شرق
شرق/ جوانی که هشتماه در سیستانوبلوچستان گروگان بود، سرنخهایی به پلیس داد که در نهایت به دستگیری آدمربایان منجر شد.
٩ تیر سال گذشته، مفقودشدن جوانی به پلیس پایتخت اعلام شد و رسیدگی به پرونده در دستور کار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. در تحقیقات اولیه، مشخص شد شهرام دوست سهیل ٢٨ساله قرار بود با او به لواسانات برود، اما پس از آنکه سهیل تأخیر کرد، شهرام بارها با او تماس گرفت ولی تلفن همراه او خاموش بود. پس از آن، با نامزد و خانواده او تماس گرفت که آنها نیز از سهیل اظهار بیاطلاعی کردند و آنموقع بود که پلیس را در جریان مفقودشدن او قرار دادند.
شهرام در تحقیقات به پلیس گفت: من و او ساعت هشت شب با هم قرار داشتیم، اما ساعت از ١٠ گذشت و خبری از او نشد و تلفن همراهش نیز خاموش بود. در نهایت با نامزدش تماس گرفتم که او هم بیخبر بود. بعد هم با خانواده سهیل تماس گرفتم، اما آنها هم بیخبر بودند. تنها چیزی که ما میدانیم این است که او سوار بر پژو پرشیای خود از خانه نامزدش خارج شده تا پیش من بیاید.
همچنین شهرام گفت: «احتمال میدهم سهیل به ترکیه رفته باشد. شب حادثه ما قرار داشتیم و تنها دلیلی که ممکن است باعث شود او سر قرار نیاید، همین مسئله است.
با طرح این موضوع، بررسیهای صورتگرفته نشان داد سهیل به صورت قانونی از کشور خارج نشده است.
در ادامه، خانواده سهیل از تماس این جوان و افراد ناشناسی خبر دادند. پدر او گفت: چند روز پس از ناپدیدشدن، تماسها آغاز شد. شمارههایی که با من تماس میگرفتند، یا از کشور کره یا از پاکستان بود و افراد ناشناس مدعی بودند پسرم را ربودهاند و برای آزادیاش دو میلیارد تومان باید بدهم. در این میان، پسرم نیز چندینبار با ما صحبت کرد و گفت او را به پاکستان بردهاند.
درهمینحال تماسها و پیامکهای تهدیدآمیز برای آزادی بادیگارد جوان ادامه داشت تا اینکه پس از هشت ماه، سهیل با خانوادهاش تماس گرفت و گفت موفق به فرار شده است. پس از آن بود که با هماهنگی پلیس آگاهی تهران، او به پایتخت برگشت و نحوه ربودهشدن خود را فاش کرد. او گفت: آن شب سوار خودرو پژو پرشیای خود بودم و میخواستم با شهرام به فشم بروم که در راه سرنشینان دو خودروی پژو ٤٠٥ و زانتیا از عقب و جلو مانع من شدند و در نهایت مجبورم کردند کنار خیابان توقف کنم. بعد هم من را با خود به سیستانوبلوچستان بردند.
وقتی متهم اصلی نتوانست پولی از من و خانوادهام بگیرد و افرادی که اجیر کرده بود هم ناامید شدند، من را رها کردند و من فرار کردم.
همچنین در ادامه اظهارات او، سرنخهایی به دست آمد که منجر به شناسایی طراح ماجرا و آدمربایان شد، اما با توجه به فراریبودن آنها امکان دستگیریشان تا یکشنبهشب هفته جاری فراهم نشد. در نهایت مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران زمانی که متوجه شدند آدمربایان در مجیدیهشمالی تهران هستند، وارد عمل شدند و آنها را دستگیر کردند.