل محمدی و علیرضا منصوریان در لیگ برتر پای به پای مدعیان می آمد و حتی سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را به دست آورد.
از آن تیم دیگر چیزی باقی نمانده و متاسفانه این تیم نفت تهران، چه بگوییم؟ شان فوتبال ایران را زیر سوال برده است. مشکلی که به تیم صنعت نفت آبادان سرایت کرده و از تیم پارس جنوبی جم هم خبرهای خوبی به گوش نمی رسد. بد قولی ها باشگاه در قسط دوم قراردادها و هم چنین پرداخت دیر هنگام پاداش های برد این تیم در نیم فصل نخست صدای خیلی ها را در آورده است و اگر قرار به تداوم همین روند باشد بی شک پارس جنوبی جم هم انگیزه درخشش خود را از دست خواهد داد.
مشکلات تیم های نفتی در فوتبال کشور به خصوص لیگ برتر به خاطر یک مصوبه است. مصوبه ای که در آن وزات نفت از هزینه برای ورزش حرفه ای منع شده است و ورزش حرفه ای هم تنها تیم فوتبال در لیگ برتر معرفی شده است. اکنون به هیچ یک از تیم های نفتی در لیگ برتر پول به طور مستقیم پرداخت نمی شود چون غیر قانونی است و سازمان بازرسی کل کشور می تواند در صورت مشاهده این امر مدیر مربوطه را خاطی معرفی کند.
بی شک آنهایی که این قانون را مصوب کردند نمی دانستند که صنعت نفت آبادان در کجای این فوتبال قرار دارد. آبادانی ها چه عشقی به این تیم دارند و همه چشم و چراغ شهرشان این تیم است؟ احتمالا نمی دانستند که پارس جنوبی جم می تواند آخر هفته های خوبی را برای مردم شهر جم و عسلویه که در منطقه زحمت می کشند تا چراغ پارس روشن باشد، رقم بزند و گویی نمی دانستند تیم ملی غرور آفرین چند بازیکن خود را در سال های اخیر از تیم نفت تهران گرفته است.
هزینه همه ی این تیم ها بی شک کمتر از یکی از دکل های نفتی گمشده است. هزینه این تیم ها شاید در چندین دهه و حتی چند قرن هم به یکی از رقم های اختلاسی که در کشور مطرح شده نمی رسد. اما این کجا و آن کجا...
هزینه برای نفت تهران فوتبال باشگاهی و فوتبال ملی را زنده نگه می داشت. صنعت نفت بخشی از تاریخ مردم آبادان است. پارس جنوبی جم امروز دلخوشی جوانانی شده که هر روز بحث فوتبال می کنند و آخر هفته ها در استادیوم تختی اجتماع باشکوهی را تشکیل می دهند. اجتماعی برای با هم بودن. اجتماعی برای غرور آفرینی و به خود بالیدن به خاطر رویش چنین تیمی.
از سویی راه های در آمدزایی باشگاه های ایرانی از جمله حق پخش مسدود شده و از سویی قوانینی را وضع می کنیم که دولت نتواند به تیم های فوتبال کمک کند. شاید که فوتبال باید بمیرد. این صنعتی که در خارج از این مرزها دست گیر است و هیچ گاه دست دراز نمی کند.
ما به فوتبال ضربه می زنیم در حالی که فوتبال مهیج ترین رشته ورزشی در جهان است. ورزشی که از آن به عنوان بهترین سلاح برای مبارزه با ناهنجاری های اجتماعی نام برده می شود.
از آن تیم دیگر چیزی باقی نمانده و متاسفانه این تیم نفت تهران، چه بگوییم؟ شان فوتبال ایران را زیر سوال برده است. مشکلی که به تیم صنعت نفت آبادان سرایت کرده و از تیم پارس جنوبی جم هم خبرهای خوبی به گوش نمی رسد. بد قولی ها باشگاه در قسط دوم قراردادها و هم چنین پرداخت دیر هنگام پاداش های برد این تیم در نیم فصل نخست صدای خیلی ها را در آورده است و اگر قرار به تداوم همین روند باشد بی شک پارس جنوبی جم هم انگیزه درخشش خود را از دست خواهد داد.
مشکلات تیم های نفتی در فوتبال کشور به خصوص لیگ برتر به خاطر یک مصوبه است. مصوبه ای که در آن وزات نفت از هزینه برای ورزش حرفه ای منع شده است و ورزش حرفه ای هم تنها تیم فوتبال در لیگ برتر معرفی شده است. اکنون به هیچ یک از تیم های نفتی در لیگ برتر پول به طور مستقیم پرداخت نمی شود چون غیر قانونی است و سازمان بازرسی کل کشور می تواند در صورت مشاهده این امر مدیر مربوطه را خاطی معرفی کند.
بی شک آنهایی که این قانون را مصوب کردند نمی دانستند که صنعت نفت آبادان در کجای این فوتبال قرار دارد. آبادانی ها چه عشقی به این تیم دارند و همه چشم و چراغ شهرشان این تیم است؟ احتمالا نمی دانستند که پارس جنوبی جم می تواند آخر هفته های خوبی را برای مردم شهر جم و عسلویه که در منطقه زحمت می کشند تا چراغ پارس روشن باشد، رقم بزند و گویی نمی دانستند تیم ملی غرور آفرین چند بازیکن خود را در سال های اخیر از تیم نفت تهران گرفته است.
هزینه همه ی این تیم ها بی شک کمتر از یکی از دکل های نفتی گمشده است. هزینه این تیم ها شاید در چندین دهه و حتی چند قرن هم به یکی از رقم های اختلاسی که در کشور مطرح شده نمی رسد. اما این کجا و آن کجا...
هزینه برای نفت تهران فوتبال باشگاهی و فوتبال ملی را زنده نگه می داشت. صنعت نفت بخشی از تاریخ مردم آبادان است. پارس جنوبی جم امروز دلخوشی جوانانی شده که هر روز بحث فوتبال می کنند و آخر هفته ها در استادیوم تختی اجتماع باشکوهی را تشکیل می دهند. اجتماعی برای با هم بودن. اجتماعی برای غرور آفرینی و به خود بالیدن به خاطر رویش چنین تیمی.
از سویی راه های در آمدزایی باشگاه های ایرانی از جمله حق پخش مسدود شده و از سویی قوانینی را وضع می کنیم که دولت نتواند به تیم های فوتبال کمک کند. شاید که فوتبال باید بمیرد. این صنعتی که در خارج از این مرزها دست گیر است و هیچ گاه دست دراز نمی کند.
ما به فوتبال ضربه می زنیم در حالی که فوتبال مهیج ترین رشته ورزشی در جهان است. ورزشی که از آن به عنوان بهترین سلاح برای مبارزه با ناهنجاری های اجتماعی نام برده می شود.
با کانال تلگرامی «یا مهدی نیوز» همراه شوید